۰۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۴
کد خبر: ۵۱۳۷۰۳
تقویت پشتیبان‌های حجاب اسلامی/ بخش سوم؛

پشتیبان‌های حجاب در خانواده

التزام به منزل از سوی بانوان یکی از مؤثرترین راهکارهای حذف بسترهای فساد آفرین و کم شدن انگیزه برای تبرج و جلوه گری است.
حجاب

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، موضوع «پشتیبان های حجاب در عرصه خانواده»‌ یکی از محورهای سلسله نوشتار حجت الاسلام مهدی بیاتی، مدیر موسسه فرهنگی پژوهشی طهورا در تبیین و بررسی «تقویت پشتیبان‌های حجاب اسلامی» است که در این مجال تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.

در دو بخش گذشته به موضوع «جایگاه حجاب در منظومه عفاف» و «پشتیبان‌های حجاب در امور فردی» پرداخته شد که متن آن را می‌توانید به ترتیب در اینجا و اینجا مشاهده کنید.

پشتیبان های حجاب در عرصه خانواده

غیرت مهربانانه مرد، پشتوانه ای محکم برای عفت ناموس اوست (از جمله آن رعایت حجاب)

غیرت عبارت است از صفتی نفسانی که انسان را وادار به دفاع، برخورد و واکنش نسبت به متعرضین به نوامیس انسان با شرف می‌کند. احساس مسئولیت مرد در خصوص حجاب و حضور عفیفانه ناموسش و صیانت از شیء انگاری بانوان یکی از مصادیق غیرت ورزی اسلامی است. این حفاظ مستحکم به همان اندازه که برای افراد خارج حریم خانواده، مستحکم جلوه می نماید می­باید برای افراد درون حریم، زیبا و آرامش بخش باشد . این غیرت مهربانانه در استحکام عفاف و بویژه حجاب نقش بسزایی دارد. (و در بررسی آیات حجاب در قرآن هم به این نکته می رسیم که در تمامی این آیات در کنار دستور به حجاب برای زنان به غیرت مردان هم اشاره شده است)

جلوه های غیرت مرد می تواند محبت و نوازش مرد و تأمین نیاز جنسی همسرش باشد تا به غیر او متمایل نشود و یا در رتبه دیگر به عواطف دخترش توجه داشته باشد تا دیگران دل او را نربایند و این کار مظهر نگهبانی و حراست از خانواده است و البته مرد می تواند با تدبیر از انواع روشهای مدیریتی برای کنترل خانواده خود و ممانعت از گرفتار شدن خانواده اش به آسیبهای اخلاقی جلوگیری کند.

منشاء غیرت مرد ایمان اوست لذا نباید کنترل او از اسلام جلو بزند و نباید طرف مقابلش را از حکم خدا بیزار کند (قال رسول الله(ص الله علیه و آله )الغیره من الایمان) و منشاء دیگرش شجاعت و قوت باطنی است. مردی که از قدرت درونی کمی برخوردار است نمی تواند محافظ و بادیگارد خوبی برای خانواده اش باشد (قال رسول الله(صلی الله علیه و آله) ثمره الشجاعه الغیره)

بین رفتار دینی آشکار(مثلا حجاب) و رفتار پنهان (تقید به کسب از حلال) رابطه جدی وجود دارد

وقتی برای سرپرست خانه مهم نباشد که از چه راهی پول در میاورد در حالی که مال حرام و یا شبهه در دین داری فرزندان اثر مستقیم دارد و حجاب به عنوان یکی از امور دینی که هم نیاز به تمرین دارد و هم گرایش قلبی، با مال حلال سنخیت و تناسب دارد  و در صورتی که مال حرام در وجود انسانی وارد شود در رفتار و روحیات او از جمله ملکه عفت او تأثیر خواهد گذاشت و به تبع آن در نماد حجاب نیز متجلی خواهد شد.

اما وقتی ما به امر اساسی و درون ساز کسب مال حلال بی اعتنا باشیم، نمی توانیم روکشی از دینداری را به صورت دائمی بر روی زندگیمان بکشیم و در نهایت معلوم می شود که ظاهر سازی بوده است.

اگر بر اساس آموزه های دینی فرزندانمان را تربیت جنسی نکنیم دیگران(دشمنان) این خلاء را پر می کنند

یکی از مهم ترین وظایف هر خانواده­ای تربیت صحیح فرزندان می­باشد که مقوله تربیت جنسی بخشی از این وظیفه می­باشد که برخی از نکات آن اشاره می ­شود:

احساس خوشایند از جنسیت (دختری و یا پسری) و عدم تحقیر به خاطر جنسیت

مراقبت های والدین در محیط خانه در خصوص نحوه استحمام خود و  فرزندان

ایجاد محیط مناسب خواب برای خود و فرزندان و رعایت تفکیک دختران و پسران در سنین نوجوانی و جوانی

آموزش اصل استیذان ( اجازه ورود فرزندان به حریم خلوت زن و شوهر)

آموزش احکام بلوغ به فرزندان

تشویق به امر ورزش و فعالیت های مفید  جهت تخلیه انرژی،  به منظور کنترل و جهت دهی به هیجانات جنسی تا زمان ازدواج

مهارت افزایی فرزندان در خصوص آمادگی برای ازدواج و آگاهی از شرایط جدید در قالب زندگی مشترک

وقتی افراد جامعه با شأن خانواده خود معرفی بشوند و اعتبار اجتماعی افراد به اصل و نسب داشتن آنها باشد نظارت و کنترل رفتار(مانند حجاب) از سوی اطرافیان ممکن و اثر گذار خواهد بود :

