۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۲
کد خبر: ۵۱۶۱۱۱
سینمایی که این روزها به دنبالش هستیم؛

نقدی بر اکسیدان

نگاه به سینمای دینی با حضور افراد مثبت در اقدامات منفی خود شاهدی برای ناکارآمدی و تجارت محور بودن سینمای ایران است تا این که بخواهد هنر یا صنعت باشد.
اکسیدان

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مردم به دلایل مختلف، نسبت به یک فیلم واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. نقد نویسان فیلم هم اگر چه شغل‌شان این است که «فیلم را بفهمند»، معمولا نظر واحدی ندارند، این آرای متناقض می‌توانند حقایق فراوانی را در مورد پیش فرض‌هایی که ریشه این واکنش هاست نشان دهند و تعمق در پیش فرض‌ها روش خوبی است برای آغاز تعمق در فیلم‌ها. 1

تا به امروز بیش از شش میلیارد از فروشش می‌گذرد و دوباره حاشیه جدید برای فروش بیشتر و تبدیل کردن بعضی آدم‌ها برای رسیدن به این هدف مسخره. چند روزی است که شنیده بودیم فیلم اکسیدان را از پرده سینما پایین کشیدند.

سوال بود که دلیل این اقدام چه بود، اما وقتی سلام بمبئی یا فیلم‌هایی از این دست را روی پرده و بدون حاشیه دیدم که چگونه در حال فروش هستند، فهمیدم که این همان بازی نخ نما شده سینما بازان است.

از ابتدا تا انتهای فیلم پر است از شوخی‌های بامزه و بی مزه که گاهی اوقات سالن سینما را به وجد می‌آورد. اما وقتی از مخاطب در بیرون سینما سوال می‌شود که فیلم را چگونه دیدی؟ پاسخش به مانند حرف خیلی از ماها تنوعی است که در بازی با خطوط قرمز به دست آورده است.

همان خطوط قرمزی که روزی ادعا می‌شد فقط نورچشمی‌ها می‌توانند از آن استفاده کنند و امروز تازه فهمیدیم که بعضی کارها عرضه می‌خواهد و چون عده‌ای ندارند، شاید عینک را بالاتر می‌گیرند و تلاش می‌کنند تا در یک فضای روشنفکری همه چیز را به دیکتاتوری ربط دهند.

شاید زمانی که سینما در رکود فزاینده به سر می‌برد، اگر از تحلیلگران سوال می‌شد که چرا سینمای ما به این روز افتاده است، تنها یک جواب یا جواب‌هایی به این شکل می‌گرفتی که چون با خطوط قرمزی زیادی بازی شد و همه کارگردان‌ها انگشت بر روی یک مسئله گذاشتند، بوی داستان بیرون آمد و مردم دیگر حوصله این جنگ اعصاب را در سینماها نداشتند و از این رو سینماها خالی شد.

امروز که دوباره مردم با سینما آشتی کردند، دوباره همان روند ادامه پیدا می‌کند و شوخی با مرزهای اخلاقی، فرهنگی و سیاسی پناهگاهی برای فروش بیشتر گیشه شده است.

اکسیدان

نام این فیلم از روی یک ماده‌ای گرفته شده است که برای ترکیب رنگ موی سر استفاده می‌شود و در این فیلم نیز نقش اول تلاش دارد تا با دست زدن به  هر کاری بتواند ویزای سفرش را مهیا نماید و از این رو با رنگ کردن موی خود به سبک همجنسگرایان سعی می‌کند تا از این طریق سفارت کشورهای اروپایی دور بزند.

البته این تنها اقدام نیست بلکه ابتدا تلاش می‌کند تا با تغییر مذهب خود بتواند ویزای راحت تری را بگیرد و وارد یک کلیسا شده و با دزدیدن لباس کشیش و اتفاقاتی که در ادامه آن می‌افتد، در آن کلیسا مشغول کار می‌شود تا نهایتا گواهی فعالیت در کلیسا را از پدر دریافت می‌کند.

شاید مستند دعا برای مهاجرت شبکه بی بی سی نتوانست به خوبیِ اکسیدان این مسئله را بسط دهد که راه‌های مهاجرت از ایران چگونه میسر می‌گردد.

انتخاب بازیگر، اتفاق یا اتفاقی

سوسور از نشانه شناسان معروف سوئیسی در ارتباط با مسئله همنیشنی و جانشنیی معتقد است: در روابط جانشيني واژه‌ها بر اساس شباهت‌هاي موجود بين مدلول‌ها و يا دال‌هاي آنها دسته بندي می‌گردند. در مورد مدلول‌ها همگوني و در مورد دال‌ها يكسان بودن بخشي از آنها مطرح است. براي مثال واژه فرانسوي enseignement (تدريس) می‌تواند باعث تداعي كلمات ديگري چون education (تحصيل) و apprentisage (كارآموزي) كه مدلول‌هايي همگون براي همان مفهوم هستند، بگردد و در رابطه با دال آن واژه‌هاي ديگري كه داراي پسوند ment هستند، نظير clement (آرام و ملايم) و يا justement (دقيقاً) تداعي می‌شود.

