۰۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۰
کد خبر: ۴۸۱۶۸۵

بررسی آخرین وضعیت انتفاضه سوم فلسطین

انتفاضه سوم به خاطر شرایط امت عربی نمی‌تواند مثل انتفاضه سال 2000 میلادی باشد، یکی از دلایل این است که مخالفان زیادی مثل تشکیلات خودگردان فلسطین دارد،
ابوشریف

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا،جهاد اسلامی فلسطین، تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران و حضرت امام خمینی، در کنار سایر عوامل جبهه مقاومت اسلامی فلسطین قرار گرفته است و طی سال های گذشته ضربات محکمی به صهیونیست‌ها زده است.  روابط جهاد اسلامی فلسطین و جنبش سنی فلسطینی حماس و نهضت شیعی فلسطینی صابرین نیز به خوبی ادامه دارد و همگی در مقابل دشمن، ید واحده هستند.

در گفتگو با ناصر ابوشریف برخی از آخرین شرایط انتفاضه سوم فلسطین و وضعیت تشکیلات خودگردان و فشارهای عربستان و محور صهیون و عرب بر محور مقاومت، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

همچنین درباره جزایر تیران و صنافیر و موضع مقاومت فلسطین و منافع اسرائیل از جداسازی این مناطق از مصر و پیوستن به عربستان سعودی نیز سوالاتی از ابوشریف شد و وی نیز  با حوصله به پرسش‌ها پاسخ گفتند. درباره چپ گراهای داخل حکومت صهیونیستی نیز نکات بدیعی در این مصاحبه طرح شده است که نتیجه این گفتگو تقدیم می شود.

- رسا: با عرض سلام و خسته نباشید، جریانات جدید در فلسطین و داستان انتفاضه سوم بدون اسلحه کار بسیار سختی است، به عنوان نماینده رسمی جنبش جهاد اسلامی بفرمایید که چه ضعف‌ها و قوت‌هایی را برای انتفاضه سوم می‌بینید؟

* کار شما در فرهنگ سازی مردم ایران نسبت به مسئله فلسطین بسیار خوب است و از انواع مقاومت ضدصهیونیستی به حساب می‌آید. انتفاضه سوم از ابتدای ماه اکتبر 2015 میلادی آغاز شد، یکی از جوانان جنبش جهاد اسلامی به نام آقای الحلبی آن را آغاز کرد. این انتفاضه مقداری متفاوت است و با آن حجم انتفاضه‌های قبلی نیست. علت‌هایی هم دارد، علت هایش داخلی است و همین طور می توان در منطقه عربی و اسلامی نیز به دنبال آن گشت. این انتفاضه می تواند به خاطر شرایط امت عربی مثل انتفاضه سال 2000 میلادی باشد، یکی از دلایل این است که مخالفت‌های زیادی دارد، مثل تشکیلات خودگردان فلسطین، تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری با این انتفاضه مخالف است و هم چنین حضور صهیونیست‌ها در آن نقاط برخورد بین فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها بسیار کم است. حالا در قدس و در مناطق مختلف کرانه باختری، امکان زیادی نیست که نیروها یعنی جوانان فلسطینی با شهرک نشینان صهیونیست و سربازهای صهیونیستی درگیر شوند.

مناطق برخورد بسیار کم شده است و مثل سابق نیست، اما این انتفاضه را می‌توانم بگویم در واقع آن تعبیر و ابراز احساسات مردم فلسطین هست برای نشان دادن مخالفتشان اول با رژیم صهیونیستی و بعد مخالفتشان با سیاست های کشورها و رژیم های عربی در منطقه نسبت به مسئله فلسطین. موضوع دیگر اینکه جوان هایی که الان اقدام به این انتفاضه کرده اند همه شان در دوران جدید تربیت شده اند ولی با این حال این تم ها را رد کرده اند و با اسرائیل شروع به مخالفت کرده اند و با آن به مبارزه پرداختند. این در حالی است که جوانان فلسطینی ابزارهای بسیار کمی برای مقابله با رژیم صهیونیستی دارند و ابزارهای آن ها چیزهایی مثل سنگ، چاقوی آشپزخانه و یا نهایتا ماشین است، اینها را توانستند برای مسئله دفاع از خودشان فراهم کنند. با این حال که ابزارهای آنها بسیار ساده است رژیم صهیونیستی از مقابله با انتفاضه ناتوان شد. موضوع دیگری که باید برایتان بگویم این است که انتفاضه به طور حتم فراز و نشیب هایی دارد ولی اگر بستر خاستگاه مردمی فراهم شود، به طور حتم گسترش پیدا خواهد کرد ولی مشکلی که هست این است که خاستگاه عربی و اسلامی و آن بستر عربی و اسلامی هنوز برای این انتفاضه آماده نیست.

