۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۳
کد خبر: ۴۸۸۳۴۵
کنکاشی در اقتصاد اسلامی؛

راهبرد اقتصادی قیام عاشورا

معمولا در تواریخ نوشته شده از قیام عاشورا، به جنبه سیاسی نهضت عاشورا توجه می‌شود و در این میان، مغرضان هم‌سوء استفاده نموده و تعمد به خرج داده، سایر جنبه‌های تأثیرگذار نهضت عاشورا را به کناری می‌نهند.‌
 اقتصاد اسلامی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در همدان، معمولا در تواریخ نوشته شده از قیام عاشورا، به جنبه سیاسی نهضت عاشورا توجه می‌شود و در این میان، مغرضان هم‌سوء استفاده نموده و تعمد به خرج داده، سایر جنبه‌های تأثیرگذار نهضت عاشورا را به کناری می‌نهند.‌

این غرض تا بدان‌جا پیش رفته که بعضی مورخان و نویسندگان، نه تنها نهضت عاشورا‌ی حسینی را یک حرکت سیاسی محض می‌دانند‌، بلکه اساسا تفکر شیعی را یک تفکر سیاسی و نه دینی می‌دانند.‌(رک: تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، فصل فارابی)

از جمله تأثیرات نهضت عاشورا که مورد غفلت واقع شده است، راهبرد اقتصادی قیام عاشوراست که قصد آن داریم در این نوشتار تأملی هر چند کوتاه در این زمینه داشته باشیم تا شاید بتوان با ابعاد بیشتری در این زمینه آشنا شویم.

رابطه دین و اقتصاد

ابتدا باید رابطه و نسبت دین و اقتصاد مشخص و معلوم شود.‌ در این رابطه دو فکر وجود دارد. این دو فکر مختص مذهب شیعی و یا هر مذهب دیگری نیست؛ بلکه به طور کلی در هر مذهب و دینی چنین اختلاف نظری وجود دارد.

البته این تفکر و اساسا این سؤال‌، تنها درباره ادیان زنده و پویا مطرح می‌شود و درباره ادیانی که به هر دلیلی از صحنه اجتماع کنار گذاشته شده یا این‌که خود کنار رفته‌اند، مطرح نیست. مثلا مسیحیت که در گذشته در اجتماع حضور فعال داشته، امروزه این نقش را ندارد و طبعا چنین سؤالی درباره آن مطرح نیست.


مسأله رابطه دین و اقتصاد را از دو منظر باید بررسی کنیم و به دو پرسش پاسخ دهیم:


اول این‌که آیا دین را با اقتصاد نسبتی هست؟


دیگر این‌که دین اسلام را با اقتصاد چه رابطه‌ای است؟


برای یافتن پرسش پاسخ اول باید به دو مقوله نظر کنیم:


اول این‌که ادیان در طول تاریخ خود چه موضعی در قبال اقتصاد و مدیریت اقتصادی داشته‌اند؟


و مقوله دیگر این‌که آیا دین در ذات و ماهیت خود می‌تواند نسبتی با اقتصاد داشته باشد؟


وقتی که تاریخ ادیان را مطالعه می‌کنیم، یک چیز را به وضوح می‌بینیم و آن هم قلمروی وسیع حضور ادیان است.‌ ادیان همواره بار رسالت‌های مادی و معنوی فراوانی را به دوش کشیده‌اند.‌


در تاریخ زندگی حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع) و اوصیای ایشان نمود سیاسی و اجتماعی دین هویداست.‌ این بزرگان در راه ظلم ستیزی و مبارزه با حکومت‌های جور زمان خود اسوه و الگوی همه آزادی‌خواهان تاریخ هستند.(رک: تاریخ جامع ادیان) این معنا در زندگی پیامبر گرامی اسلام(ص) که خود راساً تشکیل حکومت داد، تجلی بیشتری دارد.(رک: تاریخ پیامبر اسلام)


در مورد مقوله دوم هم باید گفت که رابطه دین و اقتصاد در ذیل توجه به رسالت پیامبران قابل فهم است. در تفکر الهی پیامبران، دین و آخرت و به تعبیری معاد و معاش مردم با یکدیگر رابطه تنگاتنگ دارند.‌


احکام فقهی بسیاری که در باب معاملات در ادیان و مذاهب گوناگون وجود دارد، مبیّن این معناست.‌ رابطه دین و دنیا تنها محدود به ادیان ابراهیمی نیست.‌ به عنوان نمونه، دین بودایی هم اصول و قوانینی در باب چگونگی معاش بوداییان وضع کرده است؛ از جمله این‌که گدایی صفت مذمومی است و... .(رک: تاریخ جامع ادیان)


اسلام و اقتصاد


حال بر می‌گردیم به این سؤال که دین اسلام را چه نسبتی با اقتصاد است؟ همان‌طور که ذکرش رفت، پیامبر گرامی اسلام(ص) بیش و پیش از سایر انبیای پیش از خود، به مسأله اجتماع پرداخته‌اند.‌

تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و سپس بسط و گسترش این حکومت در طول حیات پیامبر(ص) نمود مشخص تفکر اجتماعی اسلام است.‌ فقه اسلامی مشحون از روایاتی است که چگونگی رفتار اجتماعی و اقتصادی مسلمانان را تبیین کرده است.

