۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۷
کد خبر: ۴۹۷۸۶۱
گفت و گو؛

طمع نظام سرمایه‌داری به نیروی کار زنان

در انگلستان و در اوایل قرن بیستم به دلیل گران بودن نیروی کارگر مرد، برایشان کار پیدا نمی‌شد؛ اما برای زنان چون فرمانپذیرتر بودند و هم نیروهای ارزان‌تر کار انجام می‌دادند، کار فراوان بود.
سرمایه داری سرمایه داری

اشاره:‌ در بخش قبل به مسئله پدید آمدن فمینیسم اشاره شد و روشن شد که فمینیسم به دنبال به بیرون کشیدن زنان از خانه برای استفاده با هزینه کمتر اتفاق افتاد و شعارها زمانی جواب داد که به جای پاسخگویی درست به شبهات برخورد شد. حجت الاسلام سلمان رضوانی نویسنده کتاب فمینیسم و رسانه‌های تصویری به بسط مطالب می پردازد. متن زیر بخش دوم گفتگوی خبرگزاری رسا با حجت الاسلام رضوانی است که در چهار قسمت تقدیم خوانندگان محترم می گردد.

رساـ آیا واقعا در عمل سینمایی فمینیستی توانست از زن دفاع کند؟

اگر نظر شخصی من را بخواهید، نظر من نظر یکی از نویسندگان آمریکایی در کتاب فمینیسم تا سال 2003 است، مطلبی را بیان می‌کند که رهاورد فمینیسم در طول سال‎های جنبش خودش که برای زنان داشت، این دو شعر بود که تغییر کاملا 180 درجه ای داشت و در موج‌های اولیه و سال‌های اولیه فمینیسم، شعار فیمینسم به مردان این بود که چشمانت را پاک نگه دار.

اما شعار اخیر فمینیست‌ها این است که لطفا به من نگاه کن. در واقع جریان فمینیسم با سرعت بیشتر از جریان مرد سالار باعث شد که زن از آن ارزش‌های انسانی، ارزش‌های اجتماعی، ارزش‌های فرهنگی و تاریخی خودش دور شود.

اگر چه به ظاهر ما زنان را در حال حاضر در متن اجتماع و متن فیلم‌ها می‌بینیم ولی آن ارزش‌هایی که در طول تاریخ و در فطرت زنان قرار داشت و اگر زنان نقطه قوتی داشتند، همان ارزش‌های زنانه خودشان بود.

زنان مربیان سایه نشین جامعه بودند

زنان مربیان سایه نشین جامعه بودند و الان تقریبا همه این جایگاه‌ها را از دست داده‌اند. بحران خانوادگی مشکلی است که الآن در کل جهان وجود دارد، بخش عمده‌ای از آن رهاورد جنبش‌های فیمینستی سال‌های اخیر است. تضعیف نهاد مادری یکی از آن رهاوردهایی است که فمینیسم تا الآن داشته است، تضعیف نهاد همسری به عنوان خانواده‌های گسترده الان تبدیل شده به خانواده‌های تک والدی.

رساـ‌ محصول نگرش فمینیسم بعد از گسترش چه چیزهایی بود؟

دیگر زن را در کنار مرد نمی‌بینیم. انحرافات جنسی که در جوامع ایجاد شده از همجنس‌گرایی تا سایر انحرافات اجتماعی همه اینها به نظرم بخش عمده‌ای از آن در سال‌های اخیر را می‌توانیم محصول نگرش فمینیستی بدانیم، به دلیل این که اگر چه تبیین فمینیست‌ها از مشکلات زنان تبیین درستی بود اما در ارائه نسخه قطعا به دلیل اینکه وامدار همان مکاتب منحرف غربی بودند، نتایج و پیامدهای زیان باری برای زن‌ها داشت که ما وضعیت زنان امروز در جهان را شاهد هستیم .

رساـ اساساً سینمای فمینیستی چه بر سر هویت زن غربی آورد که در قرون وسطا به عنوان یک انسانی که خدایی، زندگی و فرزندانی داشت، خصوصا با تاکید بر زن آمریکایی امروز بفرمایید که چه بر سر زن آورده‌اند؟

ما هویت را به دو نوع تقسیم کنیم: هویت فردی و هویت جمعی. قطعا فمینیسم هویت فردی زن را دچار دگرگونی کرد و اگر چه در جاهایی به این هویت‌های فردی اصالت‌هایی داد. ما در تبیین فمینیسم از معضلات، مشکلات و ستم‌هایی که به زن دارد با فمنیسم کمتر مشکل داریم، به دلیل اینکه در خیلی از این مشکلات واقعا زنان دامن گیر آن بودند و در غرب و شرق عالم همین‌طور است.

