۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۸
کد خبر: ۴۹۷۰۷۲
پژوهشگر مهدویت در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا تبیین کرد؛

انحرافی که رأس نظام را نشانه گرفت/ معنای حکومت مستضعفان بر روی زمین

پژوهشگر عرصه مهدویت تاکید کرد که علما و روحانیت باید پاسخگوی شبهاتی باشند که انتظار و مهدویت را نشانه گرفته است.
حجت الاسلام والمسلمین محمدصالح مازنی، مدیرگروه نیازسنجی پژوهش حوزه های

اشاره: مهدویت و ظهور یکی از معتقدات شیعیان و بیشتر ادیان الهی است و همه مردم به ظهور منجی و فردی که جامعه را از عدل و داد پر کند اعتقاد و ایمان دارند.

این اعتقاد اما در بین شیعه به فرزندی از فرزندان پیامبر گرامی اسلام تعلق گرفته و ما ایشان را دوازدهمین معصوم و فرزند امام عسکری(ع) می دانیم و معتقدیم ایشان در دوران غیبت طولانی به سر می برند و امیدوار به ظهور وی و نجات بشر به دست ایشان هستیم.

مهدویت و ظهور تا جایی مورد اهمیت است که در منابع  دینی و آیات و احادیث جایگاه رفیعی پیدا کرده و در بین ائمه طاهرین ما معصومی نداریم که در مورد امام زمان(عج) به نحوی سخن نگفته باشد.

اما مسأله مهم درباره مهدویت نجات ستمدیدگان و مظلومان از چنگال نامردان و نامحرمان بوده و به همین جهت گاهی زمینه برای سودجویی و فرصت طلبی افرادی در این زمینه باز شده و عده ای به دروغ مدعی مهدویت و یا ارتباط با امام زمان(عج) شده اند و از این راه عده ای را فریب داده و اموالی را نیز به جیب زده اند.

و در وهله بعدی مسأله ولایت فقیه قرار دارد که اعتقاد جدی و مستحکم شیعه بر این است که باید در دوران غیبت فردی که نظر در حلال و حرام احکام الهی دارد و عدالت تام پیدا کرده است، زمام امور را به دست گیرد تا بتواند با رهبری جامعه زمینه را برای حکومت جهانی عدالت گستر مهدوی آماده کند.

از این رو با توجه به اهمیت بحث مهدویت و مسائل پیرامونی آن و از آنجایی که در ایام میلاد امام زمان(عج) قرار داریم، خبرنگار خبرگزاری رسا، گفت‌وگویی صمیمانه با حجت الاسلام محمدصالح مازنی مدیر ترویج پژوهش معاونت پژوهش حوزه های علمیه، عضو انجمن علمی ارتباطات و تبلیغ حوزه و همچنین پژوهشگر مهدویت ترتیب داده است که متن این گفت‌وگو در ادامه تقدیم خوانندگان محترم رسا می شود.

 

رسا – با عرض سلام و تشکر از وقتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید، به عنوان سؤال نخست بفرمایید آیا فعالیت پژوهشی و یا کار علمی در موضوع مهدویت داشته اید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده هم خدمت شما و همه فعالان عرصه خبر و اطلاع رسانی در خبرگزاری رسا عرض سلام و خسته نباشید دارم و ایام شعبانیه و بویژه سالروز میلاد با سعادت امام زمان(عج) را تبریک و تهنیت عرض می کنم.

بله اتفاقا بنده پایان نامه سطح سوم حوزه ام را در موضوع «اثبات ولادت امام زمان(عج) از منابع اهل سنت» را در سال 89 دفاع کردم که ما در این اثر به روش‌های عقلی، نقلی و تاریخی برای اثبات ولادت آخرین ذخیره الهی پرداخته ایم؛ همه ما بر این عقیده ایم مهدویت از سه باور تشکیل شده است، نخست اصل ظهور منجی و مصلح کل است که این اصل اتفاقی بوده و همگان آن را پذیرفته و هیچ قوم، جمعیت و آیینی در آن تردید نکرده‌اند، اصل ظهور حضرت مهدی این اصل مورد پذیرش همه فرق اسلامی است.

