۱۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۷
کد خبر: ۴۷۱۰۳۴
آیت الله علم الهدی:

جریان اصیل روحانیت هیچ گاه ذلیل سلطنت نشد

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی گفت: رضا خان با روحانیت درگیر بود و پس از رضاخان هم به همین منوال؛ در نتیجه در آن زمان، آخوند موجه آخوندی بود که لااقل حکومت را بایکوت کند و به هیچ وجه اهل تسلیم نباشد. البته آخوندهای درباری هم وجود داشتند اما جریان اصیل روحانیت و مرجعیت هیچ گاه ذلیل سلطنت نشده است.
آیت الله علم الهدی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، آیت الله سید احمد علم الهدی امروز در درس خارج فقه خود که با موضوع «جواز اقامه حکم در عصر غیبت» در محل مدرسه علمیه عالی نواب برگزار شد، به بررسی آرای مرحوم کاشف الغطاء درباره ولایت فقیه پرداخت.

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی گفت: خاصیت سلطنت این بوده که سلطان کشور را ملک خود می دید و همه چیز کشور را برای خود تلقی می کرد. مرحوم کاشف الغطا ابتدا در صدد این بر آمد که چنین اندیشه ای را از بین ببرد و در عبارت خود در کتاب کشف الغطا خیلی لطیف این مسأله را بیان می کند.

مردود بودن سلطنت در دیدگاه مرحوم کاشف الغطا

وی با اشاره به این که مرحوم کاشف الغطاء مفهوم سلطنت غیر معصوم بر مردم را مردود دانسته بود، خاطرنشان کرد: ارائه این مفهوم در آن زمان از نظر سیاسی قدرت و جرأت خاصی می طلبید که بگوید «هیچ سلطه ای مشروع نیست مگر ولایتی که از جانب خدا اثبات شده باشد.»

آیت الله علم الهدی افزود: تا قبل از پیروزی انقلاب دو نوع حکومت پس از صفویه شکل گرفت؛ یکی حکومت هایی که مثل قاجاریه تظاهر به دین می کردند و دیگری حکومت هایی که حتی تظاهر به دین هم نداشتند مثل دوران پهلوی.

امام جمعه مشهد مقدس در تبیین شیوه برخورد علما و روحانیون با این دو نوع سلطنت، اظهار کرد: علما سعی می کردند در آن ها نفوذ کرده و از قدرت ایشان در جهت اجرای دین استفاده کنند و همین اندازه که کسی متظاهر به دین می شد، چون نمی توانست با روحانیت درگیر شود، علما در صدد مهار قدرتش بر می آمدند و نمونه بارزش همین مرحوم کاشف الغطا است که قدرت حکومت قاجاری را کنترل می کردند و جلوی تجاوزات آن ها را می گرفتند و تلاش می کردند ولایت فقیه را عینیت ببخشند.

جریان اصیل روحانیت هیچ گاه ذلیل سلطنت نشد

وی یادآور شد: رضا خان با روحانیت درگیر بود و پس از رضاخان هم به همین منوال؛ در نتیجه در آن زمان، آخوند موجه آخوندی بود که لااقل حکومت را بایکوت کند و به هیچ وجه اهل تسلیم نباشد. البته آخوندهای درباری هم وجود داشتند اما جریان اصیل روحانیت و مرجعیت هیچ گاه ذلیل سلطنت نشده است.

آیت الله علم الهدی در توصیف دشواری های برخورد علما با انواع سیاست های سلاطین، تأکید کرد: کاشف الغطا که در زمان فتحعلی شاه زندگی می کرد، باید در حکومت به گونه ای دخالت می کردند که ضمن استفاده از قدرت آن ها، توجیه گر ظلم و فسق و فجورش نباشند. با این وجود، سلطنت را در کتابش نفی می کند.

تصرف در مملوک خداوند بدون اذن او جایز نیست

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی افزود: در تحقیق اندیشه سیاسی کاشف الغطا به دو محور برای نفی سلطنت می رسیم؛ اولا این که همه مردم بندگان خدا هستند و امکان ندارد بنده ای بر دیگر بندگان مسلط شوند. محور دیگر این است که همه مملوک خدا هستند و لازمه مملوک بودن این است که کسی نمی تواند بدون اذن مالک در مملوک تصرف داشته باشد و از همین رو این ولایت و سلطه را خدا باید قرار دهد.

آیت الله علم الهدی خاطرنشان کرد: کاشف الغطا سپس می گوید اگر کسی حکومت را از خدا عاریه گرفت، این سلطنت مطلقه است. ایشان در تقسیم بندی دیگری سلطه را به دو نوع خاصه و مطلقه تقسیم می کند. سلطه خاصه سلطه ای است که به سبب ویژگی خاصی بر دیگران مسلط شود مانند طبیبی که به سبب علمش بر دیگران مسلط می شود و افراد هم چون مصلحت خود را در تبعیت از او می بینند، تابعش می شوند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، تسلط انسان بدون اتصال با ولایت معصوم بر مردم را تحت هر شرایطی مردود دانست و تصریح کرد: قرار دادن حکم تنفیذ در نظام مردم سالار ما،  به معنای مشروعیت الهی دادن به سلطه انسانی بر مردم است. اما اگر این تنفیذ نباشد، افراد نمی توانند شخصی را بر دماء و فروج خودشان و دیگران مسلط کنند.

نظریه لیبرالی قراردادی بودن رابطه مردم و حاکم، باطل است

عضو هیأت امنای دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به ابتنای نظام لیبرال دموکراسی بر قراردادی تصور کردن رابطه حاکم و مردم، گفت: انتخاب سلطان بدون تنفیذ شرعی، حتی اگر به صورت یک قرارداد هم باشد، قرارداد درستی نیست. آن طور که روسو اصل حکومت لیبرال دموکراسی را بر یک قرارداد بنا نهاده، درست نیست چرا که ما خودمان مملوک خداوند هستیم و نمی توانیم برای سلطه بر خودمان جز در مواردی که خدا اذن داده، شخصی را تعیین کنیم.

وی در پاسخ به این سؤال که «معصوم(ع) به چه سبب می تواند فرد غیر معصومی را بر مردم مسلط سازد؟» اظهار کرد: واقعیت این است که ولایت و سلطه معصوم تنها به معنای جعل ولایت از جانب خدا نیست بلکه معصوم مظهر خدا و مجری حاکمیت الله است و بدین سبب می تواند به دیگری ولایت دهد چرا که فعل و تصرف او فعل و تصرف خداوند است.

آیت الله علم الهدی در پاسخ به سؤال یکی از طلاب در رابطه با چگونگی برخورد مردم با منصوبین ولایت فقیه نیز خاطرنشان کرد: آیا اگر نائب معصوم افرادی را منصوب کند، آن ها هم ولایت معصوم دارند؟ خیر. انتصاب باعث تسری ولایت نیست و ولایت معصوم تنها به نائب ایشان می رسد./820/پ202/ج

ارسال نظرات