اما شاید در شرق به دلیل اینکه جوامع بیشتر گرایش‌های مذهبی داشتند، نگاه لطیف‌تری به زن داشتند و نگاه واقع‌بینانه تری به زن داشتند ولی در غرب به دلیل توحشی که در نظام غربی و دین گریزی از میان یونان باستان مواجه بود.

مشکلات زنان در حقیقت بیشتر بود و این جنبش همانطورکه عرض کردم در واکنش به همین نگرش‌های منفی اتفاق افتاد اما هم حوزه‌ هویت فردی زن را دچار مشکل کرد و بسیاری از ارزش‌هایی که برای زنان در طول تاریخ و حتی در ادیان مختلف ارزش تلقی می‌شد، این ارزش‌ها از زن گرفته شد.

مادری در هویت فردی یک زن نقش نهادینه دارد، همسری هم یک نقش نهادینه دارد. همه اینها در حوزه هویتی زن از او گرفته شد. اگر چه در هویت فردی کتاب‌های اعتقادی یهودیت، زن یک جنس دوم و عنصر فرعی تلقی می‌شد اما با نگرش فمینیستی هم این اصالت به زن داده نشد، یعنی اینطور نشد که زن بیاید و آن هویت واقعی خودش را که مثلا در دین اسلام از آن یاد شده است به دست بیاورد.

اما در هویت جمعی چه اتفاقی برای زن افتاد؟ ببینید در دین اسلام قرآن می‌فرماید ما شما را زوج آفریدیم و همسران شما را مایه آرامش و سکونت شما قراردادیم، این یعنی هویت جمعی زن در اجتماع و در جامعه کوچکی به نام خانواده، اول از همه هویت آرامش بخش و سکونت دهنده است. یعنی زن به عنوان یک عنصر قوام دهنده خودش درخانواده مطرح است، اگر ما این عنصر قوام دهنده را از خانواده که هسته مرکزی جامعه است، حذف کنیم.

به تبع جامعه هم زمین می‌خورد؛ یعنی زن در نگرش دینی پی و شالوده اصلی جامعه قرار می‌گیرد اما فمینیسم که به وجود آمد، دلیل اینکه زن را از هسته مرکزی خارج نمود و وارد اجتماع انبوه کرد، عنصری شد که جزء عناصر دیگر موجود در اجتماع باشد و آن پایه و اصیل بودن خودش را که در خانواده معنا پیدا می‌کرد، چه به عنوان یک عنصر آرامش بخش و چه به عنوان عنصر مربی از دست داد.

خانواده در علوم اجتماعی هسته اصلی جامعه تلقی می‌شود.

زن وقتی زیر پایش از خانواده خارج شد، قطعا زیر پای جامعه هم خالی می‌شود و وقتی شما جامعه را از دست دادی دیگر به سوی تمدن نمی‌توانی حرکت کنی.

در واقع نگرش‌های فمنیستی به دلیل راهکارهای غلطی که در مواجهه با نگرش‌های مردسالارانه داشتند، باعث شدند که هم زن به عنوان یک عنصر هویت ساز از بین برود و هم هویت اصیل زن را گرفتند و باعث شد که جوامع دچار بحران شوند. در حوزه‌های مختلف که بخشی از این بحران‌ها از زن ناشی می‌شود، به عنوان نیمی از پیکره جامعه، شاید هم نیم عظیم آن کارکرد خود را از دست داد.

رساـ به طور خاص نقش سینمای صهیونیستی و سرمایه‌داری حاکم بر تهیه کنندگان هالیوود در ترویج فمینیسم چه چیزی بود و در واقع می‌شود گفت که آیا همان سینمای صهیونیستی، سرمایه‌دارانه و کاپیتالیستی آمریکا تعمدا بخشی از وجود فمینیسم را تقویت کرد و بعضی از وجوه آن را هم تضعیف نمود؟ این نسبت بین سینمای صهیونیستی و فمینیستی و حتی در مکاتب مختلف و چهار مکتب اصلی فمینیسم چیست؟

با یک رویکرد بدبینانه و دور از واقعیت هم نیست، شما درکتاب‌ پروتکل‌های صهیون یکی از موضوعاتی که در مواد این پروتکل‌ها آمده است، ما باید سعی کنیم مکاتب غلط فلسفی را در جوامع رواج دهیم. مثالی که آنجا ارائه می‌دهد، به جریان فمنیسم اشاره می‌کند و جریان زن گرایی و کشاندن زنان به متن جامعه.

