۲۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۵
کد خبر: ۵۰۶۰۰۸
حجاب اجتماعی(۱۲)

تقریظی جامعه شناختی بر مصاحبه آیت‌الله مکارم شیرازی درباره حجاب اجباری

در جامعه اسلامی هریک از واجبات الهی اگر مورد عمل قرار نگیرد، نخست باید از راه فرهنگ‌سازی آن را ترویج و پیامدهای آن را در جامعه تشریح کرد.
آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امروزه یکی از حوزه‌های مهم اجتماعی مسأله کنترل اجتماعی است. خیلی ساده و روان و به دور از اصطلاح‌های سخت باید پرسید، چگونه امکان دارد که جامعه با وجود این همه انسان آزاد و صاحب اراده و اختیار باید مورد حوزه مطالعاتی قوی و بسیار پرمسأله ای چون حوزه کنترل اجتماعی قرار گیرد؟ نگاهی به فرآیند شکل‌گیری این حوزه جامعه‌شناسی نشان می‌دهد کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته در وجود این حوزه مشترک هستند. اما ممکن است سطوح آن متفاوت باشد. یعنی برخی سطوح پیشرفته‌ تری از مسأله کنترل را در مسائل اجتماعی عملیاتی نموده و برخی دیگر در مسائل دسته پایین‌تر به دنبال اجرای آن هستند.

با مشاهده مسائل اجتماعی درمی‌یابیم که پاسخ‌گویی و حل آن، یکی از نقاط کلیدی مسأله کنترل اجتماعی است. زیرا کنترل اجتماعی تلاش می‌کند مسأله اجتماعی و آسیب‌های ناشی از آن را در جامعه مورد مطالعه قرار داده و آن را تنظیم نماید. اگر ترافیک را به مثابه یک مسأله اجتماعی بنگریم، قواعد راهنمایی و رانندگی تلاش می‌کند مسأله کنترل را جدی گرفته و سامان‌دهی ترافیک و روان‌سازی آن را عهده دار شود. پیامدهای آن را کنترل کند و هرگونه کارکرد آشکار یا پنهان آن را مورد توجه قرار دهد. با این توصیف آیا عقلاء و بزرگان جامعه مسأله کنترل را حیاتی تلقی می‌کنند یا به دنبال حذف آن از ساحت مسائل اجتماعی هستند؟ یعنی قواعد راهنمایی و رانندگی، مسأله جریمه، کنترل جاده‌ها با دوربین و... از جوامع حذف شده است یا روز به روز تخصصی‌تر و به صورت جدی‌تر پیگیری می‌شود؟ حتماً به ذهن همه متبادر خواهد شد که اصل اولیه درباره زیست سالم در هر جامعه و به دنبال آن با نگاهی خردتر به مسائل اجتماعی، اصل نظارت و کنترل است. مسأله‌ای واقعی که در عینیت همه جوامع از ابتدا تا کنون وجود داشته و وجود خواهد داشت. شاید بتوان گفت جامعه ملغمه‌ای از همه افرادی است که با سطوح مختف ادراکی به اختیار، انتخاب می‌کنند که این انتخاب ممکن است نظم اجتماعی را از بین ببرد. در این راستا درهم تنیدگی ذهنیات مردم، آداب، رسوم، فرهنگ و خرده‌ فرهنگ‌های مختلف اصل کنترل اجتماعی را در قبال همه مسائل اجتماعی به اثبات می‌رساند.

با این توصیف روند شکل‌گیری مسأله اجتماعی در جوامع مختلف، چگونه خواهد بود؟ به نظر می‌رسد اکنون که راقم سطور در حال نگارش است، مطالعات فرهنگی یکی از رشته‌های زنده دنیا است که شکل گیری مسائل اجتماعی را مبتنی بر فرهنگ‌های متفاوت می‌داند. بر پایه این ایده و تفکر، مسأله اجتماعی و یا فرهنگی در ایران با دیگر نقاط دنیا متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال ربوی بودن بانک‌ها یکی از مسائلی است که این روزهای ایران را درگیر ساخته است. مع الوصف آیا ربوی بودن یا سودهای کلان بانکی در کشورهایی دیگری که ارزش‌های اسلامی را در سطح فرهنگ عمومی نپذیرفته‌اند به عنوان مسأله در  اذهان مردم نقش بسته است؟ یا به عنوان مثال آیا مسأله حجاب اجتماعی اگر در جامعه‌ای مثل ایران آن‌قدر مسأله‌ای چالشی و مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، در کشورهای دیگری که آن را نپذیرفته‌اند چنان مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد؟ اگر الزامی بودن حجاب را در سطوح اجتماعی به عنوان یکی از مسائل اجتماعی خاص جامعه ایران بدانیم، چگونه باید این مسأله ارزیابی شود؟