به یقین صرف تشکیل حکومت و یا صرف اداره اقتصادی جامعه اسلامی نمی‌تواند بیان‌گر و یا اثبات کننده وجود چیزی به نام نظام اقتصادی اسلامی باشد؛ بلکه با این حال افراد بسیاری درباره مفهوم اقتصاد اسلامی تردید دارند.(رک: اقتصادنا و البنک الربوی فی الاسلام)

آن‌چه نظام مدیریت اقتصادی در اسلام را متمایز می‌کند، شاخصه‌ها و اصول ارزشی و فکری نظام اقتصادی اسلام است.‌ برای بررسی این شاخصه‌ها به بررسی تؤمان اقتصاد اسلامی و نظام حکومت اموی می‌پردازیم.

بنی امیه و تحریف نظام اقتصاد اسلامی

معاویه همان‌طور که خود تصریح کرده است، درد دین نداشته و هدفش حکومت دنیوی بوده است.(رک: تاریخ خلفا) با این طرز تفکر دور از انتظار نیست که هر جا مبانی دینی با منافع دنیوی خلفای بنی امیه در تضاد بوده، ایشان دست به تحریف دین زده باشند‌.

البته نه تنها چنین مبنای فکری داشته‌اند، بلکه آن را به منصه ظهور هم رسانده‌اند. اقامه نماز جمعه در روز چهارشنبه از جمله اعمال معاویه است که در تاریخ ثبت شده است.(رک: الکامل ابن اثیر) رفتارهای خارج از شرع و عرف یزید هم از چشم مورخان دور نمانده است.(رک: تاریخ یعقوبی و...)

این مسأله در حوزه اقتصادی که رابطه تنگاتنگی با خزانه اموی داشته، بیش از سایر حوزه‌ها وجود داشته و مورخان در این باره بیش از همه حوزه‌ها، داد سخن داده‌اند.(رک: منابع پیشین) البته انحرافات اقتصادی از دروان خلافت خلیفه سوم آغاز شده و بنی‌امیه میراث‌داران ناخلف این فساد بودند.

ارزش‌های اقتصادی در اسلام


امام حسین‌(ع) همان‌طور که خود در سرتاسر نهضت الهی خویش تأکید کرده، هدفش احیای دین جدش بوده است.(رک: مقتل الحسین مقرم) طبعا منظور امام‌(ع) نه بخشی از دین و یا حوزه خاصی از مناسک دینی، بلکه آن ارزش‌های اساسی و اصلی اسلام است که در حکومت اموی زیر پا گذاشته شده و به سخره و نفی گرفته شده‌اند.


از جمله این ارزش‌ها، ارزش‌های اقتصادی است که در اهمیت کمتر از سایر دستورات دینی و ارزش‌های اسلامی نیستند. مؤلفه‌های اساسی اقتصادی در نظام ارزشی اسلام را که در نهضت عاشورا مورد توجه امام‌(ع) بوده است، به ترتیب زیر می‌توان دسته‌بندی نمود:


1) قناعت در مصرف و زهد در زندگی


نظام ارزشی اسلام اگر چه با کسب درآمد و افزایش دارایی هیچ مخالفتی ندارد و بلکه موافق است، ولی با زندگی مسرفانه و ریخت و پاش غیر عقلایی مخالف است.

قرآن کریم در آیه 20 سوره فجر انسان‌های حریص را این‌گونه توصیف می‌کند: «تحبون المال حباً جماً» و روایات بسیاری که در این باره از پیشوایان دین رسیده است، کافی و شافی است.(رک: بحارالانوار و صحیح بخاری و...)


اما این ارزش در نظام حکومت اموی دگرگون شد و مصرف نامشروع اموال بیت‌المال رواج یافت.‌ ساختن کاخ‌های مجلل و نیز محافل و ضیافت‌های نامشروع که حاضرانش از هیچ گونه عمل غیر شرعی ابا نداشتند، شمّه‌ای از انحرافات ارزشی در زمان امویان است.


