۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۴
کد خبر: ۴۶۹۶۸۴
راه‌های محرمیت نیازمند دقتی هزار چندان؛

پاسخی بر نقد کتاب بررسی راه‌های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه

مؤلف کتاب «بررسی راه‌های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه» در پاسخ به مقاله انتقادی «شناخت راه‌های محرمیت؛ نیازمند دقتی دو چندان» به قلم سید ضیاء مرتضوی، گفت که راه‌های محرمیت نیاز به دقتی دو چندان نه، بلکه هزار چندان دارد.
بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه

«کتاب بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه»، با توجه به گسترش حضور فرزندان نامحرم درون خانواده ها، به بررسی شرایط و موانع حصول محرمیت پرداخته و به منظور حل مشکل خانواده ها در تنظیم روابط شرعی از نظر رعایت احکام حجاب به ویژه در موضوع فرزندپذیری و فرزندخواندگی از یک سو و گرفتار نشدن ناخواسته به برخی محدودیت ها و موانع ازدواج و یا گسستن ناخواسته آن، از سوی دیگر به بیان اسباب تحریم ازدواج و ارائه راه های محرمیت به صورت کاربردی پرداخته است، که به گفته حجت‌الاسلام «حسن عالمی طامه» نویسنده اثر، این کتاب مورد توجه آیات عظام، دفاتر مراجع تقلید، اساتید حوزه و دانشگاه، طلاب حوزه های علمیه، حقوق دانان، دانشجویان، فرزند پذیران‌ و سایر افراد جامعه قرار گرفته است.

این اثر که در قطع وزیری، 520 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و به مبلغ 22 هزار تومان از سوی انتشارات مرکز فقهی ائمه اطهار‌(ع) در سال 1394 منتشر شده، دارای 3 بخش است که در بخش اول و دوم ریشه و مستندات راه های محرمیت بیان می شود و بخش سوم به صورت کاربردی به بیان 1254 راه محرمیت می پردازد.

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، فصلنامه نقد کتاب فقه و حقوق در شماره 3 و 4 خود، مقاله ای را با عنوان «شناخت راه های محرمیت؛ نیازمند دقتی دو چندان» به قلم حجت‌الاسلام سید ضیاء مرتضوی منتشر می کند که در آن وی به نقد کتاب «بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه» اثر حجت‌الاسلام حسن عالمی طامه پرداخته است.

ناقد کتاب در بخشی از مقاله خود آورده است: «با توجه به گستره موضوع کتاب، که مسائل و فروع بسیاری را در بر می گیرد و نیز با توجه به هدفی که انگیزه نویسنده در نگارش آن بوده، به رغم وجود بحث های استدلالی که گاه مستقیما از مباحث و درس های فقهی اجتهادی حوزه نقل شده، کتاب را از این نظر دچار فراز و فرود کرده، چنین بخش هایی را از حوصله خواننده آثار عمومی بیرون برده است.»

حجت الاسلام مرتضوی همچنین می افزاید: «با این حال، تنها با مطالعه بخش نخست کتاب که حدود 70 صفحه است، شاهد اشکال ها و ملاحظات شکلی و محتوایی ریز و درشت متعددی هستیم که به ویژه با توجه به جایگاه ناشر محترم، شایسته توجه و اهتمام، از جمله در سایر آثار ناشر است.»

«در اصطلاح فقهی(به رغم استناد به عبارات متعددی از فقها که در کتاب شاهد گرفته شده) محرم، کسی شمرده شده که ازدواج با او به طور «همیشگی» یا «موقت» حرام است؛ در حالی که در تمام نزدیک به بیست عبارت مورد استناد، محرم، عبارت از کسی است که ازدواج با او به صورت همیشگی حرام باشد.»

«نویسنده در بیان معنای لغوی، در برابر معنای اصطلاحی، برخی عبارات کتاب های لغت را آورده که چیزی جز همان معنای اصطلاحی فقهی نیست و سخن این منابع نیز ناظر به همان معنای اصطلاحی بوده است؛ از این رو خواننده به درستی پی نمی برد که چه رابطه ای میان واژه «محرم» در «لغت» و «اصطلاح» است!»

وی در ادامه نقد خود نکات بیشتری را ذکر کرده که خبرگزاری رسا، مخاطبان خود را به مطالعه اصل مقاله که از این صفحه قابل دریافت است، دعوت می کند.

اما مؤلف کتاب «بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه» با تشکر ویژه از ناقد آن و با استناد به اینکه فصلنامه نقد کتاب فقه و حقوق از چاپ پاسخ وی امتناع کرده است، پاسخ خود را جهت استحضار خوانندگان به خبرگزاری رسا ارسال و تأکید می کند که ناقد محترم عنوان مقاله نقد خود را با عبارت «شناخت راه های محرمیت؛ نیازمند دقتی دوچندان» آغاز کرده اند که باید گفت: راه های محرمیت نیاز به دقتی دو چندان نه، بلکه هزار چندان دارد.

