۲۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۴
کد خبر: ۵۲۳۸۸۱
نگرش تطبیقی به پزشکی سنتی و مدرن(۶)

بایسته‌های جراحی در پزشکی سنتی و مدرن

حکمای طب سنتی در مواجهه با بیماری تأکیدشان بر این بوده است که در صورت امکان با اصلاح سبک زندگی و با استفاده از داروهای گیاهی بیماری را درمان کنند.
حجت الاسلام یدالله عقیقی پزشکی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، وقوع جراحی‌ها و تکنولوژی‌های پیشرفته جراحی امروزه وجه تمایز و برتری پزشکی مدرن بر اقسام دیگر پزشکی اعم از سنتی و غیر سنتی است. اما آیا واقعا دلیل این مسأله چیست؟ و چرا در پارادایم پزشکی مدرن نقطه ثقل درمان مبتنی بر دخالت در طبیعت بدن و بازسازی آن مبتنی بر علم پزشکی است، اما در طب سنتی جراحی بسیار مختصر و بسیار ساده بوده است؟ حتی گفته می‌شود پارادایم پزشکی سنتی مسأله جراحی را از زاویه نگاه خود مورد انتقاد قرار داده و دلایلی برای عدم استفاده از آن به صورت گسترده دارند. از این رو  جراحی در طب سنتی، برخلاف طب رایج، به ندرت صورت می‌پذیرد و در کلام حکماء و روایات معصومین (ع) مورد نهی قرارگرفته است. بلکه در طب سنتی با به کارگیری اصلاح سبک زندگی و در نهایت استفاده از داروهای گیاهی از مشکلاتی که منجربه جراحی می‌شود جلوگیری می‌کنند.

متن پیش‌رو یادداشتی است از حجت الاسلام و المسلمین یدالله عقیقی، استاد حوزه و دانشگاه و مدرس طب و نجوم اسلامی که در آن به بررسی و نقد جراحی در پزشکی مدرن و سنتی پرداخته است.

شیوه‌های درمانی طب سنتی

روش درمان در مکاتب طبی جهان با یکدیگر متفاوت است و هر کدام از آن‌ها رویکرد و روش خاصی را برای درمان دارند. شیوه درمان در طب سنتی ایران تفاوت‌های بنیادی با شیوه درمان در طب مدرن دارد. این شیوه در طب سنتی به سه دسته کلی طبقه‌بندی می‌شود؛ دسته اول روش‌هایی را دربر می‌گیرد که با اصلاح سبک زندگی سعی می‌کنند زمینه مشکل را برچینند تا درمان صورت بگیرد. از این‌رو اصلاح روش تغذیه و رعایت تدابیر مختلف در این مجموعه می‌گنجند. دسته دوم درمان بیماری‌ها با انواع و اقسام داروهاست. منظور از داروها تنها داروهای گیاهی نیستند، چرا که در طب قدیم غیر از داروهای گیاهی، داروهای معدنی و حیوانی مورد استفاده بوده است.

دسته سوم به «دست‌کاری» ها یا به اصطلاح «اعمال یداوی» اختصاص پیدا می‌کند. همان‌طور که از اسمش برمی‌آید، به کارهایی که جهت درمان با دست صورت می‌پذیرد، دست‌کاری گفته می‌شود. مثلا ماساژ و انواع جراحی‌ها مثل حجامت، زالودرمانی و... حکمای طب سنتی در مواجهه با بیماری تأکیدشان بر این بوده که در صورت امکان با اصلاح سبک زندگی بیماری را درمان کنند و اگر کافی نبود، سراغ داروهای ساده می‌رفتند که فقط از یک نوع گیاه یا ماده تهیه می‌شود. در مرحله بعد داروهای ترکیبی که از چند گیاه یا ماده تشکیل می‌شود. و در صورت نیاز روش‌های پیچیده‌تری همچون جراحی‌ها ازجمله حجامت به‌کار بسته می‌شود. و در صورت امکان از جراحی استفاده نمی‌شده است، بنابراین جراحی از دیدگاه روایات[1]و حکماء به شدت نهی شده است.

