نقش گروههای کوچک اجتماعی در ترویج بیحجابی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، درباره حجاب که به عنوان یکی از تظاهرات عینی نظام فکری جامعه است، رفتارهای نابهنجاری بروز پیدا کرده است، بسیاری از دختران، ابراز میکنند که حجاب را دوست دارند ولی به این دلیل که از سوی دوستانشان طرد میشوند، یا در جامعه مورد تمسخر قرار میگیرند، به ناچار و بر خلاف میل باطنی، پوشش و آرایش خود را تغییر میدهند. نوشتار حاضر در صدد بررسی راهکارهای کاهش نیروی فشار اجتماعی و توانمندسازی دختران محجبه در مقابله با فشارهای بیحجابی خواهد بود.
انسان موجودی اجتماعی
موجودیت انسان به عنوان تکهای از پازل جامعه، خواسته و ناخواسته لوازمی را به همراه دارد. حتی در فرصتهای تنهایی و در کنج انزوا روان آدمی، علی الدوام، با حضور ذهنی دیگری سرگرم است. ما مدام به این که دیگران چه میگویند، چه احساساتی دارند، چگونه فکر میکنند، چه چیزی برایشان مهم است، چه چیزی ناراحت یا خوشحالشان میکند، چگونه رفتار میکنند و مواردی از این دست فکر می کنیم. مهمتر این که در اکثر موارد ما خود را به عنوان یک طرف ماجرا فرض میکنیم؛ دیگران درباره من چگونه فکر میکنند؟ آیا آنها مرا دوست دارند؟ آیا حرفهای من آنها را ناراحت میکند؟ و ...
هر جامعه یا گروه- کلان یا خرد - از قواعد کلی تبعیت میکند. یکی از وجوه مشترک تمامی جوامع، وجود هنجارهای اجتماعی است؛ الگوهای رفتاری که کنشهای اجتماعی را ساماندهی میکنند و ریشه در نظام ارزشی جامعه دارند. هنجارها تعاملات اجتماعی و نظام اجتماعی را قاعدهمند میکنند. در درون یک جامعه کلان مثل جامعه ایرانی، جوامع کوچک زیادی وجود دارند که هر کدام دارای هنجارهای متفاوتی هستند. برای حضور در جمعها و گروهها ما نیازمند درنظرگرفتن احساسات و علایق دیگران هستیم.
یکی از مسائلی که امروزه پایبندان به احکام الهی را دست و پا بسته است، هنجارشکنیهای گروههای کوچک و متعدد اجتماعی است که هر کدام به نوبه خود در مقابل نظام ارزشی حاکم بر جامعه اسلامی-ایرانی قد علم کردهاند. در این نوشته کوتاه مجال پرداختن به انگیزههای این تقابل نیست، اما نمیتوان کارکرد و نتیجهبخش بودن روشهای بهکار گرفته شده توسط این گروهها را انکار کرد. این دگردیسی تا بدانجا پیش رفته است که اکنون چهره بسیاری از محلهها و شهرها نسبت به چند سال گذشته به کلی تغییر کرده است و این روند همچنان ادامه دارد. این تغییرات لایه لایه و تدریجی مایه سردرگمی و آشفتهگی خانوادهها و دغدغهمندان را فراهم آورده است.
همرنگی
همرنگی نقطه مقابل هنجارشکنی است. اما این دو به عنوان حلقههای یک زنجیره عمل نموده و تغییر رفتار را در جامعه به دنبال دارند. در واقع گروههای کوچک اقدام به هنجارشکنی نموده، سپس با جلب و جذب اعضاء جدید و با بهرهبردن از قدرت همنوایی درون گروه، افراد بیشتری را به ایجاد تغییر در رفتار سوق میدهند.
به طور معمول «همنوایی» یا «همرنگی» در گروهها به وفور رخ میدهد. این مفهوم به تغییر در نگرش، رفتار، ارزشها و باورهای فرد بر اثر فشار غیرمستقیم گروه یا جامعه اشاره دارد. ضرب المثل معروف «خواهی نشوی رسوا / همرنگ جماعت شو» به همین مضمون اشاره دارد. بر این اساس در همنوایی ما به خواست آمرانه و زمخت یک مرجع قدرت پاسخ نمیدهیم، بلکه کنش و نگرش ما تحت تأثیر درخواست غیرمستقیم و پنهان گروه قرار میگیرد.
