از حبس خانگی تا تبعید؛ فرجام نیم قرن ریاست مالکیها بر الازهر
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: در اولین شماره از «رهبران الازهر مصر» به چگونگی انتخاب اولین شیخ الازهر مصر و جدال تاریخی مالکیها و شافعیها برای تصدّی منصب ریاست دانشگاه الازهر اشاره کردیم. در این شماره به معرفی تعدادی دیگر از مشایخ الازهر خواهیم پرداخت که سکاندار این دانشگاه در سالهای اولیه تاسیس این دانشگاه بودند.
4. شيخ عبد الباقي القليني
شیخ عبد الباقي القليني متولد قلين از توابع استان كفر الشيخ است. وی چهارمین شیخ الازهر و از فقهای مالکی بود.
وی دروس متداول الازهر مانند تفسیر، حدیث، علم کلام، صرف و نحو، فقه و اصول، منطق و تاریخ و ... را فراگرفت تا آنجا که پس از مدتی در زمره یکی از اساتید معروف الازهر شناخته شد.
شیخ القلینی تاکید فراوانی بر کتابهای قدیمی داشت و دانش آموزان خود را به فراگیری و انس با کتابهای قدما ملزم میساخت. وی همچنین برای سهولت فراگیری کتابهای مرجع، دانش پژوهان خود را به سنت حاشیه نویسی بر کتابهای سخت و پیچیده عادت داد تا ضمن تثبیت مطالب، راه را برای آیندگان آسان کند.
ریاست الازهر
انتخاب شیخ القلینی به ریاست دانشگاه الازهر همراه با خشونت و درگیری بود. شاگردان نزدیک و دوستان که تنها وی را لایق منصب ریاست دانشگاه الازهر میدانستند با اعتراض فراوان خواستار انتخاب شیخ القلینی به عنوان چهارمین شیخ الازهر مصر شدند. هرچند که وی در ایام درگیری خارج از قاهره بود اما سرانجام با اصرار شاگردان و یاران نزدیکش به این سمت برگزیده شد.
گفتنی است از این عالم الازهر مصر هیچ تالیفی ثبت نشده است.
5. شیخ محمد شنن
شیخ محمد شنن معروف به «امام شنن مالکی» پنجمین شیخ الازهر مصر بر مذهب مالکی است که ریاست این دانشگاه را برعهده گرفت.
عشق و علاقه فراوان وی به علوم دینی و حفظ قرآن کریم سبب شد تا با یادگیری مقدمات علوم دینی راهی قاهره شده و با فراگیری علوم دینی متداول نظیر صرف و نحو، علوم قرآنی، تفسیر و کلام، فقه و اصول و ... به درجات بالایی از علم دست یافت.
معروف است که شیخ محمد دارای تتبّع فراوان و دارای عزم بالا در فراگیری علوم دینی بود تا آنجا که به عنوان یکی از بزرگترین شخصیتهای دینی مالکیها در آن زمان شناخته شده بود.
ریاست الازهر
شیخ شنن در جریان درگیری انتخاب شیخ القلینی به عنوان چهارمین رییس دانشگاه الازهر نقش بسزایی داشت. از آنجا که شیخ شنن، شیخ قلینی و شیخ نفراوی از مراجع سهگانه مالکیها در زمان خود بودند و یکی از این سه نفر میبایست چهارمین شیخ الازهر میشد، شیخ شنن به شدت حامی شیخ احمد بود اما با انتخاب القلینی، متصدیان امر شیخ شنن را به روستای خانوادگیاش تبعید و شیخ نفراوی را در خانهاش محبوس ساختند. با مرگ شیخ نفراوی، بزرگان الازهر شیخ محمد شنن را به عنوان پنجمین شیخ الازهر انتخاب و شیخ قلینی را برکنار کردند.
مهمترین اتفاق در تاریخ تصدّی منصب ریاست الازهر ترمیم بخشی از این دانشگاه بود. هرچند که وی دارای ثروت فراوان، کنیز، برده و خدمتکار بود و به گفته الجبرتی ثروت فراوانی را برای فرزندانش به ارث گذاشت اما هزینه تعمیر دانشگاه الازهر از سوی حاکم عثمانی تأمین شد.
از شیخ شنن تالیفی ثبت نشده و او تنها به تدریس کتب متداول آن زمان اکتفا کرد.
6. شیخ ابراهیم الفیومی
شيخ إبراهيم بن موسى الفيومي المالكي از فقهای معروف مالکی ششمین و آخرین شیخ الازهر بر مذهب مالکی است. با فوت او دوران ریاست مالکیها بر ریاست الازهر بعد از نیم قرن به پایان رسید.
وی پس از حفظ قرآن کریم با ورود به دانشگاه الازهر قاهره به کسب علوم متداول آن روزگار همچون فقه و اصول، صرف و نحو، عقاید، منطق، تاریخ و سیره نبوی روی آورد.
فیومی از شاگردان طراز اول شیخ الخراشی اولین شیخ الازهر مصر بود که در علم حدیث، لغت و صرف تخصص پیدا کرد.
ریاست الازهر
شیخ فیومی با اجماع علمای الازهر به عنوان ششمین شیخ این دانشگاه انتخاب شد و دوران ریاست وی را باید یکی از شکوفاترین دوران الازهر دانست.
فیومی صاحب کرسی تدریس و دارای شاگردان فراوانی بود و معروف است که وی زمانی مجلس درس را ترک میکرد که مطئن میشد تمامی شاگران درس را متوجه شده باشند.
از مهمترین آثار فیومی کتابی در علم صرف است./981/ب921/ک