اصل ظهور مورد پذیرش پیروان اهل بیت و همه فرق اهل سنت

پیروان اهل بیت شیعیان و همه فرق اهل سنت اصل ظهور مهدی موعود را قبول دارند، اصل تولد و وجود امام مهدی در زمان حال تمام شیعیان و بسیاری از علمای مذاهب اربعه اهل سنت، این اصل را قبول دارند؛ تفاوت اصل دوم و سوم در این است که بنا بر اصل سوم حضرت مهدی که پیامبر نیز از ظهورش خبر داده، از اولاد فاطمه و از ذریه امام حسین است، مادرش نرگس، پدرش امام حسن عسکری است و امام زمان(عج) اکنون حاضر و زنده است.

ما در این اثر برای اثبات وجود امام زمان(عج) از چند روش استفاده کرده ایم؛ نخست شیوه عقلی است در این شیوه ضرورت وجود امام بعد از پیامبر(ص) سلسله امامان تا امام حسن عسکری و نیاز به وجود امام بعد از شهادت امام یازدهم پرداخته می‌شود، شیوه نقلی: در این شیوه با استفاده از روایات، وجود امام عصر اثبات می‌گردد، شیوه تاریخی: در این شیوه، از راه تحلیل داده‌های تاریخی، وجود ایشان اثبات می‌شود.

در حقیقت این رساله در چهار بخش تدوین شده است؛ ابتدا به زمینه‌های تاریخی پنهان ماندن ولایت امام زمان(عج) اشاره شده، سپس با تکیه بر منابع موجود، وجود و ولادت امام زمان(عج) اثبات گردیده و ادله آن دسته از اهل سنتی که بر ولادت او اعتقاد ندارند به نقد کشیده می‌شود.

رسا – می توانید کمی بیشتر در مورد این رساله و جزئیات آن توضیح بفرمایید.

ببینید، ولادت امام زمان(عج) که اثبات آن از منابع اهل سنت، موضوع این رساله است، از باورهای مسلم شیعیان بوده و سابقه آن به عصر رسول اکرم بر می‌گردد، شواهد و ادله موجود، که هرگز خدشه‌ای بر آنان وارد نمی‌شود، بر اخبار این مسأله توسط پیامبر اعظم گواهی می‌دهند، آنچه که اکنون به صورت یک مسأله در آمده است این است که هر روز توسط برخی گروه‌های افراطی اسلامی نظیر وهابیت مسلمات مسلمانان زیر سوال می‌رود از جمله آن‌ها مسأله مهدویت و ولادت امام زمان(عج) است.

نیاز به اثبات ولادت امام زمان از مصادر اهل سنت

در بسیاری از مصادر اهل سنت ولادت امام زمان(عج) در سنه 255 هجری قمری به ثبت رسیده است، بنابراین این بحث، قبل از آن که مسأله شیعی باشد، باوری اسلامی است که در میان فرق اسلامی، طرفدارانی دارد و با گذشت زمان و بر اثر حوادث مختلف تاریخی، نیاز به اثبات این موضوع از مصادر اهل سنت، ضروری به نظر می‌رسد، رساله حاضر با موضوع «اثبات ولادت امام زمان(عج) از منابع اهل سنت» در تلاش است به این مهم بپردازد.

انگیزه انتخاب موضوع و ضرورت بحث در مورد آن اعتقاد به مصلح کل، که مأموریت الهی دارد و در آینده‌ای نزدیک و روشن، سبب استیلای عدالت و صلح فراگیر و همگانی می‌شود، ریشه در تاریخ دارد که به زمان و مکان خاص و قوم و ملتی ویژه محدود نمی‌شود، این باور مقدس در همه ادیان ابراهیمی، جایگاه ویژه‌ای دارد.

