۰۶ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۷
کد خبر: ۴۵۷۹۰۵
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی:

آموزش عالی متمرکز به دقت شود، کارآمدی خود را از دست می دهد

علم الهدی دقت گرایی در آموزش را مضر دانست و گفت: آموزش عالی چه در حوزه و چه در دانشگاه باید خط میانه ای میان دقت و کار آمدی باشد تا به هدف اصلی خود برسد.
نجمه علم الهدی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نجمه علم الهدی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، پیش از ظهر امروز در نشست علمی فلسفه آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران که در مجمع عالی حکمت اسلامی قم برگزار شد به ارائه بحث خود در رابطه با فضیلت علم و استلزامات دانشگاه اشاره و خاطرنشان کرد: فضیلت علم موضوعی اجماعی است و کسی مشکلی ندارد که علم به عنوان یک فضیلت عالی مطرح شود بجز ارتودکس های مسیحی که به خاطر دلایلی با علم مخالفت می کردند.

وی با بیان این که بحث فضیلت علم به دو بخش فضیلت علم بر ثروت و قدرت و دوم ریشه یابی و تبیین فضیلت علم است، در تعریف علم اظهار داشت: علم ریشه همه فضیلت ها است و بحث علم نافع جایگاه علم در رفاه بشر را مطرح می کند؛ یکی از تعریف های رایج از علم «باور صادق موجه» است و در این تعریف کلمه صدق و توجیه مورد توجه است زیرا فعل انسانی باید در یک فضایی رخ دهد و نمی شود مداخلات ارزشی را در آن در نظر نگرفت.

علم الهدی با بیان این که بخش مهمی از فعالیت های انسانی در فضای مدنی رخ می دهد، گفت: فضای مدنی چیزی است که فرد عضو یک مجموعه می شود و آداب و سننی را به وجود می آورد، دانشگاه یک فضای مدنی است که فعل توجیه درآن اتفاق می افتد و فعالیت علمی عبارت از بکار بردن فعل توجیه برای دست یابی به باورهای صادق است.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان این که دانشگاه فضایی مدنی است که برای یک دسته خاص از فعالیت های انسان به وجود آمده است، گفت: ما در امر توجیه دو حالت تعهد ضعیف و تعهد قوی به توجیه داریم؛ در تعهد ضعیف تعهد به ارزش های معرفتی است که ما وقتی می خواهیم یک باور صادق را موجه کنیم به ارزش پایه ای دقت متوسل می شویم و برای این عنصر اقدامات زیادی را انجام می دهیم تا صدق باورهای خود را ثابت کنیم.

وی با بیان این که شکل گیری چنین دانشگاهی که متمرکز به ارزش دقت است در خارج ممکن نیست، ابراز داشت: این تعهد، تعهد به ارزش های اجتماعی را برای جامعه پدید می آورد و تربیت متخصص حرفه ای و دانشمند پروری اصل می شود؛ به کنجکاوی علمی به صورت مطلق ارج نهاده می شود و از سنت های علمی به شدت محافظت می شود و مرزهای رشته ای محترم دانسته می شود.

علم الهدی با بیان این که در این فضا برخی رشته های خاص رشد بیشتری می کنند و حریم خصوصی برای رشته های تخصصی ایجاد می شود، افزود: در چنین دانشگاهی دانشمند نه تنها در برابر مسؤولان اجرایی خواستار آزادی است بلکه در برابر رشته های دیگر هم موضع می گیرد و دخالت آنها را منع می کند و یک فضای فرهنگی اخلاقی خاص به وجود می آید که یکی از آن اخلاقیات تعاملات سرد رشته های تخصصی با یکدیگر است و موضوعات میان رشته ای ارزش ندارد.

وی در نگاه انتقادی به الگوی اول گفت: دانشگاه های ایران عموما قبل از انقلاب فرهنگی از این الگو پیروی می کردند و در برخی رشته ها مانند فلسفه این چنین فضایی وجود دارد و کمتر به تحولات جامعه کار دارد؛ رشته ریاضی هم این گونه است که در یک فضای بسته درون نگر قرار گرفته اند و به ارتباط دانشگاه و صنعت اهمیت نمی دهند؛ در حوزه های علمیه هم برخی از رشته ها دچار چنین موضعی هستند و رشد خود را مرهون اعتبارات ویژه ای که به لحاظ منزلتشان در جامعه کسب می کنند دارند.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان این که این چنین دانشگاهی فضیلت علم را بر کاربرد آن در جامعه برتر می داند، خاطرنشان کرد: شواهدی بر غلبه این چنین تفکری در برخی مراکز علمی مشاهده می شود که نه تنها در مباحث علمی بلکه در مباحث اجتماعی هم ورود نمی کنند؛ برای مثال در امور سیاسی ورود ندارند و سیاست را امری مبتذل می دانند و تحلیل های سیاسی آنها هم بسیار سطحی و عوامانه است و مردم را دچار مشکل می کنند.

وی افزود: مشکل جدی که در برابر این طبقه از دانشگاه ها وجود دارد تقاضای عمومی برای رهبری جامعه است که مردم این تقاضا را دارند ودر حالی که این افراد توانایی رهبری مدنی را ندارند؛ وضعیتی که در ایران است به نظر می رسد منزلت تحلیل های دانشگاهی را در جامعه کاهش دهد و افرادی مانند هنر پیشگان به تحلیل های سیاسی می پردازند.

علم الهدی ابراز داشت: نوع دوم هم تعهد قوی به توجیه است که در این نوع بجز ارزش های معرفتی ارزش های اجتماعی هم وارد می شود، این که تنها ما بتوانیم به باور صادق برسیم کافی نیست بلکه این باور باید مفید به اجتماع هم باشد و ما برای توجیه باور خود نیاز به توجیه اقتصادی هم داریم.

وی با بیان اینکه در این حالت ما در لبه پرتگاه لیبرالیسم افراطی قرار می گیریم، گفت: ما باید ارزش های اجتماعی خاص خود را در توجیه باور صادق مورد نظر داشته باشیم؛ در این دانشگاه ها باورِ کارآمد است که اهمیت دارد و رشته هایی مانند مدیریت و حقوق رشد پیدا می کنند؛ در این دانشگاه فلسفه اصل نیست بلکه حقوق اصل می شود و رشته های کارآمد اهمیت پیدا می کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: یکی از اتفاق هایی که می افتد این است که مدیریت دانشگاه ها در دست مسؤولان اجرایی قرار می گیرد و دانشگاه پیرو صنعت می شود و نسبت دانشگاه و دولت هم نسبت پیشرو و پس رو می شود و دانشگاه در راستای اهداف دولت حرکت می کند و آزادی آکادمیک مطرح می شود.

وی با بیان این که برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران این چنین دانشگاهی دانشگاه مطلوب است، ابراز داشت: در این جوامع اخلاق تجاری رشد می کند و تمام بیماری های بخش های اجرایی به دانشگاه رسوخ پیدا می کند و سنت تقلب و خود نمایی و ریا وارد دانشگاه می شود و ما به قیمت از دست دادن ارزش دقت و حقیقت ارزش بسیار زود گذری مانند کار امدی و اثر بخشی را بدست می آوریم و در نهایت به بحران و فروپاشی دانشگاه منجر خواهد شد./843/پ202/ی

ارسال نظرات