 

نکته بعدی اشاره به این مسئله است که باید از این انتفاضه حمایت مادی شود و ما از جمهوری اسلامی ایران تشکر می‌کنیم چرا که برای بازسازی خانه های فعالان فلسطینی که رژیم صهیونیستی آن‌ها را ویران نموده اعلام آمادگی کرده است، این مسئله تاثیر معنوی بسیار بزرگ بر روحیه فعالان و مبارزین فلسطینی گذاشت.

رسا: ظاهر آن سیاست خود جهاد اسلامی و حماس هم این است که انتفاضه سوم بیشتر به همین صورت ادامه پیدا کند و به سمت مقابله مسلحانه نرود، درست است؟

* بله

رسا:‌دلایل این را توضیح دادید ولی اگر دلیل دیگری هم برای این مسئله وجود دارد به فرمایید .

* یک موضوعی که باید به شما بگویم این است که ما می‌خواهیم این انتفاضه فقط برای یک گروه نباشد، بلکه همه گروه ها در آن شرکت کنند و سعی ما این است که این انتفاضه مردمی باشد و همه مردم در آن شرکت کنند، الان جوانانی که در این انتفاضه شرکت کردند از یک گروه نیستند بلکه از گروههای مختلف مردمی هستند. گرچه جهاد اسلامی تا الان بیست و یک شهید داده و آغاز کننده است، مهند الحلبی از گروه جهاد اسلامی بود ولی ما نمی‌خواهیم که فقط یک گروه مسئولیت آن را به عهده داشته باشد و هزینه آن را خودش بپردازد.

ما می خواهیم تمام مردم فلسطین در آن شرکت داشته باشند و در مقابل رژیم صهیونیستی بایستند، همین‌طور در مقابل خط تشکیلات خودگردان فلسطین مقاومت کنند. مثلاً جنبش جهاد اسلامی از ابتدا نپذیرفت، این چیزی است که همه می‌دانند اما نخواهد کرد، این انتفاضه فقط به نام خودش باشد بلکه می‌خواهد همه گروه ها در آن شرکت کنند و تاثیرپذیری آن برای مردم فلسطین و تمام مردم منطقه بیشتر و بیشتر باشد.

- ما در کتاب هایی که مطالعه می‌کردیم در مورد فلسطین و تاریخ تشکیلات خودگردان می‌دیدیم که گاهی اوقات به مثابه پلیس اسرائیل عمل می‌کنند و در واقع مبارزه می‌کنند یا نکنند، گسترش فساد در فلسطین و اینها، محور نقد شما به عنوان جنبش جهاد اسلامی در تشکیلات خودگردان چه مواردی است؟ فعالیت هایشان را هم بفرمایید؛ چه کارهایی در فلسطین انجام می‌دهند؟ من شنیده ام تشکیلات خود گردان کاواره های زیادی در فلسطین تاسیس کرده اند. جنبش bds (جنبش کمپین تحریم کالاهای اسرائیلی) هم که ظاهرا تشکیلات ضد صهیونیستی است، آن ها هم قائل به دو کشور فلسطینی و اسرائیلی هستند، اینها به تشکیلات خودگردان نزدیک هستند یا نه؟

* از لحاظ سیاسی ما این قضیه را رد می‌کنیم، از اول موضع ها مشخص بود و اینکه در واقع این پیمان یک پیمان سیاسی نیست و یک پیمان امنیتی بود که به نفع رژیم صهیونیستی انجام شد. این اشغال صهیونیستی را من به جرئت می‌توانم بگویم یک اشکال هفت ستاره است نه پنج ستاره! چون اشغال کرده است ولی مسئولیتی ندارد، چون طرف اشغال کننده همیشه باید مسئولیتی نسبت به آن مناطق داشته باشد، اسرائیل اشغال کرده ولی خیال خودش را راحت کرده است و مسئولیت این اشکال را به تشکیلات خودگردان فلسطین داده است.