دین مبین اسلام در این عرصه نقش اساسی داشته و مباحث فراوانی را در باب مهدویت، به خود اختصاص داده است. روایات بسیاری از پیامبر اکرم (ص) در منابع معتبر و دست اول شیعه و سنی در دست است که آن حضرت، به موضوع مهدویت اشاره کرده است؛ کثرت روایات و بشارات نبوی در این مسأله، به حدی بوده است که از همان آغاز، کلیه فرق و مذاهب اسلامی، علی رغم اغراض و اهداف متعارض و متضادی که با یک دیگر داشته‌اند، نتوانسته‌اند این اصل مسلم و عقیدتی را نادیده بگیرند.

 

ولادت آخرین ذخیره الهی که هم نام پیامبر اعظم (ص) از فرزندان فاطمه زهرا(س) و فرزند بلا فصل امام حسن عسکری (ع) امام یازدهم شیعیان فرزند هشتم از نسل امام حسین (ع) است. یکی از حوادث مهم و استثنایی در تاریخ به شمار می‌رود. مستندات امامیه و جمع کثیری از عامه، حاکی از آن است که اصل ولادت موعود آخرالزمان(عج)جز و مسلمات تاریخ محسوب می‌شود. مسأله ولادت امام زمان(عج) که یکی از مسائل اختلافی بین شیعه و سنی در قضیه مهدویت به شمار می‌رود.

سؤالات پیرامون ولادت امام زمان(عج)

محور بحث این رساله به شمار می‌رود که با کاوش در منابع روایی، تاریخی، کلامی و تفسیری اهل سنت و با استناد به اعتراف تعداد بسیاری از دانشمندان اهل سنت، بر آنیم به اثبات ولادت امام زمان(عج) بپردازیم و سؤال‌هایی نیز در تحقیق مطرح کرده ایم، از جمله اینکه آیا ولادت امام زمان(عج) در منابع نوشتاری اهل سنت به ثبت رسیده است؟ آیا امام زمان(عج) متولد شده است؟ نظر مسلمانان درباره ولادت او چیست؟ اهل سنت چه دیدگاهی در این به اره دارند؟ چه کسانی از اهل سنت بر ولادت او تصریح کرده‌اند؟ مستند اهل سنت بر ولادت امام زمان(عج) چیست؟

رسا – به عقیده شما جایگاه مهدویت در آیات و روایات چگونه است؟

همه مسلمانان یک کتاب آسمانی یعنی قرآن دارند و از طرفی همه ما بر این عقیده ایم که قرآن از عترت جدا نیست و در حقیقت حضرت مهدی(عج) به نوعی عدل و هم تراز قرآن است و برای درک بهتر جایگاه قرآن نیز باید همواره معصومان را به عنوان مفسران حقیقی در کنار این کتاب آسمانی ببینیم.

در صدر اسلام نیز دلیل اصلی انحراف امت اسلامی بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز همین مسأله بود که امت قرآن را جدای از مفسران حقیقی خواستند و گفتند کتاب خدا ما را بس است، بنابراین اصل مسأله امامت به عنوان یک موضوع غیر قابل انکار برای همه ما محسوب می شود.

جایگاه امامت در قرآن و روایات

می توان گفت در منابع دینی در مورد امامت دو گونه مطلب داریم برخی به صورت عام به امامت پرداخته اند و برخی نیز به صورت خاص به موضوع مهدویت، موعود آخرالزمان و نجات بشر اشاره کرده و مهدویت و شاخصه های آن را مورد تأکید قرار داده است.

از جمله آیاتی که می توان در این باره مطرح کرد همان آیه پنجم سوره قصص است که خداوند می فرماید: «وَنُريدُ أنْ نَمُنّ عَلَي الّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الارْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أئمّْة وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ» به این معنا که خداوند می گوید: اراده ی ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفان زمین منّت بگذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و یا آیه 86 سوره هود است که می فرماید: «بقیة الله خیرلکم إن کنتم مؤمنین».

حضرت مهدی(عج) بقیه الهی روی زمین هستند و روزی که بشر تشنه عدالت است ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، بنابراین قرآن کریم نمی تواند در مورد این وجود ذی جود سخن به میان نیاورد و البته در میان روایات که به صورت فراوان از تمام معصومان در مورد ایشان سخنان فراوانی وارد شده است.

