۲۸ تير ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۹
کد خبر: ۵۱۲۵۲۸

تاملی در حقیقیت بندگی

استاد حوزه علمیه قم در تشریح حقیقت عبودیت گفت: از آن خدا دانستن هر آنچه بنده دارد، واگذار کردن تدبیر امور به خدا، امتثال اوامر الهی و اجتناب از نواهی الهی؛ سه حقیقت عبودیت است.
حجت الاسلام مؤمنی

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روابط عمومی و بین‌الملل جامعه الزهرا(س)، مراسم سوگواری به مناسبت شهادت امام جعفر صادق(علیه‌السلام) صبح با حضور اساتید، کارمندان و طلاب جامعه الزهرا(س) در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین «سید حسین مؤمنی» در این مراسم با بیان اینکه داشتن برنامه جامع و هدفمند و همچنین بهره‌مندی از الگوی مناسب، از دستوراتِ علمای اخلاق و تربیت، برای سالکانِ طریق است؛ اظهار داشت: تجهیز به این دو امر برای رسیدن به مقصود در امور مادی و معنوی حائز اهمیت است.

نشانه انسانی که زندگی او برنامه‌ای ندارد تحیر است

این خطیب توانا خاطرنشان کرد: کسانی که از مطلب اول غافل شوند، دچار تحیر خواهند شد و افرادی که از برنامه مناسب بهره‌مند نیستند، در دنیا به چه کنم چه کنم مبتلا می‌شوند؛ زیرا که قانون مناسبی در زندگی آن‌ها نیست و با بودن قانون و برنامه، انسان بلد راه می‌شود و دیگر تحیر در این راه معنا ندارد.

وی افزود: نشانه انسانی که زندگی او برنامه‌ای ندارد تحیر است و این تحیر آسیب و آفات جدی به انسان وارد می‌کند.

داشتن الگو برای ادامه راه و طریق به انسان انگیزه می‌دهد

استاد مؤمنی با تأکید بر اهمیت وجود الگو در مسیر زندگی انسان تصریح کرد: داشتن الگو برای ادامه راه و طریق به انسان انگیزه می‌دهد و در مقابل نداشتن الگو باعث از بین رفتن انگیزه برای ادامه مسیر می‌شود.

این خطیب دینی بیان داشت: بی‌تردید جامع‌ترین برنامه‌های حیات را انسان ابتدا از قرآن و در ذیل قرآن، باید از روایات معصومین(علیهم‌السلام) جستجو کند و جامع‌ترین دستورات برای الگو، در سیره عملی معصومین(علیهم‌السلام) است.

حالت بی‌نیازی از کسب علم، از آسیب‌های جدی در مسیر سلوک است

وی در ادامه گفت: یکی از آسیب‌های جدی که در مسیر سلوک به انسان وارد می‌شود حالت استقلال به خود گرفتن است؛ اینکه انسان بگوید من دیگر نیاز ندارم و آنچه را که باید بدانم می‌دانم.

استاد مؤمنی تصریح کرد: اولاً که این تفکر درست نیست و ثانیاً دانستن شیٌ؛ و باور کردن شیٌ آخر است؛ در مقام اول انسان باید چیزی را بداند، دوم باور کند و سوم به آن عمل کند؛ و این سه مطلب باید باشد که انسان در مسیر یک سالک حقیقی قرار گیرد.

کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه بسیاری از دانسته‌های انسان باوجود کثرت، چون با یقین و باور همراه نیست باعث ایجاد تحیر و یا عدم عمل او در وادی علم می‌شود اظهار داشت: به همین جهت انسان باید مدام در مسیر دانستن باشد و این عطش دانستن را باید در وجود خویش لحظه‌به‌لحظه تقویت کند.

وی در ادامه سخنان خود به شرح دیداری با یکی از اساتید اخلاق پرداخت و افزود: از استاد اخلاقی خواستم که روایتی برایم بخواند و ایشان در کمال تواضع بر روی صندلی نشست و روایتی را بیان کرد و در زمان خواندن حدیث اشک می‌ریخت و سپس از صندلی بر زمین نشست و از من خواست حدیثی برای ایشان بخوانم؛ درحالی‌که مسلماً ایشان این حدیث را بهتر از من می‌دانست و بارها آن را خوانده بود. حجت‌الاسلام مؤمنی تصریح کرد: این حرکت استاد اخلاق، درسی در جهت ایجاد تواضع برای من بود که مبادا این حالت که من دیگر نیازی به علم ندارم، در تو ایجاد شود که این شروع ضلالت و گمراهی است و شیطان از این طریق بر انسان مسلط می‌شود.