آنها می‌خواهند با کشاندن زنان در جامعه آن هم با مطامع خودشان که همان استثمار فرهنگی جوامع است، برسند. نظام سرمایه‌داری هم این را به عنوان یک فرصت تلقی کرد و چون در انگلستان و در اوایل قرن بیستم به دلیل گران بودن نیروی کارگر مرد، کار پیدا نمی‌شد اما برای زنان چون فرمانپذیرتر بودند و هم نیروهای ارزان‌تر کار انجام می‌دادند و کار فراوان بود.

یعنی در دهه‌هایی غرب و کشورهای اوروپایی به خصوص انگلستان دچار بحران کاری برای مردان شدند و چون نظام سرمایه‌داری از ورود زنان به اجتماع بهترین استفاده را کرد، اگر بخواهیم در جریان پست مدرنیسم تعریف کنیم، رسانه‌ها جزء اولین نهادهایی هستند که از این حضور استقبال کردند.

در واقع سعی کردند با این نگرش متفاوت به زن، مردم را در سینما و پای آثار خودشان و شبکه‌های تلویزیونی داشته باشند.

رساـ این ها با استفاده از رسانه سعی داشتند چه فعالیتی انجام دهند؟

با استفاده از نگرش‌های فمینیستی سعی کردند همچنان رسانه‌های خودشان را جذاب نگه دارند. حال در برهه‌ای از زمان با نگرش‌های مردسالارانه این کار را می‌کردند و این بار از زور خود فمینیسم استفاده کردند و از انرژی خود فمینیست‌ها استفاده کردند و زن را همچنان سوژه موضوعات رسانه‌ای خودشان قرار دادند و آنها به انباشت سرمایه خودشان رسیدند و بازنده اصلی زنان جوامع مختلف بودند که این باخت فرهنگی، سیاسی و تاریخی برای آنها رقم خورد.

اتقافا یکی از فمینیست‌ها کتابی دارد که در آن ضرباتی که فمینیسم به دختران جوان زدند را بررسی می‌کند. شما می‌بینید بحران زاد و ولد در سال‌های اخیر قرن بیستم رخ داد که حتی سازمان ملل یک سال را به عنوان سال خانواده نامگذاری کرد تا این دو موجود قهر با هم آشتی کنند و خانواده‌ها شکل بگیرند.

بحران زاد و ولدی که در جوامع انسانی رخ داد، میزان بالای سقط جنین که با همین گرایش‌های فمینیستی ترویج شد و رویکردهای منحط جنسی تا مرحله قانونگذاری هم پیش رفت.

حتی در بعضی از کشورها رویکردهای همجنس خواهانه را رویکردهای کاملا قانونی می‌بینیم. اینها اگر چه روزگارانی برای فمینیست‌ها یک آرزویی بیش نبود، اما می‌بینیم که تحت فعالیت همین اتفاقات و البته با مدیریت و فعالیت مدیران سایه نشین مثل صهیونیست‌ها این قوانین در خیلی کشورها مصوب شد و حتی در مجالس سنا هم شاهد مدیران همجنس خواه هستیم.

رساـ این حرکت فمنیستی درکشور ما چه تاثیراتی گذاشت؟

جریان فمینیسم از دوران تجدد خواهی در ایران شروع شد، شاید جرقه‌های اولیه آن از حرکت‌های تجددخواهانه رضاخان شروع شد و فراماسونری و استعمار انگلیس سعی می‌کردند، این نوع نگاه را ترویج دهند منتها به صورت رسمی و بومی شده آن از سفر رضاخان به ترکیه شروع شد و با کشف حجاب رسما کلید خورد و با تاسیس انجمن‌های زنان که توسط خاندان پهلوی هم حمایت شد و هم توسط آنها کلید زده شد.