از جمله اینکه پیامبر فرمود: مهدى (عج) از میان امت من برخاسته می شود، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگى نمایند كه قبل از وى هیچ بر و فاجرى بدان نرسیده باشند، آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمین از روئیدنیهاى خود چیزى فرو گذار نمى كند.

و یا پیامبر در روایت دیگری می فرماید: قیامت منقضى نخواهد شد تا این كه مردى از اهل بیت(ع) من به سلطنت رسد و او زمین را پر از عدل و داد كند، چنانكه پر از ظلم شده باشد.

 

رسا – به نظر شما چرا حکومت امام زمان(عج) در قرآن، حاکمیت مستضعفان بر زمین دانسته شده است؟

همه می دانیم در طول تاریخ جوامع و امت ها به فقیر و غنی و همچنین ظالم و ستم دیده تقسیم شده اند و همواره عده ای بوده اند که با استفاده از مال و قدرت و تزویر بر مردم دیگر حاکمیت پیدا کرده و جامعه را تحت تأثیر قرار داده اند که البته این مسأله امروز نیز در بین برخی جوامع وجود دارد.

عدالت گستری جهانی با همراهی محرومان

یکی از اهداف اصلی حکومت امام زمان(عج) عدالت گستری جهانی است به این معنا که ضعیفان و محرومان به حق خود برسند و ظالمان و جائران زمان نیز پاسخ خطاها و اشتباهات خود را دریافت کنند و به همین جهت یاران و همراهان ایشان در دوران ظهور نیز از طبقه ضعیف جامعه خواهند بود.

بدون شک اگر قرار باشد تا ابد فقیر و غنی و ظالم و ستمگر بر روی زمین زندگی کنند و تغییری پیش نیاید نقض غرض است و در حقیقت باید در یک برهه ای از زمان و تاریخ ستمدیدگان و آسیب دیدگان جامعه نیز توان حکومت و اداره جامعه را پیدا کنند و در یک جامعه اسلامی تؤام با رفاه و آسایش زندگی کنند.

در حقیقت حکومت جهانی امام زمان(عج) ادامه رسالت و بعثت پیامبر برای ساختن مدینه فاضله است، یعنی جامعه ای باید باشد که مردم همراه با صلح و آرامش با اجرای حدود و قوانین الهی در کنار یکدیگر تعامل داشته باشند که ما معتقدیم این جامعه باید در این دنیا تأسیس شود که نمود واقعی آن در دوران ظهور امام زمان(عج) خواهد بود.

بنابراین می توان گفت ما یک نوع حسابرسی در آخرت داریم که هرکس باید جزا و پاداش اعمال خود در دنیا را ببیند و یک نوع حسابرسی از ظالمان و ستمگران نیز در دنیا وجود دارد که البته این مسأله با حکومت جهانی امام زمان(عج) و با همراهی مستضعفان به منصه ظهور خواهد رسید.

رسا – مهم ترین ویژگی ها و شاخصه های منتظران واقعی ظهور کدام است؟

به طور کلی پنج شاخصه اصلی برای منتظران واقعی امام زمان(عج) وجود دارد؛ کسی که منتظر است در وهله اول باید امام زمان(عج) را بشناسد چراکه اگر فهم انسان از امام خود و همچنین مباحث فرج و ظهور نادرست و التقاطی باشد آسیب زا خواهد بود و دوم شناخت دوستان و دشمنان واقعی حضرت است.

اگر من درک درستی از این مسأله نداشته باشم و هرکس را که به دلیلی دیدگاه های من را نمی پسندد جزو مخالفان و دشمنان خودم بدانم باید بدانم با شاخصه های منتظران فاصله گرفتم و به همین جهت رهبر معظم انقلاب در سخنان زیادی بر ضرورت شناخت دشمن و بصیرت افزایی تأکید کرده اند.

ضرورت تقویت ارتباط با محرومان

مسأله سوم تقویت ارتباط با محرومان است، چراکه امام زمان(عج) نیز برای احقاق حق محرومان ظهور خواهند کرد و تجربه امام راحل ما نیز در تأسیس انقلاب اسلامی همین موضوع بود.

