۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۱
کد خبر: ۴۹۳۲۲۹

گزارش مشروح رسا از نشست علمی تحول در نظریه عدالت در جهان امروز

نشست علمی «تحول در نظریه عدالت در جهان امروز» از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با سخنرانی ادریس هانی اندیشمند مراکشی برگزار شد.
 نشست علمی تحول در نظریه عدالت در جهان امروز  نشست علمی تحول در نظریه عدالت در جهان امروز  نشست علمی تحول در نظریه عدالت در جهان امروز  نشست علمی تحول در نظریه عدالت در جهان امروز

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی «تحول در نظریه عدالت در جهان امروز» به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سالن کنفرانس مرکز همایش های غدیر دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد.

سخنران ویژه این نشست پروفسور ادریس هانی اندیشمند اسلامی از کشور مراکش بود و حجت اسلام محمدعلی میرزایی سخنان وی را ترجمه می کرد و حجت الاسلام حبیب الله بابایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دبیری علمی نشست را برعهده داشت.

حجت الاسلام بابایی در ابتدای این نشست اظهار داشت: ما دو جلسه قبلی که با پروفسور هانی داشتیم در موضوع تمدن اسلامی بحث کردیم و تمدن اسلامی و فرایند تمدنی در جهان اسلام وحرکت های تمدنی در ایران بعد از انقلاب اسلامی از سوی ایشان نگاه های راهگشایی مطرح شد و برای امروز موضوع عدالت و عدالت اجتماعی را محور قرار داده ایم.

 

عدالت؛ مفهومی مغفول در مجامع علمی

وی با بیان اینکه بیش از دو سال است که موضوع عدالت اجتماعی در دفتر تبلیغات شکل گرفته و کارهای خوبی هم در این بخش صورت گرفته است، اظهار داشت: بخشی از این فعالیت ها به صورت مکتوب درآمده و امسال منتشر می شود و به نظر می آید پروژه عدالت اجتماعی در ایران مغفول مانده است و پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی کمتر به آن ورود داشته اند و تفکر ما بیشتر ترجمه ای از مغرب زمین بوده و ما نظریه ایجابی در موضوع عدالت اجتماعی نداشته ایم.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تأکید بر اینکه ما نظریه جامع اسلامی در موضوع عدالت نداریم، ابراز داشت: حضور آقای هانی برای ما مغتنم بود و از آنجایی که ایشان برای همایش عدالت و اخلاق در مشهد مقدس حضور پیدا کرده بودند از ایشان برای حضور در شهر قم دعوت کردیم تا چشم اندازی را در این موضوع باز کنند و بدانیم نگاهشان به مقوله عدالت اجتماعی در ایستگاهی که در آن حضور دارند چگونه هست.

وی افزود: استاد هانی دو شأن دارند یک شأن ایشان فیلسوف و متفکر است که موضوع عدالت اجتماعی را از نظر فلسفه صدرایی ارائه می کند و این برای ما حائز اهمیت خواهد بود و شأن دوم خبیر بودن و اطلاع داشتن از جریانات فکری دنیای عرب است که تحلیل های خوبی در این زمینه دارند و به عنوان یک تحلیل گر تفکر عرب جهان معاصر را واکاوی می کند.

حجت الاسلام بابایی ادامه داد: موضوعی که برای این جلسه در نظر گرفته ایم همان شأن نخست است و ممکن است در کنار این موضوع اشاره ای به جایگاه عدالت در میان متفکران عرب زبان اشاره ای هم داشته باشند و احتمال دارد ایشان در پایان گفت‌وگویی با حضور حجت الاسلام والمسلمین واعظی رییس دفتر تبلیغات اسلامی نیز داشته باشند.

رشد مسائل علمی با گفت‌وگو و نقد و نظر

در ادامه این نشست ادریس هانی که به زبان عربی سخن می گفت، ضمن تقدیر و تشکر از دفتر تبلیغات و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با بیان اینکه اساسا ریشه مطالب علمی با گفت‌وگو و غنی سازی رشد می کند، اظهار داشت: چالش اصلی ما نبود اندیشه ها نیست بلکه ضعف گفتگو و تضارب اندیشه ها است.

