۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۷
کد خبر: ۴۷۷۰۰۵

ماهنامه فکه در گام یک‌صد و شصت و پنجم

صد و شصت و پنجمین شماره ماهنامه فکه از سوی مؤسسه فرهنگی هنری جنات فکه منتشر شد.
یک‌صد و شصت و پنجمین شماره ماهنامه فکه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکصد و شصت و چهارمین شماره ماهنامه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی فکه ویژه بهمن 95 به مدیر مسؤولی علی حسین‌پور از سوی مؤسسه فرهنگی هنری جنات فکه منتشر شد.

این فصلنامه از شش بخش «یادداشت»، «فردا»، «دیروز»، «رزمنده»، «پایداری» و «فکه+» تشکیل شده است.

«4 دهه با انقلاب»، «در تبيين علميِ چرايي فساد اقتصادي و چگونگي مقابله با آن»، «خرگوش کوچک بيچاره»، «راه آب را بسته‌ايد، هم‌چون جدتان يزيد»، عناوین بخش «یادداشت» است.

علی حسین‌پور، ‌مدیر مسؤول ماهنامه فکه در یادداشتی با عنوان «4 دهه با انقلاب» می‌نویسد:

این روزها در آستانه سی و هشتمین ساگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم. اگر این دوران درخشان را به چهار دهه تقسیم کنیم؛ دهه اول و دوم را باید سال‌های مبارزه با ایادی بیگانه و دشمنان نظام و تثبیت و استقرار نظام بنامیم. دشمنانی چون گروه‌های ملحد ضد‌انقلاب که در غرب کشور فعالیت می‌کردند و خون مردم مظلوم کُرد و کسانی را که برای امنیت و نجات آنان از گوشه و کنار کشور به کردستان رفته بودند می‌ریختند.

همچنین در شمال‌کشور، گروه‌های مانند منافقین و فداییان که عروسک خیمه‌شب بازی غرب و شرق بودند و توطئه و آشوب آنها با دلاورمردیهای مردم خطه شمال ریشه‌کن شد.

در جنوب نیز آشوب خلق عرب و متجاوزان رژیم یعنی صدام که مبارزه با آنها با حمایت بیش از 30 کشور جهان؛ هشت سال طول کشید و با دلاورمردی‌های رزمندگان و غیور مردان کشورمان پوزه آنها به خاک مالیده شد.

بعد از دو ده سخت و پرفراز و نشیب با توکل به خداوند منان و هدایت امام عزیز و رهبری با حفظ جغرافیای کشور و تمامیت ارضی و استقلال فکری و سیاسی، وارد دهه سوم انقلاب شود. دهه‌ای که کشور نیاز به تکمیل دورنمای مورد نظر خود و رشد در زمینه‌های اقتصادی، سازندگی و ارتباط با خارج از کشور در راستای اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی داشت.

هرچند در این دوره، آنچه که باید و شاید به طور دقیق و صحیح انجام نگرفت ولی در دهه آخر با تدابیر رهبری اتفاق‌ها و موقعیت‌های مناسبی برای کشور شکل گرفت. در این دوره، خیلی از خواص از مسیر اصلی انقلاب برگشتند، به بی‌راهه رفتند یا نتوانستند سره از ناسره تمیز دهند و غرور و تکبر، آن‌ها را نابود کرد. در مقابل، گروهی دیگر پشت سر رهبری قدم به قدم جلو رفتند و به طلاحدید ایشان عمل کردند.

مهم این است که در ادامه مسیر انقلاب، کسی نباید خنثی باشد، همانند بعضی که حلال و حرام را کنار گذاشته و بی‌اثر و بیخاصیت شده‌اند.

امروز نشانه‌گیری دشمن، همان‌طور که حضرت آقا فرمودند رو به علی خامنه‌ای نیست بلکه رو به اسلام است. باید خیلی مواظب باشیم. امنیت و اقتدار کنونی، مرهون زحمات خون های پاک شهدای ریخته شده شهدای انقلاب دفاع مقدس و مدافعان حرم است که باعث شده آوازه جمهوری اسلامی، گوش آمریکا و انگلیس و اسراییل را کر کند.

 

در بخش «فردا» این ماهنامه موضوعاتی همچون «دعوت به وحدت، دعوتي به سود همه» و «خانواده» بررسی شده است و در بخش «دیروز» عناوینی همچون «چون نگین انگشتری» و «شهدا و مبارزان دربار پهلوی» به چشم می‌خورد.

 «اين‌بار اروند»، «هرکه عاشـق شـد مـرا، مـن عاشـق او مـي‌شوم»، «کربلاي4، سکوي پرواز کربلاي5»، «روزهاي پر خاطره»، « حمـاسه حلب»، «همراه با کميل...»، «مي‌خواهم مدافع حضرت زينب سلام الله علیها باشم»، «پنج‌شنبه‌اي که آمدي»، «راز مشت گره ‌خورده»، «دلم شهادت مي‌خواهد...»، «من پس از تو»، «بچه‌هاي خوب من»، «عشق ديدار، پاي دل، ديده جان»، «در محاصره‌ عباسيه و چهارشنبه سياه» و «هنوز هم خروشان » عناوین بخش «رزمنده» است.

«در محاصره‌عباسيه و چهارشنبه سياه» عنوان گفت‌وگو با آیت الله سید علی شفعی به همت همت عبدالرزاق پور عاطف است.

در مقدمه این گفت‌وگو می‌خوانیم:

جامعه روحانیت اهواز نقش بی‌بدیلی در آگاهی، سازماندهی و هدایت مردم در طول مبارازات بر عهده داشته است. به طوری که در هر تحرک و فعالیت انقلاب رد پای اعضای این جامعه را به وضوح می‌توان دید. جامعه روحانیت اهواز حلقه‌ای بود که انقلابیون خوزستان را به امام خمینی رحمة الله علیه وصل می‌کرد. یکی از متنفذترین اعضای جامعه روحانیت اهواز آیت الله سید علی شفعی بود.