ما باید این مسأله را بدانیم و ایمان داشته باشیم که اگر توانستیم کاری کنیم که انقلاب اسلامی خودمان را به سمت انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) برسانیم موفق بوده ایم ولی در غیر این صورت باید بازبینی جدی در اهداف و شاخصه های انقلاب داشته باشیم و مسأله رسیدگی به وضع محرومان را مرور کنیم.

مسأله دیگری که رعایت آن می تواند انسان را جزو منتظران واقعی امام زمان(عج) قرار بدهد فهم این مسأله است که چه عواملی ظهور حضرت را نزدیک تر می کند، این مسأله بسیار مهم است به این معنا که من بدانم امام زمان(عج) از من چه می خواهد و چه چیزی ظهور او را نزدیک می کند و من خودم را ملتزم به آنها کنم.

امام زمان(عج) را حاضر در جامعه بدانیم

و مسأله پنجم و آخرین موردی که می توان به آن اشاره کرد این است که اگر حضرت امروز در میان جامعه اسلامی حاضر بود چه می کرد و ما نیز خودمان را ملتزم به آنها کنیم، منظور ما برداشت نادرست و تحریف شده از ایشان نیست بلکه اگر کسی حضرت امام زمان(عج) و ویژگی های ایشان را درک کند قطعا می تواند تمایلات و خواسته های ایشان را نیز فهمیده و خود را به آنها ملزم کند.

 

رسا - انحرافاتی که پیرامون مساله مهدویت و انتظار رواج پیدا کرده ناشی از چیست؟ راهکارهای مقابله با این انحرافات بویژه از سوی حوزه و روحانیت کدام است؟

همانطور که گفتیم مهدویت باوری ریشه دار است و در همه ادیان نیز پذیرفته شده است، اما در هر دوره ای وقتی احساس نیاز به امام زمان(عج) به دلیل مشکلات و بویژه ظلم و ستم ها زیاد می شد عده ای در صدد سوء استفاده از این فضای آلوده برمی آمدند که امروز نیز این مسأله وجود دارد.

داستان عجیب سید علی‌محمد باب، مدعی مهدویت و اولوهیت

نمونه بارز انحراف را شما در قضیه «سید علی‌محمد باب» می بینید که جاسوس روسی کینیاز دالگورکی می گوید من زمینه انحراف را در او مناسب دیدم و روی او کار کردم تا جایی که در ابتدا خود را باب امام زمان(عج) معرفی کرد و در ادامه ادعای مهدویت و نبوت کرد و در پایان نیز خود را خدای جهانیان نامید.

«کینیاز دالگورکی» شخصی است که در سال 1834 با عنوان مترجمی سفارت وارد تهران شد اما هرگز نمی توان اعمال او را در دایره این عنوان محدود کرد؛ او نقش جاسوسی برجسته را دارا بود که با تظاهر به اسلام آوردن و نفوذ در حوزه و حتی تحصیل دروس فقه و اصول و تسلط عجیب به زبان فارسی، از یک سو اخبار و اطلاعات ایران را در اختیار روس ها قرار  داد و از سوی دیگر باعث پیدایی فرقه ای جدید شد.

اگر بخواهیم اهمیت وجود کینیاز دالگورکی را در ایران متوجه شویم، به گفته خودش رجوع می کنیم؛ او در باب ماموریتش به ایران می گوید:«بدین واسطه مرا مأمور تهران کردند و با دستورات محرمانه که سفیر هم از آن دستورات مستحضر نبود.»؛ به هرحال او روی سید علی محمد باب کار کرد تا جایی که می گوید روزی به سید گفتم: «از من پول دادن و از تو دعوی مبشری و بابیت و صاحب الزمانی کردن» آری با این که در ابتدا اکراه داشت، ولی به قدری به او خواندم و او را تطمیع کردم که کاملا حاضر شد.

دو انحراف جدی در موضوع مهدویت

به طور کلی می توان گفت در ارتباط با مهدویت دو نوع انحراف وجود دارد؛ نخست کسانی که خودشان ادعای مهدویت کردند و دوم کسانی که خودشان را مرتبط با حضرت صاحب الأمر می دانند که هر دو نوع امروز نیز در جامعه وجود دارد؛ انحرافات نیز به طور کلی ریشه در جهل و نادانی انسان دارد و وقتی انسان بی اطلاع از واقعیت شد به راحتی فریب می خورد و نمی تواند اصل را از بدل تشخیص دهد.

