۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۸
کد خبر: ۴۵۱۴۷۸
پای صحبت های استاد و مدیر پژوهشی حوزه مطرح شد؛

تحول و تربیت دستاورد زندگی به سبک اهل بیت/ جامعه تکامل گرا نیازمند شناخت امام معصوم

حجت‌الاسلام حسینی‌خواه با انتقاد از موازی کاری فعالیت نهاد‌های دینی و حوزی در ترویج گفتمان ولایت و فرهنگ اهل بیت طاهرین(ع) گفت: در حوزه علمیه و مراکز فرهنگی باید کرسی های نقد و نظریه پردازی راه اندازی و فعالیت‌هایی که تا کنون صورت گرفته بررسی شود.
مدارس علمیه حال و هوای حرم امام رضا ع در عید غدیر

اشاره: کشور ایران و انقلاب اسلامی آن به همه کشورهای دنیا ثابت کرده است که ادامه راه اهل بیت(ع) و تبعیت از ولایت فقیه ثمرات بسیار مفیدی را به دنبال دارد، امنیت در منطقه جغرافیایی که اکثر کشورهای آن مورد تهاجم ستمگران و ظالمان قرار گرفتهاند یکی از ثمرات انقلاب اسلامی و تابعیت از ولایت فقیه به شمار می رود، علاوه بر این تاریخ به ما نشان داده است پیروی از امر مولا در هر زمانی انسانها را از گمراهی نجات داده و به پیشرفت و آرامش آنها کمک بسزایی کرده است؛ برعکس آن، هرجا کسانی از امر مولا و امام زمان خویش سرپیچی کرده اند در ضلالت و گمراهی باقی مانده و نه تنها به خود آسیب زده بلکه به مردم بی گناه هم آسیب های فراوانی رسانده اند، وهابیت و داعش یکی از این انحرافات هستند که دنیارا با انحرافات خویش دچار ناامنی و آشوب کردهاند.

در تبیین این موارد و دانستن «برکات تحقق امر مولا» خبرنگار خبرگزاری رسا، گفتوگویی با حجتالاسلام سید جواد حسینیخواه، معاون پژوهش مدرسه علمیه امام مجتبی(ع) ترتیب داده است.

متن این گفتوگو در ذیل به خوانندگان رسا تقدیم میشود. 

رساـ نقش امام معصوم در تحول درونی افرد چگونه است؟

در رابطه با این سوال چند نکته حائز اهمیت است که ما باید به آن توجه داشته باشیم، اولا ائمه معصوم(ع) بر ما ولایت دارند و ما موظف به تبعیت از ایشان هستیم، به دلیل اینکه پیرو اهل بیت(ع) هستیم لقب شیعه را به ما دادهاند.

 ما که خود را موظف به تبعیت از خاندان اهل بیت(ع) می دانیم و خود را شیعه خطاب می کنیم باید توجه به این نکته داشته باشیم که شیعه با محب فرق دارد، محب یعنی دوستدار اما شیعه یعنی پیرو و رسیدن به درجات بالای روحی و روانی افراد جز با تمسک به ولایت و فرهنگ اهل بیت(ع) بر افراد ممکن نیست. همان طور که ائمه(ع) در روایاتشان به این مطالب تصریح کردند ایستادن در برابر شیاطین جن و انس و ایستادن در برابر هوای نفس با پیروی از ولایت ائمه(ع) و فرمانبرداری از فرامین آنها صورت می پذیرد و به دنبال اینها تحول درونی افرد ایجاد می شود.

دوما، باید دقت داشت که تربیت در مکتب اهل بیت(ع) ما را به تحول می رساند، به طوری که باید توجه ویژه ی به این امر شود، در زندگی و سیره اهل بیت (ع) اگر دقت کنیم این تحول به خوبی نمایان است به عنوان مثال ارض می کنم در جریانی که برای امام سجاد(ع) رخ داده بود و در منزل ایشان کنیزی غیرعمد ظرف آبی از دستش رها می شود و به پیشانی حضرت اصابت و پیشانی حضرت زخمی می شود. این کنیز که در مکتب اهل بیت پرورش یافته سریع به آیه قرآن تمسک می کند که می گوید:«والکاظمین الغیظ» امام (ع) میگویند خشم خود را فرو خوردم. و به دنبالش می گوید:«والعافین علی الناس» و امام می فرمایند من از تو گذشتم بین کظم غیظ و عفو تفاوت بسیار زیادی وجود دارد که حضرت آن کنیز را در راه خدا آزاد می کند.

این تمسک کنیز به این آیه قرآن و این تحولی که در او ایجاد شده ممکن نیست جز با نقش عظیم تربیتی که ائمه(ع) داشتند و ما اگر بخواهیم به تبعیت از اهل بیت طاهرین(ع) گام برداشته و خصلت هایمان را عوض کنیم و همچنین باعث تحول درونی خود و جامعه شویم جز با پیروی از فرامین ائمه(ع) و دستورات ایشان راه دیگری وجود ندارد.

