۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۸
کد خبر: ۴۷۳۹۲۱

ماهنامه ملیکا در ایستگاه صد و بیست و یکم

صد و بیست و یکمین شماره ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) چاپ و روانه بازار شد.
ماهنامه ملیکا

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره 121 ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) ویژه دی ‌ماه 1395 به مدیرمسؤولی سید مسعود پورسیدآقایی از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) منتشر شد.

در این شماره می‌خوانیم: «مهدی یار»، «روزهای ماه: دی/ ربیع الثانی»، «قند و پند: قصه شتر و مردی که شفا یافته بود»، «شعر»، «گنجشک و زنبور عسل»، «راه روشن» و «درباره من چه می دانید؟».

در بخشی با عنوان قصه شتر و مردی که شفا یافته بود، آمده است: «آن روز هوا خیلی گرم بود، حتی آب های ذخیره شده در کوهانم هم تمام شده بود. تشنگی خیلی مرا اذیت می کرد. بالاخره بعد از ناهار شتربان به سراغم آمد و سطل آبی جلوی من گذاشت، من هم تا می توانستم آب نوشیدم. ناگهان صدای شیهه اسبی را شنیدم، سوار با سرعت به سمت خانه ما آمد. از اسب پایین آمد و در زد و داخل خانه امام شد.

رو به اسب کردم و پرسیدم: چه اتفاقی افتاده؟ چرا این همه با سرعت؟ اسب قهوه ای خیلی خسته بود پا به زمین کوبید و گفت: اول اجازه بده کمی از این آب بنوشم. کنار رفتم تا او هم از آب بخورد. دوباره پرسیدم: نگفتی چه اتفاقی افتاده؟ اسب که نفسش تازه بالا آمده بود، گفت: فقط می دانم که حاکم او را به اینجا فرستاد، تمام راه یورتمه دویدم.

خندیدم و گفتم پس بیا کنار پنجره برویم و گوش کنیم تا از اخبار مطلع شویم. سوارکار به امام سلام کرد و گفت: سلام بر امام حسن عسکری علیه السلام، نوه رسول خدا صلی الله علیه و آله، پیغامی از حاکم دارم. فرزند یکی از دوستان ما به نام آنوش که از مسیحیان است بیمار شده و بسیار مضطرب و نگران است. آخرین چاره ای که اندیشیدیم این بود که از شما بخواهیم به دیدن آنها بروید و برای سلامتی ایشان دعا کنید.

امام لبخندی زد و فرمود: خدا را شکر که مسیحیان نسبت به ما چنین امیدی دارند. سپس از جا برخاستند و گفتند: با شتر حرکت می کنیم. خود را آماده حرکت کردم و با سرعت به راه افتادیم. نزدیکی های خانه آنوش بودیم که مردی سراسیمه از خانه به سمت ما آمد. قدم هایم را آهسته کردم تا آسیبی به مرد نرسد.

آنوش کتاب مقدسی را در دست گرفته بود و به امام گفت: شما را قسم می دهم که برای فرزندم دعا کنید. به آهستگی نشستم و امام پیاده شدند. دستی بر شانه آنوش کشیدند و فرمودند: نگران نباش تا سه روز دیگر حال فرزندت خوب می شود و در آینده هم از دوست داران ما خواهد بود.

آنوش آرام گرفت، خدا را سپاس گفت و جواب داد: حرف شما همان خواسته من است و چه چیزی بهتر از این؟ حالا چند سالی از آن ماجرا می گذرد، آن کودک مردی بزرگ شده و با ما زندگی می کند. در کنار خانواده امام حسن عسکری علیه السلام».

صد و بیست و یکمین شماره ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) ویژه دی ‌ماه 1395 به مدیرمسؤولی سید مسعود پورسیدآقایی از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) و با قیمت 5000 تومان چاپ و روانه بازار شده است./907/پ202/ق

ارسال نظرات