الان تشکیلات فلسطین کمبود شدید مالی و کسر بودجه دارد به خاطر آب و برق را می‌خرد یعنی اسرائیلی ها آب فلسطینی ها را می‌دزدند و با چند برابر قیمت به خود فلسطینی ها می‌فروشند، یعنی در این وضعیت هستند. نیروهای امنیتی شان هم در واقع امنیت رژیم صهیونیستی حفاظت می‌کنند. اما اینکه فرمودید ایجاد کاباره و ...، نه، فعالیت های خوبی هم داشته اند، یعنی الان تشکیلات خودگردان فلسطین سیستم آموزشی خیلی خوبی را برای فلسطینی ها ایجاد کرده است.

همین‌طور در مسئله اسرا، در ماه به خانواده اسرای فلسطینی هزاروپانصد دلار حقوق می‌دهد. یعنی در این موارد کارهای بسیار خوبی را انجام داده است حالا ما نمی‌خواهیم در مورد مسائل منفی آن زیاد صحبت کنیم اما بله مسائل منفی آن این است که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و خط مذاکره را با رژیم صهیونیستی دنبال کرده است که در واقع دارد از امنیت رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند. آن بار اشغالگری را الان تشکیلات خودگردان فلسطین به عهده خودش گرفته است که باید بر عهده رژیم صهیونیستی باشد. اینها چیزهایی هست که ما نمی‌خواهیم، یعنی با اینها مخالف هستیم.

 سومین موضوعی که فرمودید، بله درست است؛ بی دی اس یک چنین گروه هایی هستند، ولی چیز خاصی نیست در اروپا خیلی فعالیت می‌کنند. مثلاً ببینید در اروپا افرادی هستند که از مسئله فلسطین حمایت می‌کنند ولی کامل حمایت نمی‌کنند، بلکه می‌آیند یک بخشی را حمایت می‌کنند. مثلا از کشور فلسطین در اراضی ۱۹۶۷حمایت می‌کنند. از تشکیل فلسطین، از کل فلسطین حمایت می‌کنند ولی از ما فلسطینی ها حمایت هم می‌کنند. یعنی مسائلی وجود دارد و چیز طبیعی هست‌.

- درمورد اشغال دو جزیره تیران و صنافیر که عربستان از مصر خرید، اسرائیل خیلی خوشحال است، ظاهرا از نظر استراتژیک خیلی راحت کشتی هایش می‌توانند از خلیج عربی به دریای سرخ بیایند، درباره این هم اگر اخبار خاصی از رسانه های اسرائیل دارید بفرمایید که ما به اطلاع مخاطبان ایرانی هم برسانیم، چون ظاهرا صرفا مصر و عربستان نبودند بلکه اسرائیل پشت این قضیه بود و امریکا هم درباره تیران و صنافیر حمایت گسترده کرده بود. در ادامه این سوال بگویم که چرا عربستان همراهی اش با اسرائیل آنقدر ظاهر شده است؟ چرا ظهورش این چنین زیاد شده است؟

* متاسفانه با کمال تاسف عربها موضعی که اتخاذ کرده اند ضد فلسطین است، می‌خواهند که فلسطین را بفروشند و می‌خواهند خاورمیانه جدید باشد ولی بدون حضور فلسطین و با حضور اسرائیل بر می‌خواهند که ایران را دشمن عرب ها جلوه دهند. اگر ایران زمان شاه بود این حرف درست بود، ولی ایران که آمده است از مردم فلسطین حمایت می‌کند، این مردود است که آن را دشمن عرب ها بدانیم. همین‌طور حکومت های عربی به مسئله فلسطین خیانت کردند، به این صورت که با اسرائیل رابطه برقرار کردند و می‌خواهند مسئله فلسطین را حذف کنند. در مورد جزایر تیران و صنافیر هم همین طور است. این را به شما بگویم که این یک چیز عادی است و اینها از اول با هم رابطه داشتند، حتی یک جزیره ای به نام سقطره که امارات آن را خرید و به آمریکا داد تا در آنجا پایگاه نظامی ایجاد کند، هدف این بود که دریای سرخ تبدیل شود به یک دریای اسرائیلی آمریکایی که خب این ها کمکش کردند.