وی تأکید کرد: بنده سعی می کنم در این نشست به حوزه های پیشنهادی شما بپردازم تا بتوانیم در حوزه اندیشه عدالت، افق های تازه ای باز کنیم به علت اینکه مفهوم نظری و بویژه تطبیق عدالت درغرب با بن بست های اساسی روبه رو بوده است و ما باید با اجتهاد و تأویل در حوزه عدالت نظریه پردازی کنیم چراکه به عقیده ما اجتهاد و تأویل مدخل اصلی نواندیشی دینی است.

ادریس هانی با بیان اینکه عدالت در اندیشه جمهوری اسلامی محور اساسی مباحث است، یادآور شد: عدالت در ایران یک حرکت عینی و عینیت ساز است و تجربه عدالت در دل تجربه حکومت در ایران به عنوان تجربه عملی و پشتیبان عدالت می تواند کمک زیادی به مباحث ما داشته باشد.

وی با بیان اینکه تاریخ عدالت همان تاریخ اندیشه است و ضعف های تاریخ اندیشه در عدالت نیز وارد شده است، ابراز داشت: چالش های مطرح شده در عدالت بیشتر چالش هایی ایدئولوژیک وسیاسی است و مورخان اندیشه به درستی تاریخ نگاری نکرده اند و درموضوع عدالت هم نظریات بسته تاریخ اندیشه را ارائه داده اند.

 

تجربه عدالت خالی از حب و بغض های شخصی نبوده است

اندیشمند اسلامی مراکشی تصریح کرد: مورخان تاریخ عدالت گاهی همه اندیشه های عدالت را ذکر کردند ولی به تجربه عدالت اسلامی اشاره نکرده اند و تاریخ نگاری اندیشه عدالت، منطقی و خالی از حب و بغض های ایدئولوژیکی نبوده است و مستشرقان هم از زاویه محدود خودشان وارد اندیشه اسلامی شده اند.

وی با بیان اینکه مستشرقان می بایست در تاریخ نگاری های اندیشه، اندیشه اسلامی را معطوف به همه جریان ها مطرح می کردند، خاطرنشان کرد: تاریخ نگار اندیشه باید یک اندیشه را در دل جریان های بومی خودش مطرح کند و به همین جهت یکی از اعتراضات ما این است که غرب از اسلام اقتباس می کند ولی احاله و ارجاع نمی دهد و از این رو مباحث عدالت در سیر تحول مباحث اندیشه ای وارد نشده است.

هانی با بیان اینکه اندیشه غربی اهتمامی به تجربه های نظری و عملی نداده است، ابراز داشت: همچون عدالت امیرمؤمنان در مقوله های تئوریکی غرب حتی به عنوان یک متفکر وارد ادبیات اندیشه ای نشده است و آنها به غلط مدرنیسم را آخرین چارچوب نظری خودشان تقلی می کنند و گفتگو پذیر حرکت نکرده اند؛ آنها تنها به چالش هایی از عدالت پرداخته اند که از منطق مدرنیسم چالش ایجاد می کند ولی به مقوله های منفی ومثبت اهمیتی داده نشده است و معطوف به تجربه غیرمدرنیستی کاری نشده است.

مدرنیسم و بی عدالتی

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ظلم آفرینی و بعد مظالمی مدرنیسم به موج ظلم و محاصره و تخریب در دنیا دامن زد، عنوان داشت: در حقیقت مطالبه مدرنیستی از عدالت با اساس عدالت تناقض ذاتی و جوهری دارد و الگوی خوبی برای تحقق نظریه عدالت مطرح نشده است، بنابراین باید نقشه مظالم مدرنیسم را تدوین و از نظر اخلاقی جریان مدرنیته را نقد کنیم.

اندیشمند اسلامی مراکشی ادامه داد: بله ما قبول داریم مدرنیسم توسعه یافتگی هایی داشته است ولی باید آخر و مآل یک جریان دیده شود که فاصله های طبقاتی را بیشتر کرده و مبنای جوهری ظلم را قوام بخشیده است همچنانکه مدرنیسم به غالب کردن سرمایه محوری انجامید که همین مسأله از نقطه های تناقض تفکر مدرنسیم با عدالت است، چراکه وقتی نظام سرمایه داری تأسیس شود با روح عدالت سازگاری ندارد.

وی با طرح پرسشی مبنی بر اینکه آیا اساسا سازمان عادلانه در فکر مدرنیستی قابل تشکیل است یا خیر؟، خاطرنشان ساخت: عدالت مدرنیستی  به مباحثی همچون پایان تاریخ منجر شد و باید دانست حجم عدالت غربی و مدرنیستی به جای عدالت بر آزادی است و مباحث آزادی به آزادی در تولید و برداشت ممکن است ختم شود ولی به عدالت در توزیع ختم نمی شود.