بر اساس این گزارش، در مقدمه معاونت پژوهشی مرکز فقهی ائمه اطهار‌(ع) بر کتاب «بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه» آمده است: خانواده ارجمندترین نهاد انسانی و شالوده حیات اجتماعی است که گذشته از وظیفه فرزندآوری و پرورش کودک، نقشی بی بدیل در انتقال آداب، ارزش ها و هنجارها و حفظ و بالندگی فرهنگ داشته و نیز کارکردهای مهمی را در فرهنگ، اقتصاد و اجتماع بر عهده دارد.

خانواده چون بوستانی است که نشاط و خرمی آن با حضور کودکان، گل های پر طراوت زندگی، تأمین می شود. کودکان هم نیازمند این بستر شایسته و کانون صمیمی اند؛ چه جدایی از آن به مثابه از دست دادن حمایت ها بوده و به محرومیت و آسیب های جدی آنان منجر می شود. لیک بسیارند کودکانی که به علت از دست دادن سرپرست یا داشتن اولیای نامناسب، از داشتن خانواده خوب و سالم محرم اند. این کودکان نیز حق داشتن خانواده نیکو و حق برخورداری از سلامت و رشد جسمی و روانی مطلوب را دارند.

شریعت اسلام بر پایه مسئولیت اجتماعی و حمایت از ایتام و بی سرپرستان، واگذاری آنان را به خانواده های شایسته توصیه کرده است، اما پذیرش کودکان بی سرپرست در خانواده ها، همواره با مسائلی روبروست که شاید مهم ترین آنها مسأله ایجاد محرمیت میان آنان و والدین فرزند پذیر باشد. مسأله ای پرچالش که در فقه اسلامی از دیرینه ای کهن برخوردار است. ناگفته نماند که راه های محرمیت محدود به فرزندپذیری نیست، بلکه در عرصه های دیگری مانند توسعه روابط خانوادگی نیز همواره مورد توجه بوده است که در این زمینه فقیهان بخش مهمی از مباحث نکاح را به مسئله محرمیت و راه های آن اختصاص داده اند؛ تا آنجا که با توسعه زمینه ها و ایجاد نهادهای حامی و تصویب مقررات سرپرستی از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست، مسئله محرمیت در اولویت بیشتری قرار گرفته است و خانواده ها و مراکز بهزیستی همواره در این باره پرسش و استفتائات پرشماری مطرح کرده اند.

در نگارش کتاب «بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه» با نظر به ضرورت اجتماعی روز و اهمیت علمی مسئله و با توجه به اهمیت حفظ حجاب و نیز لزوم رعایت مسائل شرعی و حدود روابط میان زن و مرد نامحرم، انواع راه های محرمیت با توجه به شرایط و حالات مختلف شناسایی شده است تا مشکلات محرمیت فرزندخوانده و حتی فرزندان فرزندخوانده با فرزندپذیران و بستگان آنان حل شود.

شناسایی و بررسی ماهیت و موانع راه های محرمیت، اسباب تحریم، تبیین تحریم عقوبتی و تحریم حرمتی، اهمیت راه های محرمیت و لزوم رعایت مسائل حجاب، معرفی روش های محرمیت از راه شیر دادن در حوزه های مختلف از جمله بین فرزندخوانده و فرزندپذیران و بستگان آنان، و نیز فرزندان فرزندخوانده با فرزندپذیران و بستگان آنان و فرزندان طلاق، هم چنین بیان شیوه های محرمیت از راه عقد کردن و محرمیت ترکیبی(شیر دادن و عقد) از عمده ترین مباحث کتاب «بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه» است.

در این اثر پس از شناسایی و بررسی موانع راه های محرمیت، راه های محرمیت در سه حوزه بسیار مهم و مبتلابه: راه های محرمیت پیش از ازادواج فرزندخوانده یعنی محرمیت میان فرزندپذیران و بستگان آنان با فرزندخوانده، راه های محرمیت میان فرزندان فرزندخوانده با فرزندپذیران و بستگان نسبی و سببی آنان پس از ادواج فرزندخوانده و راه های محرمیت میان فرزندان طلاق و بستگان ناپدری و نامادری آنان ارائه شده است.