حجاب به مثابه فرآیند کنترل اجتماعی

چندی پیش آیت‌الله مکارم شیرازی مصاحبه‌ای کوتاه در این زمینه داشتند که محور این یادداشت نسبتاً کوتاه قرار گرفته است که متد نقد و بررسی مسأله حجاب را نمایان می‌سازد. این مرجع تقلید در بخشی از پاسخ خود این‌گونه می‌فرمایند: باید بگویم تعجب می‌کنم از سخن کسانی که معتقدند رعایت حجاب در جامعه، امری اختیاری است و فضای عمومی باید آزاد باشد، زیرا این سخن شبیه آن است که جلوگیری و مداخله قانون در مسأله مواد مخدر هم ضروری نباشد. جلوی شراب فروشی و... گرفته نشود و یا به طور کلی هرگونه خط قرمزی در جامعه وجود نداشته باشد و هر شخصی به هر طریقی که خواست از این خطوط قرمز عبور کند. همه این‌ها واجبات الهی هستند و تفاوتی میان حجاب، شراب و دیگر واجبات الهی وجود ندارد.

اگر کمی با زبان اصطلاحی‌تر به زاویه نگاه این مرجع تقلید بپردازیم باید پرسید که آیا پذیرش اسلام در سطح فرهنگ عمومی ایران وجود ندارد؟ مشاهده پیشینه این مبحث در جهان تشیع، بالاخص کشور ایران نشان می‌دهد که وجود حجاب الزامی، مسأله‌ای واضح در بین متدینین بوده است به گونه‌ای که عدم رعایت آن مخالفت‌ها و فشارهای هنجاری به دنبال داشته است. یعنی عرف عمومی متدینین این مسأله را به عنوان یک اصل اساسی مبتنی بر دیدگاهی عقلایی مورد پذیرش قرار داده است. در این راستا این عرف عمومی که گاهی اوقات در گذشته با حکومت‌ها فاصله داشته و گاهی با آن‌ها همسو بوده است، به ارائه مکانیزمی کنترلی و در راستای نهادینه سازی این ارزش پرداخته است. همان‌گونه که روند نظام عقلایی در کشورهای مختلف تلاش می‌کند برای حفاظت از نظم اجتماعی در راستای اهداف مادی و این دنیایی خود، مکانیزمی کنترلی و نظارتی طراحی کرده تا هرچه منظم‌تر و بهتر ارزش‌های حرفه‌ای در جامعه نهادینه شود. با این نگاه آیا وجود خط قرمز دینی برای حفظ نظم اجتماعی و دوری از ولنگاری فرهنگی، اختلاط خانوادگی، پیشگیری از ورود به نگرش‌های جنسی بسیار خطرناک، فروپاشی نظام خانواده، بی نظمی و لااوبالی‌گری جنسی و هزاران پیامد دیگر در راستای اهداف جامعه مذهبی، دینی و فرهنگ عمومی دینی ضرورت ندارد؟ چرا برای بستن کمربند ایمنی و یا جعل قانون امری ضروری به نظر می‌آید اما برای رعایت حجاب، نباید مسأله قانون گرایی را مطرح ساخت؟

حوزه اجرایی؛ حوزه اجرای ظرافت‌ها

البته این‌که حوزه عملیاتی‌سازی مسأله حجاب الزامی در کشور از ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های خاصی بر خوردار است، مسأله ای بدیهی و بر هیچ کس پوشیده نبوده و نیست. مطلبی که آیت‌الله مکارم نیز بدان تصریح می‌فرمایند. ایشان در بخش دیگری از این مصاحبه معتقدند در جامعه اسلامی هریک از واجبات الهی اگر مورد عمل قرار نگیرد، نخست باید از راه فرهنگ‌سازی آن را ترویج نموده و پیامدهای آن را در جامعه تشریح کرد. به عنوان مثال همان‌گونه که دیده می‌شود وجود مواد مخدر در جامعه پیامدهای رفتاری سوئی ایجاد می‌کند، منطق پرداختن به دیگر مسائل اجتماعی نیز همین است. بنابراین می‌بینیم مؤسسات، نهادها و شبکه‌های رسانه‌ای فراوانی در تشریح ابعاد ضدفرهنگی و مخرب آن تلاش‌های بسیار زیادی انجام می‌دهند.