همرنگی گاهی آگاهانه و گاهی ناخودآگاه اتفاق میافتد. ممکن است در یک جمع اهل مطالعه، از میزان اندک مطالعه خود سرافکنده شویم و با خود عهد کنیم که در روزهای آینده زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص بدهیم. اما در بسیاری از موارد افراد عامدانه و با قصد و نیت آگاهانه به تغییر در رفتار دست نمیزنند. اگر پس از تعلق چند ساله به یک گروه، بار دیگر عکسهای قدیمی خود را ببینید، حتما به این فکر میکنید که چقدر تغییر کردهاید. اگر کمی باریکبین باشید، در خواهید یافت که احتمالا بیشترین شباهت را با دوستان و گروههایی همچون همکلاسیهای خود دارید (حتی شاید بیشتر از شباهت با خانواده).
هم رنگی مذموم و پسندیده؛ کدامیک؟
همرنگ شدن با جمع لزوما بد یا خوب نیست. آنچه که مهم است ارزشهای حاکم بر یک گروه است که تعیین میکند آیا همرنگی مذموم است یا پسندیده؟ به همین دلیل است که در منابع دینی به مجالست و مؤانست با علما و شرکت در جمعهای مؤمنانه توصیه شده و از همنشینی با انسانهای فرومایه، جاهل و ... نهی شده است. (1)
در مورد مقوله حجاب، به عنوان یکی از تظاهرات عینی نظام فکری جامعه، رفتارهای نابهنجار بروز بیشتری پیدا میکنند و از سوی دیگر قضاوت بر مبنای ظاهر،یکی از آسانترین شیوههای قضاوت اجتماعی است. این مسأله که دیگران درباره ما چطور فکر میکنند، تا حد زیادی شکلدهنده رفتار ماست. به طور ویژه در سنین نوجوانی و در حدود 13-14 سالگی، اثرپذیری از همسالان به بیشترین حد ممکن میرسد. بسیاری از دختران، ابراز میکنند که حجاب را دوست دارند ولی به این دلیل که از سوی دوستانشان طرد میشوند یا در جامعه مورد تمسخر قرار میگیرند، به ناچار و علیرغم میل باطنی، پوشش و آرایش خود را تغییر میدهند. در این نوشته به بررسی راهکارهای کاهش نیروی فشار اجتماعی و توانمندسازی دختران محجبه در مقابله با آن خواهیم پرداخت.
تقویت توان شناختی
بسیاری از دختران جوان و نوجوان که در دل خانوادههای مذهبی پرورش یافتهاند و خود نیز باورهای عمیق مذهبی دارند، ظاهر متفاوتی را به نمایش میگذارند. این شکایت از سوی مادران و پدران مکرر مطرح میشود. برخی برای حل این تعارض، باور و ذهنیت خود را تغییر میدهند. در حالی که سنگ بنای این مسأله تقویت مبانی نظری و شناخت احکام شرعی و فلسفه تعبد به احکام الهی است. جوان مسلمان باید بداند چرا مسلمان است و چرا باید به احکام الهی مقید باشد؟ طبیعتا سست بودن بنای دانش دینی به تزلزل و نهایتا ویرانی آن خواهد انجامید.
هنگامی که فرد به عنوان یک عضو، درون گروه قرار میگیرد و مشاهده میکند که دیگر اعضای گروه بر یک موضوع اتفاق دارند، چنین گمان میکند که: «لابد این مسأله دلیل روشنی دارد که من از آن خبر ندارم و اگر آن را زیر سوال ببرم احتمالا به خاطر ناآگاهی مورد سرزنش دیگران قرار خواهم گرفت.» این پنداره نادرستِ ناشی از رودربایستی، با گذشت زمان، مسأله را به یک مفروضه بدیهی و غیرقابل انکار برای فرد تبدیل خواهد کرد، به گونهای که دیگر نه تنها به مخالفت با آن بر نمیخیزد، بلکه درستی آن را روشنتر و واضحتر از آن میداند که بپذیرد راجع به آن بحث و گفتگو کند.