در دوران اصلاحات جنبش‌های فمینیستی گسترش یافتند

جنبش‌های فمینیستی در ایران شروع به کار کردند. بعد از پیروزی انقلاب هم باز فعالیت‌های خودشان را شروع کردند. گسترش جنبش فمینیستی اگر چه در سال‌های قبل از خرداد 1376 سعی می‌کرد زیر زمینی باشد و خیلی اجازه ظهور و بروز پیدا نمی‌کردند اما با انتخابات خرداد ۷۶ در واقع بسیاری از جنبش‌های فمینیستی در ایران در قالب NGO شروع به کارکردند.

انتشارات پیدا کردند و تبدیل به یک عناصر فعال در جامعه شدند. سخنرانی‌ها و مقالات مختلف و حتی مجلّات مختلف،  وقتی این رویکردهای اجتماعی بلد و برجسته شد، کم کم فیلمسازانی به این سمت گرایش پیدا کردند که به نظر سردمدار آنها خانم میلانی بود.

وی با ساخت فیلم‌های مختلفی که موضوع محوری آنان زنان بودند مانند فیلم افسانه آه، قبلا ایشان در ملودرام‌های اجتماعی کار می‌کرد، کم کم به موضوع تخصصی زنان و البته از زاویه فمینیسم ورود پیدا کرد که از افسانه آه شروع شد، واکنش پنجم تا فیلم‌های اخیری که در سینما از ایشان شاهدیم، شاید گرایش رادیکال سینمای فمینیستی در ایران باشد که با آثار خانم میلانی کلید خورد و همچنان هم ادامه دارد.

فیلمسازهای دیگری از زنان هم هستند که البته گرایش‌های عمیق‌تری از فمینیسم دارند ولی این گرایش رادیکال را روی موضوع زن ندارند اما همچنان گرایش‌های فمینیستی خودشان را دارند، مثل خانم منیژه حکمت و رخشان بنی اعتماد.

در بعضی آثار خانم پوران درخشنده هم که البته خیلی قائل به این نیست که فمینیستی کار می‌کند و کمتر هم شاهد جلوه‌های فیمیستی در آثار ایشان هستیم اما نگاه زنانه را در آثار ایشان شاهد هستیم. ولی آن چیزی که در سینمای ایران بیشترین جلوه از آثار فمنیسم را دارد آثار خانم منیژه حکمت و تهمینه میلانی است.

رساـ در واقع سینمای فمینیسم در ایران از چه مولفه‌هایی استفاده کرده است که با فرهنگ اسلامی بتواند حرکت کند و در کنار مردم باشد و کسانی را در کنار خودش جذب کند؟

در واقع فیلمسازان فمینیست ایرانی اگر چه ممکن است فیلمی از آن مولفه‌ها و ذهنیت‌های فمینیست‌های بیرون از ایران قبول داشته باشد، اما به دلیل وضعیت فرهنگی، مذهبی و دینی کشور ما شاید مجال بروز و ظهور همه این منویات را پیدا نکنند. بالطبع آنها سراغ موضوعاتی می‌روند که در ایران واکنش کمتری دارند و سعی می‌کنند از آن حیطه‌ها بروزکنند. به طور مثال مسئله اشتغال زنان یکی از دغدغه‌های سینمای فمنیستی است.

موضوع اشتغال زنان یک موضوع اجتماعی است، خیلی به نگرش‌ مذهبی نیاز ندارد و فقط یک مسئله اجتماعی است. قطعا نوع نگاه به این مسئله در مرحله اول واکنشی را در بین منتقدین، مخالفین و حتی ممیزی‌های سینما به دنبال ندارد اما در همین فیلم‌ها خانم میلانی سعی می‌کند تعریفی از هویت زنانه داشته باشد و مناسبات زنان و مردان. مثلا ایشان در فیلم واکنش پنجم یا در فیلم این دو زن، سعی می‌کند یک بازخوانی از هویت زن هم داشته باشد.

باز تعریفی با گفتمان فمینیسم از زن ایرانی سعی می‌کند در بوم زیست همین مخاطب باز تعریفی از نظام زنانه و برگرفته از نگاه‌های فمینیستی خودش داشته باشد. کم کم وارد مسائل اشتغال می‌شود و حتی فعالیت‌های سیاسی را نیز مطرح می‌کند، گاهی تلنگرهایی هم به نگاه مذهب، دین و نگرش‌های منتقدانه به دین هم در اینگونه آثار دیده می‌شود، سعی می‌کند تلنگرهایی هم به نگاه دین به زن، مذهب به زن، فرهنگ و سیاست به زن هم داشته باشد./۸۸۱/ت۳۰۳/س

ارسال نظرات