به خاطر همین هر موقع ایران از مسئله فلسطین دفاع کند دشمنان آنها می‌شود و این یک چیز کاملا طبیعی است. در مورد رابطه هم بگویم که این رابطه بین عربستان و اسرائیل از اول بوده است؛ از ملک عبدالعزیز اول بوده و بعد مدیر سازمان اطلاعات قبلا دیدار داشته و دیدارهای قبلی پشت پرده بود، اما الان آرام آرام علنی می‌شود وگرنه این چیز عجیبی نیست، یعنی از اول این دیدار ها بین عربستان و اسرائیلی ها بوده است که الان هم حرف های بسیار خطرناکی در مورد لزوم عادی سازی روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی زده می‌شود.

حتی ملک سلمان اخیراً ۸۰ میلیون دلار پول داد به خاطر حمایت از نتانیاهو برای برنده شدن در انتخابات اسرائیل، برای نخست وزیری و اسنادش در پاناما این مسئله را اثبات می‌کند و این قضیه ظاهر شده است. الان یک وجه مشترک همه با هم دارند این که همه اینها می‌خواهند کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی رابطه داشته باشند و دشمنی با فلسطین کنند و طبیعی است که هر کسی با فلسطین دوست باشد آن را هم دشمن تلقی می‌کنند.

- چپ های اسرائیل ظاهراً مواضعشان آرام تر از نتانیاهو و جناح راست اسرائیل هستند، اینها آیا واقعاً راست می‌گویند، یعنی آرام تر هستند، وقتی به قدرت می‌رسند در اسرائیل یا این که اینها می‌تواند یک نوع بازی رسانه ای باشد، این را که شما در صحنه فلسطین حاضر هستید برای ما بیان کنید.

* این چپ گراها اگر آمده اند این مسئله را مطرح کرده اند، در واقع با مسئله اشغال ۱۹۶۷مخالفت کرده اند، این حمایت از مردم فلسطین نبوده است، این اشتباه را نکنید، نه برای مردم فلسطین بوده است و نه برای دفاع از مردم فلسطین، بلکه آنها می‌ترسیدند از اینکه اسرائیل تبدیل شود به یک کشور دوگانه، دوگانه فلسطینی اسرائیلی و به قول معروف می‌خواستند به دوگانه تبدیل نشود، چون می‌ترسیدند به یک حکومت دوگانه اسرائیلی فلسطینی تبدیل شود و تبدیل شود به آپارتاید، به تبعیض نژادی تبدیل شود و برای وجهه شان خطرناک بود؛ چون می‌ترسیدند که اقلیت - اکثریت بشود، یعنی اقلیت و اکثریت در فلسطین تشکیل شود.

آنها نمی‌خواستند فلسطینی ها بیایند تحت سیطره اسرائیلی ها، می‌خواستند به قول معروف خالص باشد. یک مسئله یادتان نرود، چپ گرا ها بودند که از تشکیل رژیم صهیونیستی حمایت کردند، چپ گراها بودند که رژیم صهیونیستی را تشکیل دادند و چپ گرا ها بودند که سلاح را آوردند و اسرائیل را به انواع سلاح ها مجهز کردند، چپ گراها بودند که بمب اتمی را به اسرائیل آوردند. شهرک سازی در زمان شیمون پرز و رابین که اینها چپ گرا بودند، بیشتر از زمان شامین و ... که راست گرا بودند انجام شد. به الان نگاه نکنید که زمان راست گراها شهرک سازی رشد بیشتری پیدا کرد. در هر صورت راست گرا ها و چپ گراها در مقابل رژیم صهیونیستی دو روی یک سکه هستند و فرقی با همدیگر ندارند و همه این ها خواهان سیطره بر مردم فلسطین هستند. حتی در سال ۱۹۶۷ میلادی وقتی مناطق فلسطینی اشغال شد، اکثرا چپ گرا بودند؛ وزیر اشکول چپ گرا بود، موش دایان وزیر دفاع چپ گرا بود، رابین فرمانده ارتش هم چپ گرا بود./881/ 102/ص

 

ارسال نظرات