حدیثی در مصادر روایی وارد شده است بدین مضمون که:  گروهی از انصار خدمت پیامبر(ص) رسیدند وعرضه داشتند: «ای رسول خدا، ما همسایه‌ای داریم که شکم درد دارد. آیا اجازه می‌دهید تا مداوایش کنیم؟ پیامبر(ص) فرمودند: به چه چیزی او را درمان می‌کنید؟ گفتند: طبیبی یهودی هست که این بیماری را درمان می‌کند. پیامبر(ص) بار دوم فرمودند: با چه درمان می کند؟ گفتند: پاره کردن شکم و چیزی از شکم بیرون می‌آورد. پیامبر(ص) آن‌ها را نهی کرد و از این کار کراهت داشت. ولی مرتبه بعد آمدند و اصرار کردند که می‌خواهیم درمان کنیم. بار سوم پیامبر(ص)  فرمودند: هر کاری می‌خواهید انجام بدهید. یهودی آمد و شکم را پاره کرد و موادی را خارج کرد و سپس شکم را شست و دوخت. به پیامبر(ص) خبر دادند. پیامبر(ص) فرمودند: خداوندی که بیماری‌ها را خلق کرده، دارو و درمانی برای آن‌ها قرار داده است. ولی بهترین درمان، حجامت و فصد و سیاهدانه است»[2]

پیامبر(ص) مسأله عمل جراحی را نپذیرفتند ولی اجازه دادند و سپس بهترین درمان را بیان کردند. احتمال دارد که در آن زمان بخاطر پیشرفته نبودن نپذیرفتند. و احتمال دیگر اینست که عمل جراحی از بنیاد خوب نباشد. که همین احتمال دوم قوی‌تر است، مثلا درمان آپاندیس نیاز به عمل ندارد، و این موضوع در طب سنتی تجربه شده است که هر کسی مبتلا شود فورا پنجاه گرم عسل با سیاه دانه بخورد بهبود پیدا می‌کند، و نیازی به جراحی نیست. خیلی از بیماری‌ها بدون نیاز به جراحی درمان می‌شوند. درعمل جراحی دو کار صورت می‌گیرد که یکی خارج کردن خون محل جراحی که با بریدن صورت می‌گیرد. وکار دیگر جدا کردن عضو است. ولی در حقیقت درمان همان خارج کردن خون است. این همان حجامت است. حجامت باعث خارج شدن خون می شود.

نهی از جراحی در طب سنتی

نهی از جراحی در کلام حکمای بزرگ شیعه نیز وجود داشته است، ابو علی سینا که سرآمد پزشکان ایران و شیعیان بوده است نظر او در این زمینه این است که «هرگز به سینه مردم کار نداشته باشید، بدن کسی را نشکافید، به علت این‌که انرژی از آن خارج می‌شود که هرگز به بدن بیمار برنمی‌گردد و شخص تا آخر عمر بیمار خواهد بود.»

اما وضعیت جراحی امروز جامعه ما اسف بار است، ایران در بحث جراحی با جمعیت حدود 80 ملیون نفر با کشور چین که حدود 5/1 ملیارد جمعیت دارد برابر است. جراحی باید به عنوان آخرین مرحله و در صورت ضرورت صورت گیرد. در اینجا این سوالات مطرح می‌شود که آیا متخصصین غربی که در محدود مواردی جراحی می‌کنند مرتکب اشتباه شده‌اند؟ آیا مردمان کشور چین به جراحی نیاز ندارند؟ چرا ایران باید رکوردار جراحی دیسک کمر در جهان باشد؟ در حالی که جراحی در اکثر موارد تاثیری ندارد.

بسیاری از  جراحی‌های که در عصر حاضر صورت می‌گیرد با پیشگیری و درمان طبیعی قابل حل است. و فورا به دنبال جراحی رفتن، اشتباهی راهبردی است که در علم پزشکی نوین رخ داده است. طب سنتی_ اسلامی در این زمینه‌ها مطالب و راه حل‌های زیادی دارد. از امام کاظم (ع) نقل شده است: «تا زمانى که بیمارى، به جد با شما درگیر نشده است، درگیر معالجه طبیبان نشوید، که درمان به مانند ساختمان است که مقدار کمى از آن، شخص را به مقدار فراوانش مى‌کشاند.»[3]این روایت در زمان داروهای گیاهی بوده (اما در عصر کنونی با این داروهای شیمیایی که عوارض وحشتناکی دارند) نشان دهنده این است که پیشگیری در عصر حاضر بهتر از درمان است.