حجت‌الاسلام عالمی طامه در مقدمه کتاب با بیان اینکه امروزه به دلایلی شاهد آمار بالای طلاق در جامعه هستیم و محصول این ازدواج های ناموفق فرزندان طلاق است و پدران و مادران این فرزندان به دلایلی تصمیم به ازدواج مجدد می گیرند که از جمله مشکلات مهم پیش روی این همسران محرمیت فرزندان همسران سابق با بستگان همسر جدید آنان است، تصریح می کند: فقیهان و مراجع تقلید، بسیاری از مسائل محرمیت را بررسی و در کتاب هایشان مطرح کرده اند؛ اما رساله یا کتابی که مسائل مورد نیاز امروز را به طور کامل و جامع پاسخگو باشد و راه های محرمیت را کاربردی و نموداری بیان کند تألیف نشده است که با توجه به ضرورت بحث می طلبد این مسئله مبتلابه امروز که بیش از 15-10 درصد از زوج های جوان دچار ناباروری هستند، به صورت جامع بیان شود.

در این نوشتار راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه بیان شده و به پرسش های نو در این حوزه پاسخ گفته شده است و افزون بر شناسایی افراد محرم و نامحرم به موانع راه های محرمیت پرداخته و در بردارنده اهمیت حفظ حجاب و لزوم رعایت مسائل محرمیت نیز هست. سؤالات و شبهاتی که این نوشتار با آن مواجه و در صدد بررسی علمی و راه حل های فقهی آن است، به طور اجمال عبارتند از:

ـ راه های محرمیت در فقه امامیه چیست؟

ـ موانع محرمیت چیست؟

ـ اصل در محرمیت، ازدواج است یا اسباب دیگر؟

ـ محرمات ابدی چیست؟ محرمات موقت کدام است؟

ـ محرمات عقوبتی و غیرعقوبتی کدام است و آثار آن چیست؟

ـ نقش علم و جهل در رابطه با حرمت ابدی و محرمیت چیست؟

ـ موانع نکاح(در ابتدا) و موانع در تداوم آن چیست؟

ـ مواردی که نزدیکی موجب محرمیت می شود کدام است؟

ـ مواردی که رضاع موجب حرمت ابدی می شود کدام است؟

ـ با چه راه هایی می توان میان افراد ایجاد محرمیت کرد؟

حجت‌الاسلام عالمی طامه در پاسخ به مقاله «شناخت راه های محرمیت؛ نیازمند دقتی دو چندان» تأکید می کند: سئوالی که مناسب است از ناقد کتاب پرسیده شود این است که منظور از راه های محرمیت نیاز به تامل دوچندان دارد چیست؟ آیا منظور ناقد از عبارت شناخت راه های محرمیت نیاز به دقتی دو چندان دارد منظور 1254 راه محرمیت مطرح شده در بخش سوم کتاب است که به اتفاق کل فقیهان از صدر اسلام تاکنون صحیح است یا منظور ایشان دفاع از نظر استاد خود که نظرشان را صائب می دانند است؟

اگر منظور ایشان صائب دانستن نظر استادشان است که جای بسی تأمل دارد زیرا باید بررسی شود حرجی که در فتوای ایشان استناد شده چه حرجی است؟ موضوع حرج چیست؟ حرج بر چه کسی یا کسانی است؟

بررسی قاعده لاحرج در مسئله محرمیت بین فرزندخوانده و فرزندپذیر.

این مسئله با توجه به مبانی مختلف و انظار گوناگون فقیهان در محدوده قاعده لاحرج به شدت قابل تامل است، زیرا همان طور که در کتاب فرزندخواندگی در اسلام اثر دیگر اینجانب بیان شد، عده ای از فقها قلمرو لاحرج را فقط در واجبات می دانند و معتقدند که قاعده لاحرج در صورتی که حرج در احکام لزومی وجوبی باشد را بر می دارد. در این صورت جای هیچ گونه بحثی نیست که لاحرج نمی تواند رافع حرمت یا موجد محرمیت میان فرزندخوانده و فرزندپذیران باشد و حرمت نگاه و لمس بین تمامی آنان به قوت خود باقی است. اما اگر بر مبنای نظر آن دسته از فقیهان که معتقدند لاحرج همان طور که در واجبات جریان دارد، در محرمات نیز جریان دارد، در این مورد نیز میان فقیهان اختلاف است.

برخی معتقدند لاحرج در محرمات صغیره جریان دارد و در محرمات کبیره جریان ندارد.(کاوشی نو در فقه اسلامی شماره 55 /1387 ص 178) بنابراین در این صورت با توجه به اینکه محرمیت از آثار مهم نسب بوده و شارع بدان اهتمام ویژه ای دارد، نمی توان محرمیت و نظر و لمس بین دو نامحرم را از محرمات صغیره دانست و معتقد بود که در این صورت لاحرج جاری است زیرا مفسده فراونی بر جواز لمس و نظر با نامحرم مترتب می شود و اگر شک شود که آیا محرمیت میان دو نامحرم و نظر و لمس از گناهان صغیره است یا از گناهان کبیره، در مورد شک باید به قدر متقین اکتفا نمود. پس در این صورت نیز نمی توان معتقد شد که لاحرج می تواند حرمت نظر و لمس را برداشته و باعث محرمیت گردد.

