۲۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۵
کد خبر: ۵۲۴۱۹۳

بایسته‌های مدیریت جهادی فرهنگ

فرهنگ و مدیریت جهادی را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می‌آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالا بردن امور انسانی است.
گروه جهادی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مدیریت جهادی از اصطلاحات جدید در ادبیات فرهنگی و اجتماعی کشور است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شکل‌گیری جهاد سازندگی به وجود آمد و در دوران دفاع مقدس خود را تثبیت کرد. مدیریت جهادی در حقیقت با پیاده‌سازی مبانی اسلامی در علم مدیریت حاصل شده است، از این رو می توان گفت برگرفته از مدیریت اسلامی و هدفش قرب به خدا و خدمت به بندگان و گرامی داشتن مردم است. از دیگر اهداف این نوع مدیریت، انجام کار به شیوه مناسب، ارزشمند و کسب رضای خداست تا رضایت درونی برای فرد ایجاد شود. در این شیوه مدیریت اجر معنوی قبل از پاداش دنیوی مدنظر است و تعهد از محوری ترین مولفه های آن است. (پالوچ و نقی پور فر، 1386)

مدیریت جهادی برخاسته از فرهنگی است که در آن کار عبادت به شمار می آید. عناصر این فرهنگ عبارتند از ایمان، معنویت، آرمان‌گرایی، داشتن اهداف بلند و مقدس. در این تفکر فرد جهادگر کسی است که در برخورد با مسائل، ضمن در نظر گرفتن رضای خدا، سعی می کند کار را به بهترین نحو ممکن انجام دهد. مهمترین ارزش‌های جهادی عبارتند از اخلاص، ایثار، تعاون و تلاش، تعهد، سادگی، پرهیز از اسراف، مشورت و مشارکت. این ارزش‌ها برگرفته از باورهای دینی است.

همانطور که گفته شد مدیریت جهادی برگرفته از مدیریت اسلامی و یکی از نمونه های آن است. در مدیریت اسلامی که یک نوع سیستم رفتاری مبتنی بر مبانی نظری و اعتقادی است، تنظیم روابط افراد، تدبیر امور و هماهنگی نیروها به عنوان مسئولیتی الهی به منظور رشد افراد و تحقق اهداف سازمان با هدف نهایی قرب الی الله انجام می شود، بنابراین ماهیتی مکتبی، ارزشی و اخلاقی دارد لکن دارای روش‌شناسی علمی و تخصصی نیز هست و همین تخصصی بودن است که آن را از مدیریت به اصطلاح هیاتی یا سلیقه ای متمایز می کند. به عبارت دیگر در الگوی «مدیریت جهادی» نهادستیزی و تجربه ستیزی به اسم انقلابی گری و آرمان گرایی و عدالت‌طلبی هیچ جایگاهی ندارد.

بنا بر آنچه گفته شد مدیریت جهادی غیر از آن مدیریت علمی نیست که براساس فرمول‌ها و قوانین مطرح در دانش مدیریت پایه‌ریزی شده است. فرق این نوع مدیریت، که از ترکیب اضافی «جهادی» برخوردار است، با مدیریت مطلق در این است که مبنای آن را نظام ارزشی اسلام می‌سازد (مرتضوی و عراقی، 1388). پس وجه تمایز مدیریت اسلامی از دیگر نظام‌ها، در نظام ارزشی است که نشأت گرفته از جهان بینی الهی است. از دل این نظام ارزشی،  مدیریت جهادی با ظهور پدیده انقلاب اسلامی در نهاد جهادسازندگی به عنوان یک نمونه کوچک و کاربردی شکل گرفت. تجربه جهاد سازندگی به عنوان یک نمونه موفق نشان داد که این نوع مدیریت و کارکرد قابل تسری به بخش های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... در جامعه است. البته ذکر این نکته ضروری است که منظور از جهاد، صرفاً نبرد و مبارزه رو در رو نیست بلکه جهاد به معنای زندگی پویا، هدفمند و آمیخته با کار و تلاش مفید است که می تواند در عرصه های دفاعی، سازندگی، مدیریتی و رفع مشکلات بشریت باشد. با این مبنا می توانیم از پدیده ای به نام مدیریت جهادی فرهنگ سخن بگوییم.

مدیریت جهادی متاثر از فرهنگ جهادی است که از ویژگی‌های آن می توان به مسئولیت پذیری، پرکاری و سخت‌کوشی، احساس رضایت از خدمت به مردم، رعایت شئونات اسلامی و اخلاقی در رفتار با ارباب رجوع، اخلاص، ایثارگری، مردمی بودن، انعطاف پذیری، دین مداری و ولایت محوری، اعتماد متقابل و در تمامی سطوح سازمانی و ده ها مورد دیگر اشاره کرد.(موحد، 1386)

به نظر می رسد با دقت در تعریف و برخی ارکان و ویژگی‌های نظريه خادميت (Stewardship) که در آن مديران خود را وقف منافع سازمان مي‌كنند بتوان گفت مدیریت جهادی به صورت کلان از جهت نظری متناظر به این نظریه است، هر چند ویژگی‌های منحصر به فرد مدیریت جهادی چون اخلاص، جلب رضایت الهی، دین مداری، ولایت محوری و ... در این نظریه دیده نمی شود. بر اساس نظریه خادمیت انسانها در برخي موقعيت‌ها چنان برانگيخته مي شوند که كاملاً براي منافع صاحبان اصلي سازمان گام بردارند، از سوی دیگر انسان‌ها در این نظریه جمع گرا، نوع دوست، نيكونهاد، دوستدار سازمان و خادم اهداف آن هستند.چنين انساني در صورت تخيّر به انتخاب ميان منافع سازمان و منافع شخصي خود، منافع سازمان را بر منافع خود مقدم مي شمارد.