الگوهاي جانشيني، واژه‌ها را غياباً (in absentia) به يكديگر پيوند می‌دهند زيرا آنها در واقع به صورت زباني يا نظام بالقوه‌ای تعلق دارند كه هر كاربر زبان در حافظة خود دارد. در مقابل روابط همنشيني عبارتند از پيوندهايي حاضر (in presentia) بين واژه‌ها، يعني آنها جزيي از «يك زنجيرة حقيقي» هستند. تعداد عناصر تشكيل دهندة‌این زنجيره محدود بوده و رابطة بين آنها خطي است.

قرار است تمام بلایایی که در فیلم بر سر نقش اول بیاید، جواد عزتی باشد. شما فکر کنید که ذهن مخاطب با چه چیزی از نمای بازیگر درگیر است؟ مردم ما جواد عزتی را به چه نامی می‌شناسند و معروف شده است. بعید می‌دانیم که کسی به اندازه جواد عزتی در فیلم‌ها نقش روحانیت را بازی کرده باشد.

از بازی در حاشیه فیلم طلا و مس تا دودکش و فرشته‌ها با هم می‌آیند، چهره نجیب روحانیت را در صورت این بازیگر قرار داده است و بنابر قاعده دال و مدلولی که بیان شد، همنشینی یک بازیگر در نقش‌های مختلف یک پیوندی را به صورت ناخودآگاه در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند.

شاید مهمترین نقص فیلم انتخاب جواد عزتی باشد. در سکانس اولیه بازی هم با خطوط قرمز بازی می‌شود و نمایشی از معاشقه را در خیابان به نمایش می‌گذارد که این مسئله خصوصی زندگی در چند جای فیلم کنار لیندا کیانی ادامه پیدا می‌کند.

جواد عزتی تعمیرکار خوش سابقه ماشین که حجب و حیا نیز دارد و پیشنهادهای یک خانم با ظاهری زننده را مدام رد می‌کند و از طرفی به خاطر همسرش که به صورت قاچاقی از مرز رد شده است، به دنبال تقاضای پناهندگی است.

دو راه را امتحان می‌کند که یکی در کلیسا به کار مشغول می‌شود که با مشاوره امیر جعفری به عنوان دلال هماهنگ کننده افراد برای خروج از ایران نقش آفرینی می‌کند که البته شخصیت وی به بهتر از این نقش‌ها نیز زیبنده نیست.

وقتی ماجرای پناهندگی از طریق تغییر مذهب میسر نمی‌شود و سفیر انگلیس پیشنهاد جاسوسی می‌دهد و اصلان (جواد عزتی) به زیر همه چیز می‌زند، مجبور می‌شوند تا گزینه دوم را امتحان کنند و آن پناهندگی از طریق همجنسگرایی بود.

البته در تمام مدت فیلم صحنه‌های زننده‌ای به تصویر کشیده می‌شود که شاید مناسب نباشد تا به همراه خانواده برای دیدن این فیلم بروید، اما از آن چیزی که نباید غافل شد، توجه به مفهومی است که این آثار به مردم هدیه می‎کنند.

شاید بعضی اتفاقات مثبت در فیلم نیز رخ می‌دهد ولی به اعتقاد منتقدین و بسیاری از صاحبنظران این شیوه از آن دسته رفتارهایی است که کارگردان تلاش می‌کند تا زهر داستان را بگیرد و راه توجیه و گریز را برای خود باز کند.

کلام آخر

این گونه فیلم‌ها را نباید با حاشیه سازی به حمایت غیرمستقیم پرداخت، بلکه لازم است تا با روشنگری مشخص نمود که راه درست و اشتباه در این گونه آثار چرا به این مسیر می‌رود و آنجاست که می‌توان با هزینه کمتری کار فرهنگی خویش را پیش برد.

این دسته آثار اولین کار نبوده و آخرین کار هم نخواهد بود، اما آنچه مهم است باور به این نکته خواهد بود که در صورت عدم روشنگری برای مردم بی شک این دسته آثار هزینه‌های هنگفتی را بر روان اجتماعی جامعه بار خواهند کرد./۸۸۱۷۰۲/س

علی اصغر سیاحت هویدا

۱. تعمق در فیلم، پیتر لمان، ویلیام لور، ترجمه حمیدرضا احمدی لاری، 1393، نشر ساقی

منابع

  1. ساسانی، فرهاد، معناکاوی به سوی نشانه شناسی اجتماعی، 1389، نشر علم، تهران
  2. سجودی، فرزان، نشانه شناسی: نظریه و عمل، 1388، نشر علم، تهران
  3. تابش، نصرت الله، مبانی زیبایی شناختی سینمای اسلامی، 1393، بنیاد سینمایی فارابی، تهران
  4. میرخندان، سید حمید، مطالعات دینی فیلم، 1393، بنیاد سینمایی فارابی، تهران
  5. فیلیپس، ویلیام اچ، پیش درآمدی بر فیلم، 1385، بنیاد سینمایی فارابی، تهران
  6. لمان، پیتر، ویلیام لور، تعمق در فیلم، حمیدرضا احمدی لاری،  1393، نشر ساقی، تهران

 

 

ارسال نظرات