بر فرض تنزل چنانچه بر مبنای آن دسته از فقیهان پذیرفته شود که میان محرمات صغیره و کبیره فرقی نیست و لاحرج در تمام موارد بر ادله حرمت محرمات صغیره و کبیره حکومت دارد، جای این بحث مطرح می گردد که بر فرض حرجی بودن و رعایت محرمیت میان فرزندخوانده و فرزندپذیران، آیا حرج شخصی است یا نوعی؟ اگر حرج در قاعده لاحرج شخصی باشد، در این صورت جای این بحث وجود دارد که رعایت محرمیت و حرمت نظر و لمس برای کدام یک از آنان(فرزندخوانده ـ فرزندپذیران ـ بستگان آنان) حرجی خواهد بود؟

ممکن است رعایت محرمیت و عدم آن فقط برای فرزندخوانده حرجی باشد و برای فرزندپذیر حرجی نباشد، یا برعکس و یابرای هر دو حرجی باشد، اما برای بستگان آنان حرجی نباشد. بنابراین مبنا که حرج در قاعده لاحرج شخصی باشد، قاعده لاحرج تنها رافع حرمت از کسی خواهد بود که رعایت محرمیت و نظر و لمس برای او حرجی است، نه سایر افراد. به عبارت دیگر، ممکن است قاعده لاحرج رافع حرمت از فرزندپذیر باشد نه دیگران و ممکن است قاعده لاحرج فقط رافع حرمت از فرزندخوانده باشد و حرمت نظر را از فرزندپذیران و بستگان آنان برندارد و حرمت برای فرزندپذیر و سایر بستگان به قوه خود باقی است یا ممکن است قاعده لاحرج رافع حرمت از فرزندپذیر و فرزندخوانده باشد، و اما رعایت حرمت نظر و عدم آن و محرمیت برای سایر بستگان آنان حرجی نباشد و از آنان حرمت برداشته نمی شود.

بر فرض که قاعده لاحرج حرمت این افراد را بردارد، رفع حرمت به صورت موقت است، یعنی هر گاه حرج شخصی بر هر فردی صادق باشد، لاحرج آن حکم حرجی را برخواهد داشت، نه به طور دائم و در تمام زمان ها و در تمام مکان ها. بنابراین هر گاه در موردی رعایت محرمیت و عدم آن حرجی نباشد، حرمت به قوه خود باقی است. زیرا نگاه و لمس هرگاه به حد ضرورت باشد جائز است و اگر ضرورتی در میان نباشد، حرجی هم در میان نیست و حرمت باقی است، مانند پزشک. هر گاه پزشک در زمان معالجه نگاه به نامحرم برای او ضروری باشد، نباید لمس کند و تماس با نامحرم داشته باشد‌ و اگر لمس کفایت می کند، نباید به نامحرم نظر کند.‌ همچنین اگر نگاه و نظر پزشک یک بار کافی باشد، نباید دو بار نگاه کند. در نگاه دوم، حرمت نظر و لمس به قوه خود باقی است، چون لاحرج فقط حرج صورتی را برمی دارد که نگاه و لمس ضرورت داشته باشد و رعایت محرم و نامحرم بر او حرجی باشد، حرمت را برمی دارد، یا در صورتی که پزشک به بیمار نگاه کند ولی نه به جهت معالجه بیمار، نگاه او به شخص بیمار حرام است‌ و لا حرج نمی تواند رافع این حرمت باشد. بنابراین نمی توان گفت پزشک چون پزشک است، محرم است و در تمام موارد ولو در مواردی که نیازی به لمس و نگاه او در امر طبابت نیست، نگاه و لمس برای او جائز است. به عبارت دیگر، نمی توان عنوان پزشکی و پزشک را یکی از اسباب محرمیت و پزشک را از محارم دانست. مسئله حرج و لاحرج نیز در میان فرزندپذیر و فرزندخوانده همانند پزشک است و نمی تواند موجب محرمیت باشد.