نکته قابل توجه آن‌که بعد از شهادت امام حسین‌(ع) این جنبه از زندگی حکام اموی مورد توجه مردم قرار گرفت و قیام‌های پس از شهادت امام یکی از شعارهایشان را احیای شیوه حکومت‌داری پیامبر اکرم‌(ص) معرفی می‌کردند.‌(رک: قصه کربلا)


2) تولید سالم و فعالیت اقتصادی مشروع


این دغدغه از ابتدای شروع تبلیغ آیین آسمانی اسلام مد نظر پیامبر اکرم‌(ص) بوده است.‌ رواج اقتصاد معیوب و فاسد در مکه و در بین اعراب جاهلی باعث شد که پیامبر گرامی اسلام(ص) اندیشه‌های اقتصادی اسلام را در همان ابتدای آغاز تبلیغ اسلام بیان دارد.


بارزترین جنبه اقتصاد جاهلی وجود نظام ربوی در سیستم مالی بوده است که قرآن کریم و سایر پیشوایان دینی به شدت با آن برخورد کرده‌اند.‌ تلاش برای کسب روزی حلال که حاصل دسترنج انسان است، آن قدر در فرمایشات اهل بیت‌(ع) مورد تأکید قرار گرفته است که مرحوم کلینی در کتاب "فروع کافی" بابی تحت عنوان "ما یجب من الاقتدا بالائمة فی التعرض للرزق" نوشته است.

متأسفانه این رویه هم در دوران اموی عکس شد و دریافت اموال نامشروع از مردم به عناوین مختلف رواج یافت و درست در دورانی که در بعضی نواحی جامعه اسلامی فقر بیداد می‌کرده، نزدیکان دستگاه خلافت با بهره‌وری از اموال نامشروع، بر ثروت خود می‌افزدوه‌اند!(رک: تاریخ یعقوبی)

3) منع استفاده از بیت المال برای امور شخصی

شاید در طول تاریخ انسان نتوان نظیری برای اندرز امیرالمومنین علی‌(ع) به برادرش عقیل در منع استفاده از بیت المال پیدا کرد. این رفتار جاودانه از سویی الگوی همه دولت‌مردان تاریخ است و از سویی دیگر بهترین تفسیر و تبیین از یک مؤلفه ارزشی در اقتصاد اسلامی.

به همان میزان که این رفتار واضح است و مبنای قاطع اسلام در منع استفاده از بیت المال را بیان می‌کند، رفتار امویان هم در عمل بر خلاف این قاعده در تاریخ ثبت شده و جایی برای تردید در آن نمانده است.‌ اصلاح این مفسده به طور قطع از اهداف اساسی و اصلی نهضت عاشوراست.

4) حلال‌خوری و اجتناب از لقمه حرام

همان‌طور که کسب مال از راه حرام در نظام ارزشی اسلام مردود است، استفاده از اموال حرام هم ولو به قدر یک لقمه، نامطلوب و حرام است.‌ در این زمینه باید بیان جاودانه حضرت سیدالشهدا(ع) را به یاد بیاوریم که در میدان کربلا به لشکر کفر یادآوری کرد که این انحراف امروزشان نتیجه لقمه‌های حرامی است که شکم‌هایشان را از آن پر کرده‌اند.(رک: فرهنگ جامع سخنان امام حسین) در این باره جای هیچ شک و شبهه و یا حتی سؤالی نیست.

خاتمه

نظام ارزشی اسلام منحصر در مواردی که ذکرش رفت‌ نیست؛ بلکه دایره تفکر اقتصادی اسلام کماً و کیفاً و نیز موضوعاً و زماناً بسیار گسترده است و مختص زمان و مکان و یا موضوعات خاصی نیست.

آن‌چه ذکر شد، تنها اشاره‌ای به جنبه‌های اقتصادی نهضت عاشورا و مؤلفه‌های اقتصادی مد نظر امام حسین‌(ع) است.‌ این نوشتار فتح بابی در این باره است که امید است محققان بی‌طرف و معتقد به حقیقت والای عاشورایی، در این زمینه بیشتر قلم‌فرسایی کنند.


منابع

1- تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، حنا الفاخوری، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی
2- تاریخ جامع ادیان، بی نایس، ترجمه علی اصغر حکمت، انتشارات علمی و فرهنگی
3- تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمد ابراهیم آیتی، انتشارات داشنگاه تهران
4- اقتصادنا، شهید محمدباقر صدر
5- البنک الربوی فی الاسلام، شهید محمد باقر صدر
6- تاریخ خلفا، رسول جعفریان
7- الکامل، ابن اثیر، انتشارات دارالمعرفه بیروت
8- تاریخ یعقوبی، دار احیاء التراث
9- مقتل الحسین، عبدالرزاق مقرم، انتشارات اسماعیلیان
10- بحارالانوار، علامه مجلسی
11- صحیح بخاری، انتشارات دار احیاء التراث
12- قصه کربلا، علی نظری منفرد، انتشارات سرور
13- فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)

سعید حضرتی/979/102/ب1

ارسال نظرات