کسب اطلاعات و دانش در مورد امام زمان(عج) این جا خود را نشان می دهد، همانند یک طلافروش نسبت به فرد عادی که احتمال فریب خوردن او در طلای بدلی بسیار کمتر از انسان عادی و غیرمطلع است؛ اگر ما مدعی واقعی انتظار هستیم نباید به یک جمکران رفتن، دعای ندبه صبح جمعه و اشک ریختن برای حضرت کفایت کنیم بله این مسائل لازم است خیلی هم لازم است ولی واقعا کافی نیست، دعای ندبه ای ارزش واقعی دارد که توام با شناخت نسبت به امام زمان(عج) باشد.

نقش روحانیت نیز در این هنگام مشخص می شود، یک روحانی که خود را سرباز و تابع محض امام زمان(عج) می داند در مرحله نخست خود باید امام خویش را بشناسد و در مرحله بعد دیگران را با حضرت آشتی دهد تا عامه مردم در جامعه ما فریب نخورده و سره را از ناسره تشخیص دهند و فرق بین امام زمان(عج) اصلی و بدلی را متوجه شوند.

خطر ازدیاد مدعیان دروغین

باور کنید مدعیان دروغین در جامعه آن قدر زیاد شده است که خود ما گاهی می ترسیم که نکند روزی حضرت بیاید و ما ایشان را نیز به دلیل عدم شناخت درست انکار کنیم، بنابراین کسب معرفت از سوی حوزویان در باره امام زمان(عج) و همچنین تبلیغ و شناساندن آن حضرت به مردم مسأله ای ضروری و غیرقابل انکار است.

 

رسا - برخی از انحرافات در سال های اخیر شکل گرفته که می خواهد مردم را از روحانیت و در راس آن ولایت فقیه جدا کند؛ شما چقدر این خطر و انحراف را جدی می دانید؟ وظیفه مردم و نخبگان در این باره چیست؟

این که فردی بگوید من خودم می توانم با امام زمان(عج) ارتباط بگیرم یا بلوف و عوام فریبی است و یا عامدا می خواهد خط ارتباطی امامت و ولایت فقیه را پاره کند که یکی از جنبه های دوقطبی شدن جامعه همین مسأله است که فرد یا گروهی تلاش برای جداکردن مردم از خط اصیل ولایت فقیه که مرتبط با امام زمان(عج) است داشته باشند.

رجوع به ولی فقیه دستور خود امام زمان است

مگر خود امام زمان(عج) نفرمود که «فأما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا» که در دوران غیبت باید سراغ فردی رفت که از همه مردم به ایشان نزدیک تر بوده و حلال و حرام خدا را به خوبی می شناسد؛ یک مدیر کل برای اجرای فعالیت های خود ناچار است که مسؤول دفتری برای خود نصب کند، حال آیا می شود یک جامعه اسلامی در دوران غیبت یله و رها باشند؟

ولایت فقیه یک میراث بزرگ الهی و متعالی اسلام است که تئوری آن از سوی امام راحل عملی شد که امروز در خطر جدی قرار دارد و عده زیادی برای مقابله با آن برخواسته اند که همین مسأله ضرورت شناخت و تبیین ولایت فقیه را روشن می کند.

این را باید بدانیم اگر در دفاع از ولایت فقیه که شجره مستحکم انقلاب اسلامی و امامت امام زمان(عج) است کوتاهی کنیم، بی شک تیشه به ریشه امام زمان(عج) زده ایم که البته عمدتا این موضوع توسط دوستان نادان و خودی های جاهل شکل گرفته است و در این جا به این شعر نظامی می رسیم که « دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود».

امروز حوزه و روحانیت جزو جامعه نخبگانی کشور هستند و باید این مسأله را به صورت جدی در دستور کار خود قرار دهند یعنی ابتدا فهم درست از امام زمان(عج) و ولی فقیه کسب کنند و در جامعه نیز اندیشه ولایت فقیه را تزریق کنند.