اگر رعایت محرمیت و عدم آن برای فرزندپذیر حرجی نباشد، آیا کسی می تواند قائل شود در این فرض که حرج وجود ندارد، حرمت نظر و لمس نیز منتفی است؟ و حفظ محرمیت و رعایت آن لازم نیست؟ یا در صورتی که دانستن فرزندخواندگی برای فرزندخوانده حرجی باشد، آیا این امر می تواند رافع حرمت نظر و لمس و موجب محرمیت برای فرزندپذیری که می داند این فرزند او نیست و رعایت مسئله محرمیت و نامحرم بودن برای او آسان است بگردد؟ یا این امر می تواند رافع حرمت از بستگان پدرخوانده و یا مادرخوانده شود؟

با توجه به اینکه دانستن فرزندخواندگی بر آنان حرجی نیست و رعایت محرمیت و مسائل آن بر آنان حرجی نیست، پاسخ در تمام موارد منفی است. زیرا در این موارد برای آنان حرجی وجود ندارد که بخواهد قاعده لاحرج رافع آن باشد، سالبه به انتفاء موضوع است‌ و بر فرض که بپذیریم در این موارد حرج وجود دارد، رافع حرمت نظر را در پاره ای از موارد که نظر به طور اتفاقی می افتد، حرمت نظر وجود ندارد؛ مانند سایر افراد نا محرم که به طور ناخود آگاه نگاه آنان به نامحرم می افتد گناه و معصیتی مرتکب نشده تا لاحرج بردارد. در این صورت برای این افراد اساساً حرجی وجود ندارد که قاعده لاحرج بخواهد آن حرج را بردارد، چه رسد بر اینکه بخواهد ایجاد محرمیت بین آنان نماید.

اگر حرج در قاعده لا حرج نوعی باشد، آیا می توان در مورد محرمیت میان فرزند خوانده و فرزند پذیران و حرمت نکاح میان آنان که حکم وضعی است که جریان قاعده لاحرج در احکام وضعی جای تأمل است. علاوه بر این، مدعی شد که در این صورت حرج نوعی وجود دارد؟

با توجه به این که در بسیاری از موارد برای محرمیت راه های شرعی از طریق(عقد و رضاع) وجود دارد و نیز می توان از ترکیب و تلفیق این دو راه راه های متعددی دیگری را به دست آورد، دیگر اساسا موضوع حرجی باقی نمی ماند؛ مگر کسی معتقد شود، در صورتی که راه های محرمیت از طریق عقد وجود دارد، بگوید خواندن عقد برای من حرجی است و یا نوعا حرجی است و بخواهد با قاعده لاحرج عقد نخواند و بر خلاف راه شرع مقدس را بپیماید؟ و یا اگر در پاره ای از موارد قلیل و نادر راه محرمیت وجود نداشته باشد، نمی تواند مدعی شود که اینجا از موارد حرج نوعی است و فتوا به محرمیت میان فرزندخوانده و فرزندپذیران بدهد؛ به عبارت دیگر دو نکته در حرجی که در فتوا، به عنوان پاسخ به سئوال مطرح شده می بایست بررسی شود.

اولا: موضوع حرج چیست؟

ثانیا: حرج بر چه کس یا کسانی است؟

آیا اطلاع دادن به فرزند خوانده که فرزند خوانده است یعنی «مشکل گفتن به کودک که تو پدر مادر نداری و فرزند ما نیستی» برای فرزندخوانده حرجی است یا برای فرزندپذیران و بستگان آنان است؟ یا رعایت مسایل محرمیت عدم جواز(نگاه و لمس) برای فرزند‌خوانده یا فرزند‌پذیران و بستگان آنان حرجی است؟

بدیهی است اطلاع داشتن فرزند پذیران و بستگان آنان از این که این کودک فرزند حقیقی این فرزند‌پذیران نیست حرجی باشد معنا ندارد. اگرحرج در فرض سئوال اطلاع پیدا کردن فرزند‌خوانده از اینکه فرزند‌خوانده آنان است و فرزند حقیقی آنان نیست حرجی است بر فرض که بپذیریم اطلاع فرزند‌خوانده از وضعیت خویش حرجی باشد و ما بدین منظور او را از فرزند‌خوانده بودنش مطلع نساختیم تا زندگی بر او سخت و حرجی نگردد سئوال این است اگر فرزند‌خوانده روزی به هر دلیلی مطلع شد که فرزند‌خوانده است و فرزند حقیقی فرزندپذیران نیست آیا در این صورت که اطلاع پیدا کرد باز هم‌(حرج اطلاع دادن و اطلاع یافتن فرزند‌خوانده) باقی است؟ به عبارت دیگر چیزی که گفتنش به فرزند‌خوانده حرج داشت و آلان که گفته شد دیگر موضوع حرج از بین رفت.