نشانه کسی که حقیقتاً به وصف علم مُتّصف می‌شود، خشیت و افتادگی است

این خطیب دینی سپس به حدیث «عنوان بصری» اشاره کرد و بیان داشت: امام صادق(علیه‌السلام) عنوان بصری را که شخصی ۹۴ ساله بود را به محضر خود نپذیرفت درحالی‌که این شخص سال‌ها نزد «مالک بن انس» شاگردی کرده بود و از امام درخواست علم داشت.

وی در ادامه گفت: «عنوان بصری» به امام گفت می‌خواهم از آن علمی که نزد شماست به من منتقل کنید همان‌طور که سالیان سال نزد «انس بن مالک» بودم و از او کسب علم کردم و امام فرمودند من از طرف حکومت تحت‌فشار هستم و برای هر ساعت از شبانه‌روزم ذکر دارم پس مرا از ذکرم محروم نکن؛ همانند گذشته به نزد مالک برگرد و از او کسب علم کن.

استاد مؤمنی در تشریح درس‌هایی که از این روایت می‌توان کسب کرد، بیان داشت: عطش دانستن «عنوان بصری» در این سن و سال برای ما اولین درسی است که انسان پیوسته باید بداند و درس دوم این است که باوجوداینکه وی سالیان طولانی درس‌خوانده ولی به این درک نرسیده که نباید کسی را با امام معصوم(علیه‌السلام) مقایسه کرد.

این کارشناس دینی تصریح کرد: باوجوداینکه «عنوان بصری» شخصی عالم بود ولی آن بصیرت لازم در قلبش ایجاد نشده بود و به همین دلیل «انس  بن مالک» را با امام(علیه‌السلام) مقایسه کرد و این امر نشان می‌دهد که علم او باعث خشیت در وجودش نشده بود.

وی افزود: امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید:« و من حرم الخشیة لا یکون عالما وإن شق الشعر بمتشابهات العلم » نشانه کسی که حقیقتاً به وصف علم مُتّصف می‌شود، خشیت و افتادگی است و اگر کسی از این مطلب محروم شود، اگرچه آن‌قدر عالم باشد که مو را بشکافد؛ اما آن عالِم حقیقی اصطلاحی در روایات، به این فرد اطلاق نمی‌شود.

«علم  نوری است که خدا در قلب هرکسی بخواهد قرار می‌دهد»

حجت‌الاسلام‌والمسلمین مؤمنی در بیان دلیل اینکه امام صادق(علیه‌السلام)، «عنوان بصری» را رد کردند بیان داشت: «عنوان بصری» باید به آن بلوغ لازم می‌رسید تا به خشیت برسد و عطش لازم در وجود او ایجاد شود.

این خطیب حوزوی خاطرنشان کرد: «عنوان بصری» خود را در خانه حبس کرد و از خانه مگر برای نماز واجب بیرون نمی‌آمد تا روزی که به تنگ آمده بود و به مسجد حضرت رسول(صلی‌الله علیه و آله) رفت و از پیامبر خواست که قلب جعفر صادق(علیه‌السلام) را بر من رئوف و مهربان قرار بده.

وی در ادامه گفت: طریق رسیدن به معصوم(علیه‌السلام) خواستن است چراکه اگر تَشَبُّه حاصل شود، بی‌شک تَشَرُّف برای انسان به وجود می‌آید و افرادی که تصور می‌کنند به این تَشَبُّه رسیده‌اند و سنخیت لازم را پیداکرده‌اند ولی نمی‌دانند چرا انضمام و تشرفی حاصل نمی‌شود؛ به این دلیل است که باید انسان با تمام وجود بگوید «سبحانک انی کنت من الظالمین».

حجت‌الاسلام مؤمنی با اشاره به اینکه «عنوان بصری» بعد از مدت‌ها سوختن در ناراحتی عدم پذیرش او از سوی امام، مجدداً خدمت حضرت صادق(علیه‌السلام) رسید؛ بیان داشت: امام صادق(علیه‌السلام) به او فرمود چه می‌خواهی؟ و عنوان عرض کرد می‌خواهم از آن علومی که در شما هست به من منتقل شود؛ امام صادق(علیه‌السلام) به «عنوان بصری» فرمود علم چیز آموختنی نیست بلکه نوری است که خدا در قلب هرکسی بخواهد قرار می‌دهد و اگر بخواهی در وادی علم قرار بگیری باید ابتدا حقیقت عبودیت را در خود تقویت کنی.