رساـ چه عواملی سبب می شود که انسان در برابر ولی زمان خود غفلت می کند؟

 مهم‌ترین عامل غفلت که باعث می شود افراد از ولی زمان خود غافل شوند و او را نادیده بگیرند عدم شناخت به حق مولای زمانش است. اگر شیعه هستیم باید قدم در راه اهل بیت(ع) بگذاریم. بنابراین باید رابطه عبد و مولایی را اینجا در نظر بگیریم مولا هر چه که به عبد خودش بگوید عبد دستورات مولا را باید اطاعت کند.

 اگر ما حق مولویت مولا را خوب درک نکنیم و نسبت به آن شناخت پیدا نکنیم این باعث می شود از ولی زمان و فرامین ایشان غفلت بورزیم علاوه بر این مسائل محیطی و بیرونی، گرایش به تجملات و ظواهر دنیوی و از سوی دیگر فراموشی آخرت و دلبستگی افراد به مقتضای زندگی دنیوی به خصوص در عصر کنونی که عصر تکنولوژی شده است، همه اینها از عوامل غفلت محسوب می شود. اگر ما حواسمان به جای اینکه به سمت و سوی آخرت باشد به سمت دنیا بیاید، سبب می شود از ولی زمان خود غافل شویم، بنابراین با توجه به فرمایشات ائمه(ع) میوه گناه، دورشدن از تقرب به خداوند است و از تقرب و کمالی که باید به آن برسیم باز می مانیم.

رساـ پیامدهای اجتماعی و فرهنگی سرکشی از امر مولا را بیان کنید؟

 عبودیت ابزاری است برای اینکه انسان به کمال و سعادت برسد، رسیدن به سرمقصود اصلی و کمال باعث می شود انسان به قرب الهی هم برسد عبودیت جزء با پیروی از مولا ممکن نیست. مهمترین پیامد سرپیچی این است انسان به آن قرب و هدفی که خداوند از خلقت او داشته نخواهد رسید.

 جامعه ای که ما به دنبال آن هستیم جامعه ای است آرمانی، جامعه ای است که انسانها با عدل و داد نسبت به یکدیگر رفتار کنند. اگر از عوامل مولا اطاعت نشود و افراد آن اجتماع از امر وی سرپیچی انجام دهند جامعه از اهداف خودش باز می ماند و جامعه ای متشکل از انواع گرفتاری ها و پر از فساد و تباهی پدید خواهد آمد. گروه‌های تکفیری که با مسلمانان اینگونه رفتار می کنند و تروریست ها را پرورش می دهند خود نشان دهنده این هستند که دستشان از ولایت کوتاه است.

اگر این ها به دنبال ولایت بودند و اوامر و نواهی مولا را مورد دقت و نصب العین خود قرار می دادند الان ما مسلمانان گرفتار گروه‌ها و فرقه های تکفیری نبودیم. این هم ممکن نیست جز با دقت در کلمات معصومین(ع) اگر جامعه می خواهد به سر مقصد مقصود و به کمال رسد باید در کلمات اهل بیت(ع) روایات خوب دقت کند.

عهدنامه مالک اشتر باید مورد توجه مسؤولان و افراد جامعه قرار گیرد

عهد نامه مالک اشتر، باید به این موضوع مسؤولان و افراد جامعه باید به آن توجه کنند و مفادش را به کار ببندند اگر مفاد عهدنامه مالک اشتر را که از کلمات گهر بار مولای متقیان امیرالمومنین است مسؤولان نصب العین خود قرار دهند شاهد سیل مشکلات ما در جامعه با وضع موجود نیستیم. نسبت به افراد هم همین حالت است اگر در سیره ائمه (ع) نگاه کنید که ایشان چگونه رفتار می کردند و چه مسؤولیت پذیری بالایی داشتنداگر افراد اجتماع این را نصب العین خود قرار دهند جامعه به کمال می رسد. بنابراین اگر بخواهیم به طور خلاصه پیامدهای سرپیچی از امر مولا را بیان کنیم این است که اولا نسبت به افراد جامعه خود فرد را به هدف و قرب الهی نمی رسد و جامعه هم جامعه آرمانی که باید به عدل و داد در آن رفتار شود نخواهد بود.

رساـ به نظر شما جامعه اسلامی در عصر غیبت با چه تهدیدهای معرفتی روبه رو می شود ؟علاوه بر این دشمن از چه راه‌هایی برای نفوذ در جامعه اسلامی استفاده می کند؟

در پاسخ به این سوال ابتدا ما باید به نقش معرفت و خود معرفت دقت کنیم. همان گونه که همه به معرفت معترف هستند، یک اثر بنیادین بر جهت گیری انسان در جهان و پردازش جهان‌بینی او دارد. از این رو لازم است که معرفت انسان از یک ساختار منطقی و دقیق برخوردار باشد، اساس فلسفه بعثت انبیا(ع) نیز دگرگونی معرفتی انسان و جابجایی از لایه های پایین و سطحی به لایه های بالا و ژرف است که انسانها بتوانند خودشان را از دنیا و آنچه که در آن هست رها کرده و به قرب برسند.