در این صورت که موضوع حرج منتفی شد آیا می تواند معتقد شد و فتوا داد حرج رافع حرمت است؟ از این به بعد نیز مجوز نگاه و لمس بین فرزند‌خوانده و فرزندپذیران و بستگان نسبی، سببی و رضاعی آنان وجود دارد و همانند سابق مانند فرزند حقیقی بین فرزند‌خوانده و فرزند‌پذیران و بستگان آنان‌(عمو‌خوانده، دایی خوانده، عمه خوانده، خاله خوانده، پدر بزرگ خوانده های پدری و مادری فرزند‌پذیران و در صورت ازدواج فرزند‌خوانده، عروس خوانده با پدر خوانده، مادر خوانده با دامادخوانده و سپس فرزندان فرزند‌خوانده با فرزند‌پذیران و بستگان آنان) محرم هستند؟

پر واضح است که جواب منفی است و هرگز نمی توان معتقد شد که محرمیت بین آنان وجود دارد. بدیهی است در این صورت آن فتوا کار‌بردی ندارد. از این پس آنچه حرجی است و واقعا موجب حرج می شود رعایت مسایل محرمیت یعنی عدم جواز نگاه و لمس برای فرزند خوانده و فرزند‌پذیران و بستگان آنان است که در اثر عدم توجه به راه های محرمیت ارائه شده در کتاب بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه است.

بنابراین بر فرض که بپذیریم اطلاع دادن به فرزند‌خوانده حرجی و واقعا هم حرجی باشد این فتوی موقتی است و تنها مشکل محرمیت را تا زمان حرج اطلاع دادن به فرزندخوانده حل می کند و هر زمان که فرزندخوانده مطلع از وضعیت خود شد و متوجه شد که فرزند واقعی آنان نیست دیگر موضوع حرج از بین می رود ولی حرج و مشکل محرمیت برای فرزندخوانده و فرزندپذیران و بستگان آنان و... تا پایان عمرباقی خواهد ماند.

آیا کسی می تواند با بی توجهی به راه های محرمیت ارائه شده در کتاب، خود را به حرج ادعایی بیندازد و حکم خدا و مسئله بسیار مهم محرمیت را نادیده بگیرد و مشکل محرمیت را با لاحرج بخواهد حل کند؟ به عبارت دیگر آیا تسبیب به ایجاد شرایط حرجی هم می تواند موضوع قاعده لاحرج قرار گیرد و رافع حکم شود یا خیر؟

فیه تامل زیرا بر فرض حصول حرج، این حرج ناشی از حکم شرعی نیست ناشی از اقدام شخص و بی توجهی به راه های محرمیت است و لا‌حرج، حرج ناشی از حکم را نفی می کند نه حرج ناشی از فعل مکلف را.  بدیهی است قاعده لا حرج در مواردی که خود فرد و شخص اقدام بر حرج کند نمی آید. بنابراین جای هیچ گونه تردیدی نیست که با قاعده «لا‌حرج» و سمحه و سهله بودن شریعت نمی توان فتوی به محرمیت و یا فتوی به رفع حرمت با قاعده لاحرج بین فرزند‌خوانده و فرزند‌پذیران داد‌ و نمی توانیم با این توجیه که «نگه داری چنین افرادی یک امر انسانی و اسلامی است، و فقدان فرزند در خانواده ها نیز، نوعا مایه دشواری است، به حکم ضرورت و به دلیل رفع حرمت در فرض عسر و مشقت، چنین کودکانی که به بلوغ شرعی می رسند، در حکم محرم خواهند بود و آثار تکلیفی وجوب پوشش و حرمت نگاه میان اعضای خانواده و فرزند خوانده بر داشته می شود.» این حکم سر از تعطیلی احکام الهی در می آورد.

از این رو یکی از اهداف مهم کتاب بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه با ارائه بیش از هزار راه محرمیت از بین بردن و ریشه کن کردن موضوع حرج واقعی بین فرزندخواندگان و فرزندپذیران است؛ مؤلف سعی کرده است پس از سالیان سال با تامل در راه های محرمیت حسب شرایط فرزند‌خوانده و فرزندپذیران بهترین و کامل ترین راه محرمیت حتی در بعضی موارد نادرترین مورد را بر اساس اتفاق نظر فقیهان از صدر اسلام تاکنون راهسازی و ارائه کند که در این کتاب 1116 راه محرمیت برای فرزندخوانده و فرزندپذیران و بستگان آنان از راه شیردادن، عقد‌ و ترکیب عقد و رضاع در حوزه های مختلف مانند: محرمیت بین فرزند‌خوانده با فرزند‌پذیران، عموخوانده، عمه خوانده، خاله خوانده، دایی خوانده و پدر بزرگ خوانده های پدری و مادری با فرزندخوانده و محرمیت مادرخوانده با داماد خوانده، محرمیت عروس خوانده با پدرخوانده و محرمیت فرزندان فرزندخوانده با فرزندپذیران و بستگان آنان، مطرح شده است.

