«کمالطلبی» مدیریت نشود خسارت بار است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام علی اکبر مظاهری، نویسنده و پژوهشگر سبک زندگی و خانواده، در نوشتاری به بررسی مفهوم كمالطلبی مثبت و منفی پرداخته است.
متن این پرسش و پاسخ بدین شرح است:
كمالطلبی چه نشانههایی دارد؟ چگونه باید به افراد كمالطلب كمك كرد و چگونه با ایشان رفتار نمود تا از مبتلا شدنشان به اضطراب و افسردگی پیشگیری كرد؟
كمالطلبی، اگر به اعتدال باشد و به افراط نگراید، صفت و حالت مثبتی است و در رشد و بالندگی انسان، تأثیری نیكو دارد.
نشانههای كمالطلبی مثبت عبارتند از:
كمالطلبان مثبت، هدفهایشان بلند است. ایشان به اهداف كوچك قناعت نمیكنند، اما در هدفگیریها عاقبتاندیشاند، بینقشه راه نمیروند و بیگدار به آب نمیزنند.
عزتنفس ایشان بالاست، احساس توانمندی میكنند و خودباوری بالایی دارند، شجاع و دلیرند، اهل خطر كردن و ریسكاند؛ اما ریسك عاقلانه و هوشمندانه. حساب كار دستشان است كه به بیباكی متهورانه دچار نشوند.
راه ورود به كارها و خروج از آنها را پیدا میكنند، در كارهایشان منتظر كمك دیگران نمیمانند، اگرچه از یاری دیگران مدد میجویند، میان یاری جستن از دیگران و با معطل یاری آنان ماندن فرق میگذارند.
به پستیها و آلودگیها تن نمیدهند، به فرموده امیرمؤمنان(ع): «مَنْ كَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هانَتْ عَلَیهِ شَهَواتُهُ؛ آن كسی كه نزد خویشتن بزرگوار است، پلیدیها نزدش بیمقدارند».
در بیان مقصود و مطلوب خود، صریح و توانمندند، دچار روزمرگی نمیشوند، همیشه یك گام جلوتر از امروزند. از فردا هراسی ندارند. فردا و فرداها غافلگیرشان نمیكنند.
نشانههای كمالطلبی منفی عبارتند از شتابزدگی در كارها و عجله نابجا برای رسیدن به فرداها، بلندپروازیهای بیتدبیر و بیپشتوانه، محاسبه نكردن میان امكانات و هدفها.
اینان نیز اهداف بلند دارند، اما هدفهایشان با امكاناتشان همخوانی ندارد؛ هدفهایشان بیشتر و بلندتر از امكاناتشان است. از اینرو، چون به اهدافشان نمیرسند، سرخورده میشوند. در محاسبه میان «ممكنها» و «مطلوبها»، حساب از دستشان بیرون میرود.
بیباكهای متهورانه، شجاعاند و دلیر، اما چون تدبیرشان اشتباه است، به تهور میرسند. اهل ریسك كردناند، اما ریسك خطردار و بدعاقبت.
احساس توانمندی و اعتمادبهنفس دارند، اما این احساس و اعتمادشان، پشتوانه عقلانی كافی ندارد. از اینرو، برایشان دردسرساز میشود.
اما اینكه چگونه ایشان را یاری كنیم كه دچار اضطراب و افسردگی نشوند؟
تربیت صحیح در دوران كودكی و نوجوانی. پدران و مادران و مربیان عاقل میتوانند، بلكه میباید، ایشان را نیكو تربیت كنند و نیروهای جوشان و فوران زندهشان را تعدیل كنند. ایشان باید در اینّباره مطالعه كنند و شیوههای این تربیت ویژه و نیكو را بیاموزند و به كار گیرند، تا فرزندانشان رشید، عاقل و عاقبتاندیش شوند.
باید ایشان را در محاسبهها كمك كرد. با احترام به توانمندیهایشان، بلكه ستودن تواناییهایشان، به ایشان به وضوح نشان داد كه نتیجه ضرب دو در دو، چهار است، نه پنج و هشت و صد.
اجتناب از ملامت. هرگز نباید احساس خجسته كمالطلبی و احساس توانمندیشان را تحقیر كرد و آنان را بر بلنداندیشیهایشان سرزنش نمود، بلكه باید با مهربانی و بدون كوچك شمردن آنان، نشانشان داد كه برای رسیدن به قله اورست، باید مقدمات لازم را فراهم كرد. برای پریدن از هواپیما باید چتربازی آموخت و با چتری مطمئن پایین پرید. برای رسیدن به مقام بالای علمی، باید پلهپله بالا رفت و مدارج آن را عالمانه پیمود.
همدلی و همراهی
اینان چندان نیازی به پند ندارند. پند زیاد، كلافهکننده است. باید نزد دلشان نشست، بلكه در دلشان فرو رفت و با رفاقت، با آنان همدلی كرد و همراهی نمود و اعتمادشان را جلب كرد، تا به یقین باور كنند كه ما قصد فروكشیدن آنان را نداریم، بلكه میخواهیم در بالا رفتن یاریشان كنیم تا بالا رفتنشان عاقلانه و خوشعاقبت باشد./998/د۱۰۱/س
منبع: ماهنامه «خانه خوبان»، شماره 101، مرداد96، ص19.