در گام بعدی اگر تشریح ابعاد و پیامدهای فرهنگی مواد مخدر پاسخ‌گو نبود، ضروری است جلوی آن به صورت قانونی گرفته شود، چرا که تباهی جامعه را به دنبال می‌آورد. با توجه به این نکته متوجه مبنای شکل‌گیری قانون در جهت مداخله در مسأله مواد مخدر می‌شویم که ضرورت حفظ فضای عمومی از آلودگی را به دنبال دارد. همین دغدغه در مورد مسأله حجاب نیز وجود داشته و اگر از راه فرهنگ‌سازی پاسخ در خور توجهی گرفته نشد، باید قانون وارد کار شود. اما حتی‌الامکان باید کار فرهنگی در جامعه صورت بگیرد. این‌گونه نباشد که در همان مرحله اول از قوه قهریه و قانون استفاده کنیم.

این دیدگاه نکته سنجی دقیق این مرجع بزرگوار را در این سخن کوتاه نشان داده و مسأله زمان و مکان را در اجتهاد شیعه برجسته می‌سازد. در باب عملیاتی سازی، باید نگاه مخاطب به حجاب و مسأله ذهنی او به دقت فهمیده شود،‌ سپس بر پایه آن به تبیین دقیق و مستدل پرداخته شود. این کار را می‌توان ذیل نهادهای فرهنگی، کرسی‌های آزاد اندیشی و هزاران مرکز دیگر تعبیه کرد. نه این‌که از همان نخست پا را بر پدال سخت‌گیری ماشین کنترل جامعه فشار داده و با سرعتی وحشتناک برخورد سلبی و به دور از رضایت اسلام داشته باشیم. این‌که وضعیت‌شناسی وسائل، لباس‌ها، ساختارها و... در مسأله حجاب اجتماعی مؤثر است بر کسی پوشیده نیست و نیاز به اثبات هم ندارد، زیرا فرهنگ مخالف از همین درگاه‌ها است که فرهنگ غنی شیعی را دستخوش تغییر قرار داده و نسل بعد را به گونه‌ای تربیت می‌کند که اثری از سبک زندگانی شیعی وجود نخواهد داشت و به قول علماء سالبه به انتفاء موضوع خواهد بود. یعنی دیگر موضوعی وجود ندارد که سخنی از حجاب به میان آید. این نگاه ساختاری به راحتی ظرفیت حاکمیت فقه بر جامعه را کاهش داده و می‌کوشد، فقه را نا کارآمد جلوه داده و حوزه عملیات آن را از حوزه فرهنگ و عرف عمومی به نگاهی شخصی تقلیل دهد. این مسأله می‌تواند چنان وضعیت فرهنگی کشور را از دست متدینین و عرف عمومی برباید که اثری از فرهنگ دینی در موارد مختلف برجای نگذارد.

چنان‌که می‌بینیم در مسائل اجتماعی مختلف دو مرحله فرهنگ‌سازی و کنترل وجود دارد، در این مسأله نیز ضرورت آن امری واضح به نظر می‌رسد. اما افرادی که به دنبال ولنگاری و بی‌نظمی فرهنگی هستند، مسائل برخاسته از دیدگاه اصیل اسلامی را برنتافته و بر طبل بی‌نظمی و ولنگاری می‌کوبند و چنان تلاش می‌کنند از آیات و روایات استنباط ارائه کنند که گویی تنها دیدگاه در طول تاریخ شیعه همین دیدگاه است. آیا این پشتوانه عظیم شیعه در بخش‌ حجاب و سیره متشرعه به این راحتی کنار گذاشته می‌شود بدون آن‌که ذره‌ای مورد تحلیل و بررسی علمی و در خور توجه باشد؟

کلام آخر این‌که اگر مسأله حجاب الزامی آزادی را سلب می‌کند و توهین به مردم و فهم و ادراک آن‌ها به حساب می‌آید، چرا بستن الزامی کمربند، علائم راهنمایی و رانندگی، و هزاران مکانیزم کنترلی دیگر برای دست‌یابی به نظم اجتماعی توهین به ادراک و فهم انسان‌ها به حساب نمی‌آید؟ ‌آیا رواج بی‌قانونی در جامعه می‌تواند نظم اجتماعی را به نسبت مسائل اجتماعی مختلف در پی داشته باشد؟ این مسأله ای بنیادین است که مخالفان حجاب الزامی باید بدان پاسخ بگویند./882/ت۳۰۳/س

روح الله سیدی، پژوهشگر حوزه علمیه قم

ارسال نظرات