هدف دیگر کتاب حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست است، که هیچ کودک بی سرپرست بدون سرپرست شایسته نباشد و کانون هیچ خانواده ای بدون فرزند به سردی نگراید و در سوز و حسرت نداشتن فرزند، زندگی خود را سپری نکند و بی تردید این عمل انسانی، و این امر خدا پسندانه «فرزندپذیری» که سنت 30 ساله پیامبر(ص) است بدون گناه و معصیت و بی هیچ دغدغه ای برای فرزندپذیران و بدون هیچ مشکل شرعی برای بستگان آنان انجام پذیرد. بدیهی است گاهی گناهی یک بار یا دوبار اتفاق می افتد البته گناه هر چند یک بار، بزرگ است ولی بعضی گناهان هر روز و شب، هر صبح و عصر، هر آن و هر زمان تا پایان عمر فرزندخوانده و فرزندپذیران و بستگان آنان صورت می پذیرد که نمی توان با سمهه و سهله بودن دین این گناهان نابخشودنی را نادیده گرفت. از این رو لازم است هر کس که می خواهد کودکی را به سرپرستی یا فرزندخواندگی بپذیرد همان گونه که صلاحیت اخلاقی، اقتصادی، روحی و روانی و...‌ بررسی و احراز می گردد، تا در آینده کودک دچار مشکلات نشود همانگونه لازم است از همان ابتدا برای جلوگیری مشکلات فراوان محرمیت آینده کودک با فرزندپذیران و بستگان آنان، مسئله محرمیت به صورت جامع، دیده شود. در کتاب بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه مسئله محرمیت به صورت جامع در سه مرحله مطرح شده تا مشکل خانواده ها در تنظیم روابط شرعی از نظر رعایت احکام حجاب و عسر و حرج ناشی از آن به هنگام بلوغ فرزند‌خوانده با فرزندپذیران و بستگان آنان جلوگیری شود.

پاسخ برخی دیگر از نقد های ناقد محترم‌

ـ در نقد صفحه 74 فصلنامه نقد کتاب فقه و حقوق آورده اند: «...خواننده را در دستیابی به راه های حصول محرمیت، بر پایه منابع فقهی و فتوایی موجود از جمله گروهی از مراجع تقلید معاصر همراهی و کمک کند از این رو گرچه کتاب را نمی توان به عنوان یک اثر پژوهشی و... به شمار آورد.»

اولا: راه های محرمیت ارائه شده در کتاب موافق با فتوی تمام فقیهان امامیه است نه این که موافق با فتوی گروهی از مراجع تقلید باشد؛ استاد خودتان نیز این راه های مطرح شده در کتاب را می پذیرند کدام یک از این راه های ارائه شده در کتاب مورد تایید ایشان نیست؟

ثانیا: اگر 1254 راه محرمیت ارائه شده در کتاب پژوهشی نیست لطف بفرمایید پیشینه 1254 راه محرمیت نه بلکه تنها 100 راه را که در این کتاب بیان شده است، بیاورید. و اگر امکان دارد لطف کنید چند راه حداقل 5 راه به این راه ها اضافه کنید.

ـ ناقد محترم: در صفحه 74 آورده اند «اگر دقت کافی در نگارش چنین موضوعاتی نشود و دقت فدای سرعت گردد، چه بسا راه های محرمیت به بیراهه بینجامد.»

ناقد محترم! کدامیک از این 1254 راه محرمیت ارائه شده در کتاب از لحاظ فقهی و حقوقی اشکال دارد؟ یا به بیراهه انجامیده است؟

ـ ناقد محترم در مقاله خود این نقد را آورده اند: «محرم، که به نوشته کتاب در لغت، به چند معنا از جمله ناشایست، حرام، راز و خویشی آمده است، در اصطلاح فقهی(به رغم استناد به عبارات متعددی از فقها که در کتاب شاهد گرفته شده)، کسی شمرده شده که ازدواج با او به طور «همیشگی» یا «موقت» حرام است؛ در حالی که در تمام نزدیک به بیست عبارت مورد استناد، محرم، عبارت از کسی است که ازدواج با او به صورت همیشگی حرام باشد و برخی نیز تصریح کرده اند که تقیید به حرمت دائمی به این دلیل است که ازدواج با خواهرزن و دختر زنی که تنها به عقد ازدواج در آمده، با او آمیزش نشده از قلمرو تعریف بیرون است.»

ناقد محترم خود معترف هستند که مؤلف به بیش از بیست مورد معنای اصطلاحی محرم از دیدگاه فقها به جهت توجه خواننده به معنای محرم و انعکاس کلمات فقهیان در کتاب آورده اند که خود این امر حاکی از توجه مؤلف به معنی لغوی و اصطلاحی محرم است و آنچه مطرح کرده اید واضح است و بر خواننده هیچ چیزی در هاله ابهام نیست.

