عظمت یک ملت وابسته به قرآنی اندیشیدن در همه جنبهها است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی روز سه شنبه در درس خارج تفسیر خود در مسجد اعظم در تفسیر سوره مبارکه قاف با اشاره به اینکه قسمهای خداوند به دلیل و بینه است، گفت: وقتی خداوند بخواهد ثابت کند که قرآن معجزه است به خود قرآن سوگند یاد میکند، البته اصل مبدأ با قرآن ثابت نمیشود، اما توحید خداوند و معاد به اثبات میرسد، خودِ خداوند میفرماید بشر یاوه و عبث خلق نشده و خود خدا یگانگی خود را بیان میکند.
وی افزود: مشکل اصلی بشر این است که نمیپذیرفتند که فردی از جنس خودشان بتواند پیامآورِ الهی باشد، دعوت و دعوای پیامبر(ص) را تکذیب میکنند، قرآن به توحید و ایمان دعوت میکند و یک ادعایی دارد که من از جانب خداوند رسول هستم، این دو را کافران تکذیب میکنند، به هر رو قرآن خود بینه است و قرآن به آن قسم خورده است، اصرار ذات اقدس اله این است که انسان قرآنمحور زندگی کند چرا که همه چیز از آن به دست میآید، به انسان هم توصیه شده است اگر ذکری میخواهد بگوید، قرآن بخواند وقتی ملتی با مجد و عظمت زندگی میکند که قرآنی بیندیشد.
مفسر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه مشرکان میگوید حتما باید یک فرشتهای پیامبر بشود و نه فردی از جنس خودمان، خاطرنشان کرد: خداوند برای معاد هم برهان ذکر میکند و میگوید مگر انسان فقط یکبار زنده میشود، همین یکبار و دو بار نیست، بارها انسان را خداوند در طول حیاتش زنده کرد، در دنیا چندین بار ذرات بدن ما عوض میشود، اگر در قیامت هم دهها بار انسان سوخته شود، باز هم زنده میشود.
وی ابراز کرد: خداوند بدن را به انسان همچو ابزاری داد، برای انجام کار صحیح، نباید بدن را و اعضا و جوارح را بیجا مصرف کرد و انسان را هم تهدید میکنند که اگر این را در راه خودش مصرف نکردی، یک روز به فریاد میآییم و علیه تو شهادت میدهیم، این ابزار است و روح گناه را انجام میدهد و برای همین هم روح دردِ عذاب را میکشد.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به اینکه قرآن کریم سرگذشت اقوامی را ذکر میکند که آیات الهی را تکذیب میکردند، اظهار کرد: فرمود جریان اصحاب رس و قوم هود، اصحاب ایکه، قوم عاد، قوم ثمود و قوم تبع و قوم نوح اینچنین است، فرمود اینها تکذیب کردند و الان در خاک هستند، فرمود ما انبیای فراوانی فرستادیم اما داستان بسیاری از آنان را برای تو، ای پیامبر بیان نکردیم.
وی خاطرنشان کرد: آن کس که این عرضه را نداشته باشد مردم را به سوی خدا جذب کند، واعظ نیست، سخنران است، وعظ یعنی جذب مردم به سوی خداوند، این که سرگذشت قومهای گذشته را ذکر میکند، این کار را موعظه میخواند، فرمود سرگذشت تکذیبکنندگان معاد این است که خود الان در خاک هستند و بعد درباره معاد برهان ذکر میکند و میفرماید ما بار اول که هیچ نبود، شما را تبدیل به انسان کردیم، دیگر بار زنده کردن مردگان که کار مشکلی نیست/914/پ202/ج