ادریس هانی ادامه داد: به عنوان نمونه در مکتب سرمایه داری همه به اندازه ای باید تولید کنند که سرمایه دارند و این سرمایه داران هستند که می توانند بیشترین تولید را داشته باشند و از همین رو سرمایه داران بیشترین سهم را می برند و ارزش افزوده نیز بر مدار ابزار تولید مدرنیستی است و در تحقق عادلانه ارزش افزوده هیچ سازکاری دیده نمی شود.

 

اندیشه مارکس در موضوع عدالت

وی در ادامه با اشاره به اندیشه مارکس در موضوع عدالت اشاره و خاطرنشان کرد: در تاریخ اندیشه، مارکس نیز حرف هایی زده و ارزش افزوده را ساخته کارگران دانسته است؛ البته مارکسیسم هم مکتبی موفق در عدالت نیست هرچند نگاه تضادی با مکتب سرمایه داری غرب دارد و از نظر افراد زیادی وقتی هر دو مکتب مدرنیسم و مارکسیسم شکست خوردند به این نتیجه می رسیم که تجربه و نگاه عدالت کارآمد نیست ولی ما با طیف هایی از اندیشه روبه رو هستیم.

تحلیلگر مسائل جهان اسلام افزود: یکی از دانشمندان غربی بر این عقیده است که اندیشه های دوگانه همچنان قابل استفاده هستند ولی نظام کلی آنها آسیب دیده است و در مکتب فرانکفورت نیز به مظالم مدرنیستی اشاره کرده است و دکارت هم یک نقطه مهمی برای تأسیس هسته اخلاق و ارزش است ولی در فلسفه دکارت وجود یا فراموشی وجود نهادینه و سیستماتیک می شود چراکه تمرکز او روی اندیشه است نه وجود؛ یعنی «من فکر می کنم پس من هستم» که استنتاج وجود از فکر کردن است نه برعکس.

وی با بیان اینکه یکی از دانشمندان غربی دکارت را مؤسس یا پایه گذار وجود فراموشی دانسته است، ابراز داشت: در بحث اندیشه محوری دکارتی و فراموش کردن مقوله وجود، عدالت صرفا به یک مسأله تکنیکی و تصحیحی عملی تبدیل می شود و در مکتب دکارت ما با اصل پنداری حکمت و ریاضیات و فرع دانستن اخلاق و ارزش مواجه هستیم که این مسأله از بزرگترین عناصر و عوامل غیراخلاقی شدن کل روند مدرنیسم به شمار می رود و تحقق عدالت در مکتب بنیادینی که اخلاق در طبقه نخست آن نیست ممکن نیست و به همین جهت اخلاق مهمل می شود.

دکارت، شک را به اخلاق سرایت نمی دهد

هانی با بیان اینکه برخی خواسته اند شک دکارتی در معرفت را به اخلاق سرایت بدهند و بر این عقیده اند که این موضوع باعث فاجعه می شود، ابراز داشت: بله ما قبول داریم که معرفت منهای ارزش و اخلاق نمی تواند منجر به پایه سازی عادلانه واخلاق بشود و عملا منجر به حذف مقوله های اخلاقی و هنجاری می شود ولی باید دانست که دکارت به دنبال سرایت دادن شک به اخلاق نبوده است و از نظر او تطبیق شک اندیشه ای به اخلاق ممکن نیست.

وی تأکید کرد: با توجه به این مسائل ما باید در عرصه ارزش ها بر اساس یقین حرکت کنیم و اگر یقین در ارزش و اخلاق از بین برود هیچ مبنای ارزش و اخلاقی قابل برداشت نیست و پس از بیان مناسبات اندیشه عدالت با اخلاق به این نتیجه می رسیم ارزش اندیشه همزمان با خود اندیشه هست و ازرش اخلاق نیاز به تحقق خارجی و عینیت یابی خارجی دارد.

وی ادامه داد: در باره کانت باید گفت بعد از دکارت، او همه ماجرا را زیر و رو کرد و عقل نظری و عملی را بازسازی کاملی کرد و البته نظریه های اخلاقی کانت که در کشور ایران هم دامنه پیدا کرد نقشه جدید او بود که تفاوت اساسی با دکارت داشت، چراکه کانت از وظیفه اخلاقی به عنوان یک واجب حرف زده است هرچند منجر به سعادت با معنای مدنظر او نشود.