بدیهی است عملا امکان اینکه همه در علم دین صاحبنظر باشند، نیست. اما همه ما باید به میزانی که بتوانیم ابهامات ذهن خود را جوابگو باشیم، دین را بشناسیم و برای درک بیشتر و بهتر آن کمر همت ببندیم. جالب توجه اینکه بسیاری از ابهامات، پوشیدگیها و تردیدها در مورد حجاب، بسیار سطحی و سادهانگارانه هستند. شبهات سادهای که جریانات ضد دین با ابزار رسانهای خود به جدیترین شکل ممکن آن را پرورانده، در ذهن مخاطبان خود میکارند و در ادامه، این تناقضهای شناختی، با تمام سادگی و سطحی بودن، دختران نجیب مسلمان را به سوی نقض عفاف و کشف نسبی حجاب سوق میدهند.
برای نیل به این هدف، راهکار ساده افزایش دانش دینی و در مواقع ابهامبرانگیز، مراجعه به موقع به صاحبان فکر و اندیشه در حوزه دین و صاحبنظران است که امروزه به سهولت در دسترس هستند.
تقویت عزت نفس
درست است که همه ما برای نظر اطرافیان و دوستانمان ارزش قائلیم، اما افرادی که عزت نفس پایینی دارند بیشترین اثرپذیری را از دیگران دارند. منظور از عزت نفس، ارزیابی فرد از خود و ارزشمندی خود است. ما خودمان را چگونه میبینیم؟ آیا ما ارزشمندیم؟ آیا قابل احترام هستیم؟ پاسخهایی که به این دست پرسشها داده میشود، میزان عزت نفس فرد را مشخص میکند.
معمولا افراد برای جبران عزت نفس پایین خود، به راهکارهای متفاوتی متوسل میشوند. یکی از این راهکارها پیوستن به گروهها و جمعهایی است که فرد آنها را ارزشمند و معتبر میداند و با این پیوند، سعی در جبران ضعف خود دارد. در صورتی که وی شرایط و شایستگی لازم برای پذیرفته شدن در گروه را بیابد، این پذیرش را بسیار مغتنم دانسته و به سادگی آن را از دست نخواهد داد. در چنین شرایطی شخص برای از دست ندادن توجه و پذیرش دیگران، اطاعت و پذیرش محض را در دستور کار قرار داده، تا میتواند حتی خود را در ظاهر به آنان شبیه خواهد کرد. چنانچه پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «هر کس خود را به گروهی شبیه سازد، یکی از آنان است.» (2)
مورد تمسخر واقع شدن، هرگز موقعیت دوستداشتنی و قابل تحملی نیست. اما پذیرفتن بیقید و شرط سبک پوشش یا منش دیگران، صرفا به این دلیل که از سوی گروهی مورد تمسخر واقع نشویم، بیش از هر چیز نشاندهنده خودکوچکپنداری و ضعف عزت نفس است.
برای بالابردن عزت نفس، کلیدیترین موضوع، ارتباط با مبدأ هستی است. به سختی میتوان تصور کرد که انسان دارای پیوند با خالق جهان، خود را خوار و حقیر دانسته و در مقابل مخلوقات خداوند، کوچک و زبون احساس کند. ارتباط با هیچ فردی گرانمایهتر، آرامشبخشتر و معتبرتر از ارتباط با خداوند نیست. قرآن کریم ملاک برتری و ارجمندی را ایمان میداند: «سست نشوید و اندوهگین نباشید. شما برترید، اگر ایمان داشته باشید.» (3) رعایت فرامین الهی از جمله پایبندی به حجاب به تقویت رابطه بندگی پروردگار منتهی میشود. همچنین اگر دختران نجیب مسلمان توجه داشته باشند که سستی در رعایت حجاب، اگرچه ممکن است به ارتباط بیشتر با برخی گروهها منجر شود، به رابطه با خالق هستیکه ارتباطی بسیار ارزشمندتر است، خدشه وارد میکند.
راهکار بعدی توجه به تواناییها و نقاط قوت فردی است. میتوان چنین گفت که هیچ شخصی خالی از نوعی توانایی، مهارت و دانش نیست. این تواناییها احساس ارزشمندی را بالا میبرد و ارتباط تنگاتنگی با اعتماد به نفس دارد. آموزش مهارتهای متنوع به کودکان میتواند به افزایش عزت نفس آنها در بزرگسالی کمک شایانی کند و در قبال فشارهای اجتماعی آنان را مجهز نماید.
هویتیابی
منظور از هویت این است که فرد خود را چگونه از دیگران تمایز میدهد. هویت معجونی است از فردیت و اجتماعی بودن و دارای لایهها و سطوح متعدد است: هویت اجتماعی، هویت فردی، هویت ملی، هویت دینی، هویت قومی، هویت شغلی و ...