حضور ایشان در نجف در دوران مبارزات 15 خرداد و دستگیری و تبعید حضرت امام و خاطرات ایشان در عراق، بازگشت از نجف و ادامه درس، مبارزه و حضور در صحنههای تظاهرات و راهپیمایی‌ها در خوزستان پیشاپیش صفوف مردم در کنار سایر روحانیون مبارز و انقلابی همچون آیت الله سید محمدعلی موسوی جزایزی نماینده فعلی ولی فقیه، از این روحانی بزرگوار چهره‌ای مورد احترام در بین مردم به نمایش گذاشت.

در این گفت‌وگو با آیت الله سید علی شفیعی همپا شده، در عباسیه اهواز محاصره شویم و همچنین رمز و راز سیاهی چهارشنبه 27 دی 57 را از نزدیک به نظاره بنشینیم.

 

در بخشی از این گفت‌وگو با عنوان «محاصره عباسیه» آمده است:

در آخرین عاشورای دوره رژیم سابق، شهربانی اعلام کرد هیچ کس حق برگزاری مجلس روضه ندارد مگر این که اول به شهربانی مراجعه کرده گزارش بدهدو کسب مجوز کند.حضرت امام از پاریس به سراسر کشور اطلاعیه داده بودند که کسی حق ندارد از شهربانی برای برگزاری مراسم سوگواری اجازه بگیرد.

یکی از اماکنی که در دهه عاشورا برنامه روضه مفصلی داشت عباسیه اهواز بود. ما به عنوان جامعه روحانیت در منزل آیت الله مرعشی یکی از علمای اهواز که نزدیک‌ترین فاصله را با عباسیه داشت تجمع کردیم و تصمیم گرفتیم همه ما با هم از آن منزل خارج شده و به عباسیه برویم و در را باز کرده، مجلس روضه را برپا کنیم و بدین وسیله حریم شهربانی را برای بستن مجالس بشکنیم. این کار انجام گرفت و هنگامی که به در عباسیه رسیدیم مردم در را باز کردند و ما به داخل عباسیه رفتیم.

مأموران شهربانی فورا در را بستند و مانع ورود بقیه شدند. این مطلب با سرعت پخش شد و مردم به سمت عباسیه هجوم آوردند و خیابان‌های دو طرف غرق جمعیت شد ولی مجلس روضه برقرار نشد. لهذا ما تصمیم گرفتیم مطالب خود را نوشته و به صورت اعلامیه از بلندگوی عباسیه به مردم اعلام کنیم.این کار انجام شد. اعلامیه و اطلاعیه پس از اطلاعیه به امضای علمای اهواز صادر شد و از بلندگو پخش شد.

به این وسیله، مجلس سوگواری به مراتب بهتر و بیشتر از آنچه فکر می‌کردند برگزار شد. چون در عباسی بسته بود و ما سه روز و سه شب همگی در محاصره بودیم.  در آن چند روز، نماز جماعت را به امامت مرحوم آیت الله مروج برگزار می‌کردیم.

در مدت محاصره، سپهد جعفری که نظامی ارشد جنوب و نماینده مخصوص شاه بود و سرلشکر شمس تبریزی رییس ارتش جنوب به ملاقات علما در عباسیه آمدند و قصد شکستن تحصن؛ شروع به نصحیت کردند. اینجانب و آقای موسوی جزایری که جوان‌ترین روحانیون آن جمع بودیم با آنان به بحث و محاجه پرداختیم. یک دو نفر از پیرمردترین روحانیون هم به این دو نظامی ارشد با تندی سخن گفتند و با عصا به آنها هجوم بردند که البته جلوی آنها گرفته شد. مأموران برخاستند و مأیوسانه رفتند.

فرداشب که روز سوم تحصن بود به وسیله جمعیت اطراف عباسیه را پراکنده بودند ولی ما خبر نداشتیم. ناگهان عباسیه از هوا و تمام اطراف به رگبار بسته شد. رژیم تا توانست تیراندازی کرد و عباسیه را به مسلسل بست. ما به زحمت، مخفیانه تمام علما و پیرمردان آن جمع را از زوایای عباسیه و از طریق ساختمان‌های اطراف به منازل‌شان برگرداندیم.

آخرین نفری که در عباسیه در محاصره ماند راه گریزی نداشت اینجانب بود، بالاخره بعد از فکرها و تمهیدات وقتی رگبارهای مسلسل متوقف شد تنها به منزل برگشتم. این حادثه، تأثیر فراوانی در پیشبرد انقلاب داشت.

از نکات جالب این حادثه این بود که خبرگزاری بی‌بی‌سی از تهران، شماره تلفن عباسیه را پیدا کرده بود تماس گرفتند و اعلام آمادگی برای پخش حادثه کردند. لاکن چون برای کار هزینه سنگین و پول هنگفی می‌خواستند و از طرفی؛ رادیوی دشمن بود و معلوم نبود چه میخواهند بکنند آن روحانی که پای تلفن با آنان گفت‌وگو می‌کرد به طور کلی پیشنهادهای آن‌ها را رد کرد.

مقاله «زمان بی‌زمین» در بخش «پایداری» و عناوین «مشهد به رنگ انقلاب» و «پیشخوان» در بخش در بخش «فکه +» بررسی شده است.

گفتنی است، یک‌صد و شصت و پنجمین ماهنامه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی فکه در 61 صفحه به قیمت 4000 تومان از سوی مؤسسه فرهنگی هنری جنات فکه منتشر شده است./998/ن601/ق

ارسال نظرات