زمانی انسان می تواند به کمال برسد که توانایی فهم حق و باطل را داشته باشد و همانندی حق و باطل و شباهت حق و باطل باعث نشود که انسان فریب بخورد لذا جامعه ولایی با پیروی از دستورات معصومان می تواند به معرفت برسد. این مسأله در عصر حضور امام(ع) که انسان‌ها و جامعه به امام دسترسی دارند امری سهل و آسان است به معنای آنکه جامعه با دستورات امام(ع) می تواند خودش را به سر مقصد مقصود برساند.

در زمان غیبت چون دسترسی ظاهری و حضوری با امام میسر نیست هر چند که امام مثل خورشید پشت ابر منشاء فیض است اما فیض او به مردم و جامعه می رسد. این ارتباط شفاهی و حضوری وقتی میسر نباشد برای جامعه غفلت مردم افزایش پیدا می کند و جبهه باطل شیاطین جن و انس که همان یهود، استکبار و آمریکا هستند از این غفلت استفاده کرده و  با نفوذ فرهنگی یا وارد کردن برخی امور به جامعه اسلامی و دینی سعی می کنند به اهداف خود برسند،بنابراین لازم است که در عصر غیبت مؤمنان به ولی فقیه مراجعه کنند.

نقش مراکز فرهنگی و حوزوی زیر نظر ولایت فقیه برجسته می شود اینها باید شناخت حقیقی را برای مردم نسبت به امام ایجاد کنند و در سطح جامعه امامت و ولایت و معرفت به آن ها را در افراد تقویت کنند آن وقت حتی اگر امام هم در پس پرده غیبت باشند جامعه دیگر توجهی به جبهه باطل نخواهد داشت و فریب او را نمی خورد.

رساـ فعالیت های نهادهای دینی و حوزوی در «ترویج گفتمان امامت و ولایت» را چگونه ارزیابی می کنید؟ راهکارهایتان را در این زمینه بفرمایید.  

همانطور که در پاسخ سؤال قبل عرض کردم مراکز فرهنگی و حوزوی در عصر غیبت وظیفه سنگینی را بر عهده دارند باید برای ترویج فرهنگ امامت و ولایت تلاش داشته باشند و معرفت واقعی را نسبت به امام و دستوراتش را در جامعه تبیین کنند وقتی نسبت به امام مردم شناخت پیدا کردند به دنبال شناخت حقیقی از اوامر و دستورات معصومین  به خوبی تبعیت می شود، زیرا امام دستوری که بیان می کند جزء برای سعادت انسان نیست . مراکز حوزوی و دینی باید در این زمینه تلاش وافری داشته باشند البته در این زمینه فعالیت هایی هم صورت گرفته؛ اما کامل نیست آنچه که ما الان در خانه خودمان داریم مشاهده می کنیم وضع حجاب و وضع فرهنگ ما نشان دهنده این است که هنوز به آن هدف اصلی که جامعه آرمانی و  جامعه ولایی است فاصله زیادی داریم.

 مراکز حوزوی باید نسبت به فعالیت هایی که انجام می دهند از موازی کاری دوری کرده و کارهای موازی انجام ندهند.

در حوزه علمیه و مراکز فرهنگی باید کرسی های نقد و نظریه پردازی راه اندازی شود و فعالیت هایی که تا کنون انجام گرفته را بررسی کنند. علاوه بر این راهکارهای مؤثری را غیر آنچه که تا کنون انجام داده اند پیش بینی کرده و بگویند ما این کار را انجام داده ایم و به نتیجه نرسیدیم، بنابراین در حال حاضر باید چه فعالیتی انجام دهیم و این تنها با برگزاری کرسی های نقد و بررسی  به مرحله عمل خواهد رسید.

به طور کلی این کرسی ها باید موظف شوند که فعالیت های انجام شده را با اجتناب از موازی کاری به طور منسجم پیگیری کند.

مردم جامعه ما، مردم فهیمی هستند وقتی که شناخت صحیح پیدا کنندبه گونه ای برایشان تبیین شود که اهل بیت(ع)برای چه آمده اند وظیفه شان چیست و چرا ما باید از اهل بیت(ع) تبعیت کنیم! شناخت حقیقی که پیدا شود و در کنار آن معرفت هم به وجود آید، انسانها متوجه خواهند شد که تبعیت از ولایت و امامت هم در دنیا و هم در آخرت به نفعشان خواهد بود./874/گ403/س

خبرنگار: محمدصالح غلامعلی نژاد

 

ارسال نظرات