محیط زندگی اجتماعی گسترده و شهر نشینی مفرط سبب ایجاد گمنامی اجتماعی در جوامع مدرن می­باشد. متأسفانه فقدان یا ضعف تشخص خانوادگی ، آدمی را به فردی مستقل، بی ریشه و منفصل از عقبه خود به جامعه معرفی می کند و در این شرایط فرد ضعیف به راحتی به رسوم و قواعد زندگی اطرافیانش پشت پا زده و رفتار ناهنجار را به راحتی انجام می­دهد. به عنوان مثال: حضور دختران غیر بومی دانشجو در شهرها و رفتارهای نامناسب پوششی آنان نمایانگر این مسأله می ­باشد. هر چه والدین در تحکیم هویت خانوادگی خود تلاش نمایند امکان ظهور این نوع از بی بندوباری کمتر خواهد شد. این نوع از کنترل و مدیریت بر خود از سنخ درونی است.

اگر خانواده[1] معرفی خواستگار را وظیفه خودش بداند لازم نیست دختر برای یافتن فرد مناسب و جذب او خودش اقدام کند ( واسطه گری در امر ازدواج)

انتخاب همسر مناسب و بهنگام یکی از حیاتی ترین تصمیمات زندگی هر فردی است. در گذشته با توجه به آموزه های دینی[2]،که بستر سازی ازدواج بی همسران به عهده والدین و اجتماع قرار داده شده بود، بخش قابل توجهی از این مسئولیت را والدین و بزرگترهایی مثل مادر بزرگِ دختر و پسر به عهده می گرفتند و والدین نقش شناسایی و ارائه پیشنهاد را برای طرفین به عهده داشتند. زندگی در جوامع شهری و تأثیرات فرهنگی دنیای مدرن سبب شده است که در اکثر جامعه ما این نگاه ایجاد شود که این مسئولیت به عهده خود جوان است نه والدین. در صورتی که این تصمیم مهم نیازمند مساعدت و استفاده از تجربیات والدین است.

نقش والدین و خیرخواهان در معرفی افراد مناسب به یکدیگر در گذشته آزمون خوبی را پشت سر گذاشته است و متأسفانه امروز به دلیل کم کاری نقش واسطه­گران امر ازدواج، شاهد رفتارهای غیرعفیفانه از سوی برخی دختران جویای همسر درجامعه هستیم که قصد معرفی و ایجاد جذابیت برای طرف مقابل را دارند ولی در نهایت کم ارزشی را برای دختران در جامعه به وجود می آورند و از دیگر سو سبب ایجاد فشار روانی به مردان جامعه می­شوند.

سیری و تأمین نیاز عاطفی و جنسی زوجین در محیط خانه، انگیزه جلب توجه زنان برای مردان دیگر را به حداقل می رساند

وقتی فردی چه زن و چه مرد از سوی همسرش مورد کم توجهی قرار می­ گیرد و احساس می کند که دیگر از زندگی با او به نشاط و آرامش نمی­ رسد، با هر وسوسه ای به دام شیطان نزدیک می­ شود. زنانی که جلوه گری جنسی و اندام نمایی دارند، به اشتباه در میان نگاه های ناپاک به دنبال محبت می­گردند و متأسفانه مردان ضعیف النفس گرفتار تیرهای زهرآلود نگاه  و شراره های آتش زلفان پریشان و اندام آراسته از جراحی­های پلاستیک می­شوند. این در حالی است که در دین اسلام توصیه های بسیاری به وجوب تأمین این نیاز از سوی همسران برای یکدیگر شده است و در صورتی که این نیاز به درستی تأمین شود انگیزه ای حتی برای زنان ضعیف الایمان در جلوه گری برای غیر همسر به وجود نمی آید و در تحکیم عفاف آدمی بسیار تأثیر گذار است.  

التزام به منزل از سوی بانوان یکی از مؤثرترین راهکارهای حذف بسترهای فساد آفرین و کم شدن انگیزه برای تبرج و جلوه گری است

التزام به منزل یا اولویت بخشی به خانه و خانواده از دیگر پشتیبان های عفاف و به ویژه حجاب است. تحصیلات غیر مفید و غیر لازم، اشتغال های غیر ضروری بانوان و عدم رغبت به حضور و کار در منزل و میل به پاساژگردی و داشتن شغل به هر قیمتی، همه و همه جلوه هایی از تمایل افراطی به دیده شدن است که با روح حجاب و عدم جلوه گری بانوان در تضاد است. در صورتی که ارزش همسرداری و مادری از هر امری برای بانوان بالاتر است و مدیریت یک خانه که از سوی روح لطیف یک زن مسلمان مهیا می­ شود، آرامش بخش مهم ترین سلول حیاتی جامعه است.

در واقع خانه جایی است که انسان ساخته می شود واجتماع جایی است که ابزار و مایحتاج انسان ساخته می شود و سؤال مهم این است که چرا ابزار سازی از انسان سازی با ارزشتر جلوه می کند؟ و جذابیت هایی خارج از منزل برای جذب بانوان در نظر گرفته می شود./۹۰۱/ی۷۰۲/س

ادامه دارد...

[1] اینجا منظور خانواده "خانواده گسترده" است که شامل عمه و خاله و مادر بزرگ می شود و به طبع نزدیکان و هر کسی که از موقعیت و شرایط مناسب فرد مورد نظر و آمادگی او برای ازدواج خبر دارد در داخل این دایره وارد می شود.

[2] و انکحوا الایامی منکم و الصالحین من عبادکم سوره نور

ارسال نظرات