هویت دینی بخشی از هویت اجتماعی است و به آثار و لوازم دیندار و دینمدار بودن فرد اشاره دارد. چنانچه فرد خود را به دین و جامعه ایمانی متعلق بداند و نسبت به آن احساس تعهد داشته باشد، هویت دینی در او شکل گرفته است. بسیاری از جوانان به خاطر ضعف و ناتوانی در شکلدهی هویت، احساس سردرگمی و سرگردانی میکنند و این تحیر در آنان ایجاد اضطراب خواهد کرد. برای رهایی از این احساس، دختر ایرانی مسلمان ناکام از هویتیابی، به دنبال مسیرهای جایگزین میرود و با توجه به گسترش رسانه و رواج شکلهای غیرمؤمنانه زندگی و پوشش، در دسترسترین جایگزین، واگذاشتن پوشش مطلوب دینی و ملی و نهایتا کمرنگتر شدن حجاب در جامعه خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب در بیانات خود همواره اهمیت ویژهای برای هویت اسلامی-ایرانی قائل بودهاند و به تبیین و توجه دادن به تلاش معاندانه دشمن در خدشه وارد کردن به این مسأله تاکید فراوان داشتهاند. از جمله ایشان میفرماید: «آنچه كه دشمنان بنيانى اين ملت هميشه ميخواستهاند و دنبال ميكردهاند، اين بوده است كه از اين ملت سلب هويت كنند.» (4)
به بیان ساده، دستیابی به این هویت زمانی میسر است که پاسخ دختر ایرانی به سؤال «من کیستم؟» یا «من چیستم؟» این باشد: «من یک دختر مسلمان ایرانی هستم ...»
حمایت اجتماعی
شاید بتوان فقدان حمایت اجتماعی را بزرگترین خلأ در میدان عمل و در زمینه سبک پوشش مردم به ویژه بانوان ایرانی دانست. منظور از حمایت اجتماعی، اقدامات حکومتی یا قانونگذاری نیست. بلکه مقصود، داشتن پایگاه و تکیهگاه اجتماعی به عنوان منبعی برای مقابله با فشارها و تنیدگیهاست که با میزان برخورداری از احترام، همراهی، توجه، مراقبت و محبت دریافت شده توسط دیگران تعریف میشود.
خانوادهها باید نسبت به محل زندگی، مدرسه محل تحصیل فرزندان و گروه دوستان فرزندان خود حساس باشند. کودکان چنانچه در مدرسه و توسط دوستان خود بابت پوشش مورد استهزاء واقع شوند، ضربه خواهند خورد. یکی از بهترین راهکارهای پیشگیری از این دست مشکلات این است که خانوادهها محیطی نسبتا سالم و دارای کمترین آسیب را برای فرزندان خود مهیا سازند.
در سنین بالاتر و در دورههای نوجوانی و جوانی، هر دختر محجبه ایرانی نیازمند حضور در حلقهای از دوستان همسن و سال، هملباس و همعقیده است که بتواند وی را در تابآوری و مقابله با استرسهای محیطهای اجتماعی دیگریاری کند و به سستی در حجاب منجر نشود. این گروه دوستانه به دختر محجبه و نجیب ایرانی، احترام و توجه ارزانی میدارد. توجهی که در سایه آشکار کردن زیبایی و به قیمت زیر پا گذاشتن ارزشهای دینی و اخلاقی نیست. محبتی که از این گروه دریافت میشود، محبتی اصیل و پایدار است و بر پایههای ایمانی استوار است. همراهی و یاری بدون چشمداشت در این گروه ارائه میشود و تنها شرط آن ایمان به ذات لایزال خداوند و باور به حقانیت دین اسلام است./882/ت۳۰۳/س
نویسنده: محمد مهدی یوسفی، طلبه خارج فقه و اصول و کارشناس ارشد روانشناسی
با همکاری کارگروه سبک زندگی مؤسسه خبرگزاری رسا
-
بحار الانوار، ج 1، ص 205، باب 4
-
نهج الفصاحه، ص 509سنن ابی داود، ج4، ص 44
-
آلعمران، ۱۳۹«وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِني»
- «اردیبهشتماه 1387 در جمع مردم کازرون»