۳۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۲
کد خبر: ۴۹۲۵۵۸

یادداشتی بر کتاب «غروب آفتاب در اندلس»

«غروب آفتاب در اندلس» خواننده را در کوچه پس‌کوچه‌های غربی‌ترین سرزمین‌های اسلام، به نظاره تباهی و سقوط روزگار شکوه اسلام می‌نشاند.
  کتاب «غروب آفتاب در اندلس»

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از دفتر نشر معارف، «غروب آفتاب در اندلس» نام اثري است كه با ترجمه بخشي از تفسير طنطاوي پديد آمده و مراكز انتشاراتي گوناگونی آن را در ايران بارها منتشر کردهاند. در این یادداشت، معرفي كوتاهي درباره كتاب را خواهید خواند:

«ایلدفوس به کاخ فرمانروایی کوردوبا داخل شد و بر تخت حکومت اندلس نشست. 50 دختر از بزرگان، اشراف، فرماندهان، حاکمان و علمای مسلمانان را اسیر و در میان سران سپاه خود تقسیم کرد. هر یک از کاخ‌های قرطبه را به یکی از بزرگان و فرماندهان خود بخشید. مسجد جامع اموی را به وسیله منجنیق با خاک یکسان کرد و محل مسجد را جایگاهی برای فساد قرار داد. دستور داد کتابخانه اسلامی کوردوبا را که بیش از 80 هزار جلد کتاب داشت، آتش زدند و به فرمان او چهار هزار تن از مردم قرطبه کشته شدند

این تصویر تلخ و اسفناک، فصل پایانی کتاب «غروب آفتاب در اندلس» را ترسیم می‌کند؛ تصویری از شکست مسلمانان از سپاه مسیحیان در اندلس و پایان یافتن عصر طلایی تمدن اسلام در مرزهای غربی قلمرو آخرین دین الهی.

«اَندَلُس» (عربی: الأندلس) نامی عربی است که در فاصله ۷۱۱ تا ۱۴۹۲ میلادی به بخش‌هایی از شبه‌جزیره ایبری و سپتیمانیا توسط مسلمانان عرب و اهل شمال آفریقا داده شده‌ است. امروزه اين منطقه بخشي از خاك اسپانياست. از يك سو، روند فتح آندلس و تشکیل حکومت‌هاي اسلامی آزاديبخش در سرزمین‌هايی مسیحی، از نقاط توفیق اسلام به شمار می‌آید اما از ديگرسو، فرایند انحطاط تمدن اسلامی در این سرزمین آینه تمام‌نماي عبرت‌ تاريخ است. از اين رو، مطالعه و تدقیق در کتاب‌هایی که سير تاریخی حكومت مسلمانان در اروپا را مورد موشکافی قرار داده‌اند، ضروری به نظر می‌رسد.

«غروب آفتاب در اندلس» داستانی کوتاه و برگرفته از تفسیر «الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم» است که به قلم «محمد طنطاوی الجوهری»، راوی روایت یک سقوط و فریادگر حکایت دوری از خویشتن خویش و بیگانه شدن با مکتب اسلام می‌شود؛‌ حکایتی برگرفته از معنای تباه و سیاه انحطاط که خواننده را به روزگار شکوه اسلام در اندلس می‌برد و در کوچه پسکوچه‌های غربی‌ترین سرزمین‌های اسلام، به نظاره تباهی و سقوط می‌نشاند.

تصویر کتاب از میگساری جوانان مسلمان که راه رخنه فساد به قلب‌های پاک آنهاست، آنچنان روشن و تیره است که جرعه جرعه نوشیده شدن شراب در نگاه مخاطب، مانند سرکشیدن لاجرعه شوکران جلوه می‌کند.

«می‌خوارگی که تا آن زمان در نزد مسلمانان، عملی حرام، شرم‌آور و ننگین بود، از این پس، کاری عادی و معمولی و رایج گردید. به‌ویژه اینکه، جوانان مسلمان تحصیل‌کرده در مدارس مسیحیان اروپایی، در نوشیدن شراب، پیشگام بودند و به همین خاطر، باده‌نوشی یکی از ویژگی‌های دانش‌آموختگان، روشنفکران و نوگرایان به شمار می‌آمد. بنابراین، هر که از این کار سر باز می‌زد، او را کهنه‌پرست، مذهبی خشک و متعصب می‌دانستند.» (ص 35)

در «غروب آفتاب در اندلس»، پناه بردن یک نسل به آغوش شهوت و فراموش شدن دشمن پشت دروازه‌ها، لحظه به لحظه افسوس را از نهاد مخاطب برمی‌آورد: «در عشرتکده‌ها و مراکز عیش و نوش، دختران مسیحی که از سوی کشیشان برای به فساد کشاندن جوانان مسلمان استخدام شده بودند، به دلربایی فرزندان مسلمان، مشغول بودند. جوانان مسلمان تا دیری از شب در آن مهمانخانه‌هایی که محل زنان و دختران بدکاره بود، بی‌پرده به خوشگذرانی، باده‌نوشی و رقص و پایکوبی می‌پرداختند.» (ص 36)

و سرانجام نیز کتاب، خواننده خود را به تماشای خیانتی شرم‌آور در گشودن راه استیلا بر بیگانگان می‌نشاند...

«رم، واتیکان، کاخ پاپ»، «پیمان فریب»، «سرآغاز انحطاط»، «شراب کوردوبار، نذر جوانان مسلمان»، «آغاز حضور نظامی بیگانه»، «می‌توان کار را یکسره کرد»، «سقوط غم انگیز والانس»، «سقوط تولدو، پاداش خیانت» و «سرانجام توطئه و خیانت»، تنها فصل‌های پی‌در‌پی این کتاب نیستند، بلکه فصل پاياني حضور مسلمانان در اندلس و خزان اسلام در آن سرزمین نیز به شمار می‌آیند.

«غروب آفتاب در اندلس»، داستان شکار شیر است به مکر و حیله؛ روایت اعتمادی برگرفته از حسن ظن است بر دشمنانی که در قامت دوست ظاهر می‌شوند؛ حکایت فراموش کردن خود است و تن سپردن به خودباختگی؛ کتابی کوتاه اما اثرگذار که در حصار زمان داستان محدود نمی‌شود و بر پرده سیاست مسلمانان در همه اعصار، نمایشی عبرت‌آموز را به تصویر می‌کشد.

این کتاب که ترجمه و بازنوشت روایت محمد طنطاوی الجوهری از غروب اسلام در اندلس در «الجواهر في تفسير القرآن الكريم» است، به همت «دفتر نشر معارف» وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، انتشار یافته است./998/د ۱۰۱/ش

ارسال نظرات