فرهنگ و مدیریت جهادی را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می‌آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالا بردن امور انسانی است. بنابراین می توان گفت نظریه و عملکرد فرهنگ و مدیریت جهادی در مرتبه نخست بر جنبه های انسانی سازمان توجه دارد.

به نظر می رسد ویژگی های مدیریت جهادی سبب می‌شود بسیاری از ایرادات و اشکالاتی که در نظریه‌های مدیریت مطرح می شود در این سبک وجود نداشته باشد یا به راحتی قابل حل و فصل باشد. ایراداتی چون بروکراسی های اداری، قوانین و بخشنامه های دست و پا گیر، عدم انعطاف در وظایف و کارکردها، ترس از نرسیدن به هدف، ملاحظه کاری‌های بی مورد، ترس از به خطر افتادن جایگاه سازمانی و ... ایراداتی است که در مدیریت جهادی به خاطر نوع نگاه به مسایل کمتر وجود خواهد داشت هر چند در این نوع از مدیریت هم قوانین و ساختار کلی سازمان وجود دارد.

ابعاد و مولفه های مدیریت جهادی

مهم ترین ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی را می توان به شرح زیر ارائه کرد:

الف: بُعد ساختاری: دارای مؤلفه‌هایی نظیر مدیریت برای خدا، مدیریت ولایتی، انعطاف‌پذیری ساختار، تشکیلات مناسب با شرایط.

ب: بُعد رفتاری: دارای مؤلفه‌هایی نظیر خودباوری، پرکاری، تحول آفرینی، پویایی، سخت‌کوشی، سرعت عمل در کارها.

ج: بُعد زمینه‌ای: دارای مؤلفه‌هایی نظیر مشارکت‌پذیری، قناعت، نهادینه کردن اخلاق و ارزش‌های دینی در محیط کار واهمیت دادن به بیت‌المال.

بر این اساس فرهنگ و مدیریت جهادی دارای یک اصل محوری و بنیادی است که آن تاکید تام بر معنویت و ارزش‌های اخلاقی ـ اسلامی ـ انسانی است. در واقع، مدیریت جهادی بدون معنویت وجود نخواهد داشت. امروزه با پیشرفت های علم تاثیر معنویت بر شاخص های کارآمدی و کارایی، سلامت سازمانی، خدمت دهی مناسب، بهره وری، تکریم و... بر هیچکس پوشیده نیست.

رابطه  مدیریت فرهنگی با مدیریت جهادی

مديريت فرهنگي به معناي سازمان دهي و اداره امور و فعاليت هاي فرهنگي است، مديريت فرهنگي نظير هر نوع مديريت سازماني ديگر الزامات خاص خود را دارد. بنابراين در مديريت فرهنگي تمامي وظايف سازماني مديريت (سياست گذاري، برنامه‌ريزي، سازمان دهي، هدايت هماهنگي، نظارت و ارزيابي) در قلمرو امور و فعاليت هاي فرهنگي صورت مي گيرد.

تردیدی نیست که اصلی ترین ره‌آورد انقلاب اسلامی تحول فرهنگی در جامعه و جهان بوده است هرچند تحولات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را نیز بدنبال داشته، اما تحول فرهنگی براساس آموزه های دینی مهم ترین ره آورد آن شمرده می‌شود از همین رو شالوده ساختار نظام جمهوری اسلامی را اهداف فرهنگی می سازد. البته موفقیت نظام در رسیدن به اهداف فرهنگی خود نیازمند آن است که همه اجزاء‌ درونی و سازمان های داخلی را بر اساس فرهنگ آرمانی و فرهنگ هدف مهندسی کند؛ و نقایص را از دستگاه های برخوردار مرتفع سازد. (ناظمی اردکانی، 1384)

با توجه به آنچه گفته شد و در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی ایران در معرض تهاجم فرهنگی گسترده دشمن قرار دارد به نظر می‌رسد باید یکی از استراتژی‌های ما در مقابله با این تهاجم همه جانبه حرکت به سوی مدیریت جهادی فرهنگ باشد، چرا که از طرفی شرط اثرگذاری فعالیت‌های فرهنگی از نگاه دینی، داشتن اخلاص، ایثار در عمل و دلسوزی است که در مدیریت‌های غیرجهادی کمتر دیده می شود، از سوی دیگر کار فرهنگی دیربازده است از این رو هر زمانی که تصمیم یک حرکت آفندی یا پدافندی فرهنگی گرفته شود شاید سالها طول بکشد تا نتایجی حاصل شود و مدیریت غیرجهادی بی‌گمان به این زمان خواهد افزود که نتیجه اش از دست رفتن تعداد بیشتری از مردم و به ویژه جوانان در سیل تهاجم دشمن خواهد بود./ ۹۱۶/ی۷۰۲/س

روح الله عباسپور

منابع:

  1.  تقوي، رضا. نگرشي بر مديريت اسلامي. 1393. تهران: امیرکبیر.
  2. بروجردی، ناصر. مهندسی فرهنگی در نگاه امام خامنه ای. 1392. قم: تسنیم اندیشه.
  3. نشریه مهندسی فرهنگی شماره 79
  4. جزوه مدیریت جهادی سازمان عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح
  5. نیلی پور، مهدی. مهندسی فرهنگی. 1386. قم: سلسبیل
  6. مومنی، علی اکبر. منشور مدیریت در نهج البلاغه. 1392. قم: زینی.
  7. پالوچ، مجتبی. نقی پور فر، ولی الله. 1386. «نقش فرهنگ و مدیریت جهادی در تقویت و توسعه سرمایه های اجتماعی و مشارکت مردمی»
  8. Ensani.ir
  9. Modiryar.com
ارسال نظرات