نگرش طب سمنی و مدرن به بیماری

از دیگر تفاوت‌های روشی در پزشکی مدرن و سنتی این است که در طب سنتی بیماری به همراه طبیعت و مزاج شخص در نظر گرفته می‌شود و نگرش طبیب به کل بدن و بیمار به عنوان یک ساختمان در هم تنیده است؛ اما در طب مدرن این نگاه و روش وجود ندارد؛ بلکه آن‌ها اعضای بدن را جدا جدا در نظر گرفته و بین اعضای بدن ارتباطی برقرار نمی‌کند، به عنوان مثال متخصص قلب فقط قلب بیمار را در نظر می‌گیرد و با بقیه اعضاء کاری ندارد، با خون، دستگاه گوارش و ... کاری ندارد و همچنین متخصص مغز و اعصاب و...  در شیوه پزشکی سنتی باید مزاج و طبیعت شخص به عنوان یک کل به هم پیوسته در نظر گرفته شود و این راه حل درمان بیماری است مثلا شخصی تپش قلب دارد این شخص اگر به پزشک متخصص قلب مراجعه کند به او می‌گویند قلبت مشکل دارد، اما در طب سنتی بررسی می‌کنند که علت تپش قلب چیست؟ شاید از کم خونی باشد! در اینجا باید کم خونی او درمان بشود و به سبب درمان کم خونی، تپش قلب او خوب می‌شود و اصلا بیماری او ربطی به قلبش نداشته است.

در طب و طبابت باید دید و نگرش طبیب کلی باشد، و این کلی نگر بودن و تشخیص مزاج بیمار، رمز موفقیت در طب است. در این زمینه از امام صادق (ع) نقل شده است: « سرآمد همه بیماری‌ها سرد مزاجی است.»[4]با توجه به این روایت و تجربه حکماء بیشتر بیماری‌ها از سرد مزاجی افراد است به عنوان مثال بیماری رماتیسم از سردی است و طبیب سنتی با نگاه کلی می‌تواند مزاج و بیمار شخص را تشخیص دهد و با داروهای گیاهی که طب آن‌ها گرم است شخص مریض را درمان می‌کند.

 علاوه بر این‌که طبیب باید بیماری، طبیعت و مزاج شخص را در نظر بگیرد؛ باید به دیگر علوم اسلامی نیز آگاه و خبره باشد. حکمت، کلام، فقه، و... را نیز بداند، و دلیل این مطلب این است که درمان برخی از بیماری‌ها به وسیله دارو نیست بلکه درمان معنوی دارند./۸۸۲/ت۳۰۳/س


[1]. رجوع شود به بحارالانوار، ج 59، ص70-80

2. «يا رسول الله. إن لنا جارا اشتكى بطنه، أتأذن لنا أن نداويه؟ قال: بماذا تداوونه؟ قالوا: يهودي هاهنا يعالج من هذه العلة قال: بماذا؟ قالوا: بشق البطن فيستخرج منه شيئا، فكره ذلك رسول الله صلى الله عليه وآله. فعاودوه مرتين أو ثلاثا، فقال: افعلوا ما شئتم. فدعوا اليهودي فشق - بطنه و نزع منه رجرجا كثير ثم غسل بطنه ثم خاطه وداواه فصح. وأخبر النبي صلى الله عليه وآله فقال: إن الذي خلق الأدواء جعل لها دواء، وإن خير الدواء الحجامة و الفصاد و الحبة السوداء» ( علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 59، ص 73)

[3]. «اِدفَعوا مُعالَجَةَ الأَطِبّاءِ مَا اندَفَعَ الدّاءُ عَنکُم ؛ فَإِنَّهُ بِمَنزِلَةِ البِناءِ قَلیلُهُ یَجُرُّ إلى کَثیرِهِ» (علل الشرائع ،ج 2،  صفحه 465 ، حدیث 17) 

4. « راسُ کلِ داء البرودة»  (اصول کافی، ج 6، ص 340).

ارسال نظرات