حقیقت بندگی خدا چیست؟

کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: امام صادق(علیه‌السلام) فرمود حقیقت عبودیت در سه مطلب است که هرکدام از این سه مطلب خروجی خاص خود را دارد بعدازاین سه مطلب؛ سه مطلب دیگر درنتیجه به وجود آمدن این سه چیز در قلب انسان است؛ یعنی نُه مطلب فقط در مقدمه حدیث «عنوان بصری» است و نُه تا هم در اصل حدیث است که حضرت صادق(علیه‌السلام) بیان می‌کنند.

وی افزود: حقیقت عبودیت در این سه مطلب است: اول اینکه بنده هیچ‌چیز را از خود نبیند و بداند هر آنچه هست از فضل الهی است و هر چه که در دست اوست مانند آبرو، مال، اعتبار، عزت و.. همه مال خداست؛ زیرا عبد به‌تنهایی فاقد اعتبار است و او در اضافه به الله است که اعتبار می‌یابد و دلیل این امر این است که اگر خدا ودیعه‌ی که در وجود ما نهاده از ما بگیرد به جسدی تبدیل می‌شویم که باید زیرخاک برویم.

 استاد مؤمنی دومین حقیقت عبودیت را عدم تدبیر از خود و واگذار کردن تمام تدبیرها به خدا عنوان کرد و بیان داشت: رسیدن حقیقی به مقام تسلیم و رضا در برابر مشیت الهی دومین مقام حقیقت عبودیت است.

این خطیب دینی با اشاره به تسلیم محض بودن امام حسین(علیه‌السلام) در حادثه عاشورا خاطرنشان کرد: به بیان یکی از اولیا الهی برخی می‌گویند خدایا مرگ ما را برسان که به لقای تو برسیم و عده‌ای دیگر می‌گویند خدایا مرگ ما را به تأخیر بینداز که به عبودیت برسیم و برخی می‌گویند خدایا می‌خواهی مرگ ما را برسان یا می‌خواهی به تأخیر بینداز و درنهایت هر چه که تو می‌خواهی اتفاق بیفتد؛ و این نوع نگرش به معنی تسلیم بودن در برابر مشیت الهی است؛ همان‌طور که امام حسین(علیه‌السلام) بیان کرد که از جدم به من رسیده که خدا می‌خواهد زن و بچه تو را به اسارت ببیند.

وی در ادامه به بیان ذکری جهت رفع حوایج پرداخت و گفت: ذکر یونسیه، ذکر "حسبنا الله نعم الوکیل" و" لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ "  جزو اذکاری است که برای رفع حوایج بسیار مفید و بسیار مجرب است زیرا با بیان این ذکر، انسان تدبیر امر را به خدا واگذار می‌کند.

حجت‌الاسلام مؤمنی در بیان سومین حقیقت عبودیت اظهار داشت: تمام هم‌وغم عبد باید این باشد که امر الهی را امتثال کند و از نهی الهی اجتناب کند و خروجی این حقیقت این است که انسان مبتلا به تکبر، خودبرتربینی و تکثر نمی‌شود و تمام تلاشش اطاعت امر الهی و اجتناب از نواهی الهی باشد.

علم الهی به خواست خداوند در وجود هر کس قرار می‌گیرد

این کارشناس دینی در پایان در تشریح اینکه علم الهی به خواست خداوند در وجود هر کس قرار می‌گیرد بیان داشت: آوازه علم «سید بحرالعلوم» به «میرزای قمی» رسید و با خود گفت من این مرد را می‌شناسم و زمانی که باهم بحث علمی می‌کردیم ازلحاظ استعداد فرد خاصی نبود و برایش عجیب بود که چطور «سید بحرالعلوم» به چنین جایگاهی رسید و ازاین‌رو برای زیارت او به عتبات رفت و مسئله فرع در علم فقه را نزد او مطرح کرد و دید او "بحرالعلوم" نیست بلکه "اقیانوسی از علم" است.

وی افزود: سید بحرالعلوم در جواب به سؤال میرزای قمی درباره چگونگی رسیدن به این مقام علمی گفت شبی در مسجد به نزد حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرف شدم ایشان مرا در بغل گرفت و به سینه خود چسباند و از طریق ایشان، این علوم به من منتقل شد.

در ادامه این مراسم، حاج عباس حیدرزاده، مداح اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به مدیحه‌سرایی و ذکر مصیبت پرداختند./968/د۱۰۱/ج

ارسال نظرات