 

رسا – یکی از شبهاتی که در بحث مهدویت از سوی اهل تسنن مطرح می شود عدم ذکر احادیث امام زمان(عج) در کتب اهل سنت است، پاسخ شما به این شبهه چیست؟

بله یکی از شبهاتی که جسته و گریخته بیان می‌شود، این است که اگر معتقدات شیعه درست و به حق باشد، چرا در منابع اهل سنت، بسیاری از روایات ایشان درج نشده است؟ برای مثال، گاهی گفته می‌شود: بخاری در صحیح خود فلان روایت یا فلان موضوع را بیان نکرده است و آن را دلیل بر رد مسأله‌ای ذکر می‌کنند، آن‌ها از جمله رشید رضا و احمد امین، عدم نقل روایات مهدی در صحیحین را مؤیدی بر بی‌اساس بودن روایات مربوط به مهدی دانسته‌اند.

رشید رضا در جایی از تفسیرش چنین می‌گوید: تعارض در احادیث مهدی، قوی‌تر و ظاهرتر است و جمع بین روایات در این باب، مشکل‌تر و منکران آن نیز ظاهرتر است. به همین دلیل، شیخان (مسلم و بخاری) در دو کتابشان توجهی، به این روایات نکرده‌اند.

همین موضوع را احمد امین، یکی از دلایل رد احادیث مهدویت دانسته و می‌نویسد: بخاری و مسلم، هیچ یک از احادیث و روایات مهدی را ذکر نکرده‌اند، که دلیل است بر این که روایات مذکور، نزد آنان صحیح نبوده است.

عدم ذکر حدیث در صحیحین دلیل بر ضعف آن نیست

در نقد و پاسخ استدلال‌های مذکور، ذکر چند مطلب لازم و ضروری است؛ این که حدیثی در صحیحین یافت نشود، هرگز دلیل ضعیف بودن آن حدیث نزد آن دو نیست چون هرگز از بخاری و مسلم نقل نشده است که گفته باشند همه احادیث صحیح را جمع آوری کرده‌اند آنان درصد جمع آوری همه احادیث صحیح نبوده‌اند از خود آن‌ها نقل شده است، ما همه احادیث صحیح را نیاورده‌ایم.

ابن صلاح در مقدمه‌اش چنین ذکر می‌کند: بخاری و مسلم، همه احادیث صحیح را در کتاب‌های خود جمع آوری نکرده‌اند و به این مسأله هم پایبند نبوده‌اند، از بخاری روایت شده که گفته است؛ حدیثی را در کتابم وارد نکردم، جز این که صحیح بوده و خیلی از احادیث صحیح را به دلیل طولانی نشدن کتاب حذف کردم و از مسلم برای ما نقل شده که گفته است: چنین نیست که هر حدیثی نزد من صحیح باشد، آن را در اینجا بیاورم، بلکه هر آنچه مورد اجماع و توافق بوده است را ذکر کردم.

از دیگر نکاتی که روشن می‌کند بخاری و مسلم هرگز در صدد جمع آوری تمام احادیث صحیح نبوده‌اند، این است که ابن صلاح از بخاری نقل کرده که گفته است «من صد هزار حدیث صحیح و دویست هزار حدیث غیر صحیح از حفظ دارم»، یکی دیگر از شواهدی که این موضوع را مستدل می‌کند این است که حاکم نیشابوری، که خود از محدثان بزرگ و معروف اهل سنت است، در کتاب المستدرک علی الصحیحین، صدها حدیث را ذکر کرده و در آن تصریح می‌کند که بر اساس شرایط و اصول بخاری و مسلم، یا دست کم طبق اصول یکی از آن دو، این احادیث، صحیح هستند، در حالی که این احادیث در صحیحین یافت نمی‌شوند.

رسا ـ تشکر می کنیم از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

بنده هم از شما عزیزان و خبرگزاری رسا تشکر می کنم و برای تان آرزوی موفقیت دارم./1330/گ۴۰۳/ج

گفت‌وگو از داود جعفری

ارسال نظرات