ـ تمام راه های محرمیت ارائه شده در کتاب تنها مشکل محرمیت فرزند‌خوانده و فرزند‌پذیران را حل نمی کند. فرزند‌خوانده از باب نمونه و تمثیل است، گیرم که شما مشکل محرمیت فرزند‌خوانده را با لاحرج حل کنید اما مشکل کسانی که می خواهند کودکی را از بستگان یا غیر بستگان در اثر حوادث مانند سیل، زلزله یا به هر دلیل دیگر بخواهند سرپرستی کنند که خود کودک می داند سرپرستان پدر و مادر او نیستند را چگونه حل می کنید؟ یا کسانی که به هر دلیلی می خواهند با کسی محرم شوند را چگونه می خواهید حل کنید؟

ـ کتاب راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه، به ده ها(138) مورد راه محرمیت در صورت لزوم، بین خواهرزن با شوهرخواهر، زن برادر با برادرشوهر، فرزندان طلاق با بستگان همسر دوم و محرمیت داماد از همسر سابق با همسر فعلی و... به اتفاق نظر تمامی فقیهان ارائه کرده است.

ـ ناقد محترم در صفحه 73 فصلنامه نقد کتاب فقه و حقوق آورده اند: «با توجه به هدفی که انگیزه نویسنده در نگارش آن بوده، به رغم وجود بحث های استدلالی که گاه مستقیما از مباحث و درس های فقهی اجتهادی حوزه نقل شده، کتاب را از این نظر دچار فراز و فرود کرده، چنین بخش هایی را از حوصله خواننده آثار عمومی بیرون برده است. این کتاب به ویژه با توجه به هدف نگارش، یک اثر تالیفی و عمومی به شمار می رود.» ناقد محترم شما به خوبی می دانید راه های محرمیت از مسایلی است که مورد ابتلا عوام و خواص از جامعه مانند: طلاب، دانشجویان، اساتید حوزه و دانشگاه، حقوق دانان و دفاتر مراجع تقلید و... است. کتاب بررسی راه های محرمیت از دیدگاه فقه امامیه دارای 3 بخش است که بخش اول و دوم آن بیان ریشه و مستندات راه های محرمیت است و بخش سوم کتاب کاربردی بوده که 1254 راه محرمیت در آن بیان شده است. کتابی که هم مخاطب خاص و هم مخاطب عام دارد و به عبارت دیگر مطلوب عام وخاص است و تا آنجا که امکان داشته سعی شده است به صورت ساده و روان مستندات نیز برای مخاطبان آن بیان شود و پاسخگوی نیاز همگان در هر سطح باشد تا هرمخاطبی مطلوب خود را در این کتاب به راحتی بیابد. این امتیاز کتاب و حسن آن است، نه عیب آن.

هدف این کتاب افزون بر بیان مستندات به بیان آسان برای مخاطبان خاص ارائه راه های کاربردی برای خواص و عوام بوده است. از حیث کاربردی از زمانی که من وارد موضوع شده ام و کتاب در دسترس مخاطبان خاص و عام قرار گرفت به صورت کتبی و شفاهی مورد لطف و عنایت مراجع عظام و دفاتر آنان و اساتید حوزه و دانشگاه و سایر نهادهای فقهی و حقوقی و سازمان های مختلف مانند سازمان بهزیستی کشور واقع شد که خوشبختانه منجر به تشکیل جلسه ای در سازمان بهزیستی کشور در تهران، که از طریق ویدئو کنفرانس با تمام مراکز بهزیستی کشور ارتباط بر قرار شد و اینجانب به تبین راه های محرمیت پرداخته و در آن جلسه اعلام کردم ما می توانیم هم برای کسانی که متقاضی فرزندخوانده هستند به راحتی بین آنان و بستگانشان با فرزندخوانده محرمیت ایجاد کنیم و هم برای فرزندپذیرانی که سالیان سال کودکی را به فرزندی پذیرفته اند، هم اکنون نیز می توانیم آنان را با فرزندپذیران و بستگان آنان و فرزندان فرزندخوانده محرم کنیم و از آن بعد بسیاری از خانواده های فرزندپذیر و غیر فرزندپذیر که مشکل محرمیت داشته اند با تماسی که با بنده گرفته اند یا با مراجعه به کتاب نه تنها راه بلکه راه های مناسب برای محرمیت آنان ارائه گردید که همین برای ما کافی است.

ـ ناقد محترم به خوبی می دانند بعضی از اشکالات مفهومی در عبارت بعضاً توسط ویراستار یا توسط تایپیست موجب به هم ریختگی عبارتی می شود که علی رغم دقت نظر مورد غفلت واقع می گردد و این پدیده در یک کتاب امری عادی است.

مؤلف اثر در پایان جوابیه خود از تمام صاحب نظرانی که در این حوزه‌(راه های محرمیت) تخصص دارند تقاضا کرده است که با توجه به هدف نویسنده، نقدهای علمی خود را در این موضوع بیان کنند، تا در صورت وارد بودن آن، اصلاح گردد.

/920/402/ر

ارسال نظرات