اندیشمند اسلامی مراکشی با بیان اینکه نیچه در مفهوم مدرنیسم بنیادی ترین پرسش ها را مطرح کرده است، ابراز داشت: او مفهوم دوگانه اخلاق اشراف و اخلاق بندگان را پی ریزی کرد که تبعات این گونه اخلاق مداری نشانه هایی از ناعادلانه بودن است و از اینجا می توانیم وارد بحث جان رولز شویم که پیچیده ترین مباحث در دیدگاه او مطرح می شود.

 

اندیشه رولز در مفهوم عدالت و اخلاق

وی تصریح کرد: در حقیقت رولز تلاش می کند در حوزه عمل وارد شود و او به مباحث فلسفی و نظری کاری ندارد و در حقیقت او با مبحث عدالت به دنبال نفی لیبرالیسم نیست و می گوید عدالت و اخلاق با لیبرالیسم و مدرنیسم سازگاری دارد و همچنانکه می بینیم رولز نوک تیز را به سمت لیبرالیسم آمریکا سوق داده نه ارسطو واز مکتب سودگرایی وارد نقد شده است.

هانی با بیان اینکه رولز تلاش می کند عدالت را از مناسبت خاص بین افراد خارج کرده و بین نهادهای اجتماعی بکشاند، ابراز داشت: ما در سخنان او تحقق نظریه های کلان را شاهد هستیم و اتفاق دیگری که رولز مطرح کرده است مربوط به حقوق انسان ها است که برخی معتقدند نگاه عدالت خواهانه رولزی  بود که مجوز این شد عده ای برای دموکراسی و اجرای عدالت به خود اجازه جنگ با کشور دیگری را بدهند.

وی با تأکید بر اینکه رولز به دنبال لیبرالیسم عادلانه است، یادآور شد: این محال است که لیبرالیسم و مدرنیسم به ساحت های دور عدالت دست پیدا کنند.

اندیشمند علوم اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ما در حوزه ایدئولوژی معاصر در جهان عرب شاهد طرح جدیدی نیستیم، خاطرنشان کرد: غالب نظریه ها همچون آقای جابری در کتاب خودش با نام «العدل الأخلاقی» برگرفته از اندیشه سلفیه سنتی است که آنها در توسعه و بسط مفاهیم نقش زیادی داشته اند و در حقیقت سخن دیگری را قبول نمی کند.

 

اندیشه های دیگر در موضوع عدالت و اخلاق

وی افزود: جریان نومعتزلیان نیز در این بحث به صورت جدی تری وارد شده اند که از جمله آنها عبدالله العروی مراکشی است که او هم البته حرف اساسی از عدالت به میان نیاورده و جامعه اسلامی و عربی را به پیروی از اندیشه سلفی سوق دعوت کرده است و افرادی همچون حسن حنفی یا طه عبدالرحمن نیز حرف جدیدی به میدان نیاورده اند.

هانی در بخش پایانی سخنان خود یادآور شد: ما در نهایت با عقیده به یکپارچه بودن ارزش، شناخت و اخلاق به اندکاک اخلاق نظری و عملی می رسیم و بر این عقیده ایم هر جزئی از کل خود نشأت می گیرد و همینطور در بحث اخلاق و فضیلت های اخلاقی باید بگوییم هر فضیلت اخلاقی حوی تمام شاخصه ها و جهت گیری های کل منظومه اخلاق است و همچون یک سلول در بدن عمل می کند که نشانگر وضعیت کل بدن است.

وی ادامه داد: به همین دلیل است که جهان غرب امروز به دنبال جمع کردن فضائل نیست بلکه یک فضیلت را می گیرد و معتقد از تکیه بر همین یک فضیلت می تواند کانون نظام اخلاقی را به وجود بیاورد و بقیه فضائل نیز با میزان و ترازوی عدالت فهم می شوند.

همچنین در پایان این نشست سه ساعته با توجه به کمبود وقت فرصت برای جمع بندی مباحث توسط دبیر علمی باقی نماند و در ادامه حاضران سؤالات و ابهامات خود را مطرح کردند و کارشناس نشست ادریس هانی به این سؤالات پاسخ گفت./1330/ز۵۰۲/ج

ارسال نظرات