۲۵ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۴
کد خبر: ۴۴۹۵۵۸
آیت الله بطحائی در گفت وگوی تفصیلی رسا:

دشمن درصدد یارگیری از حوزه است/ انقلاب آسیب ببیند دشمن اثری از روحانیت باقی نمی گذارد

نماینده مردم تهران در خبرگان با بیان این که در حوزه شعار فراوان اما عمل و بازدهی کم است، هشدار داد که دشمن درصدد یارگیری و نفوذ در حوزه های علمیه است.
گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی  ‌آیت الله بطحائی آیت الله بطحائی گفت وگوی تفصیلی رسا با ‌آیت الله بطحائی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نفوذ و انقلابی ماندن کیلد واژه های پرتکراری در فرمایشات رهبر معظم انقلاب در ماه های اخیر در دیدار با دستگاه ها، نهادها و اقشار گوناگون بوده است از این رو به نظر می رسد که بین این دو مقوله ارتباطی وجود داشته باشد.

حوزه علمیه خاستگاه نظام اسلامی بوده و مادر آن به شمار می رود که همواره پس از انقلاب در همه شرایط حمایت خود را از انقلاب اعلام و جامعه را هدایت کرده است، بدون شک این نهاد اثرگذار و مهم که انقلاب اسلامی را پشیبانی و نقش مهمی در بصیرت افزایی جامعه ایفا می کند مورد طمع و غضب دشمنان خواهد بود.

رهبر معظم انقلاب اخیرا مسأله نفوذ دشمن در دستگاه ها و نهادهای نظام را مطرح کردند و نسبت به آن هشدار دادند، هدف از نفوذ دشمن استحاله و تهی کردن انقلاب اسلامی از درون است به گونه ای که نام اسلامی بر آن باشد اما رفتار و منش اسلامی از بین برود و مسؤولان و شخصیت های اثرگذار همانگونه که دشمن می خواهد عمل کنند، یکی از نهادهایی که به نظر می رسد دشمن برای آن سرمایه گذاری کرده و سعی در نفوذ دارد حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم است چون نهاد روحانیت تأثیرگذارترین نهاد بر جامعه و نظام است.

اینجاست که انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن همه نهادها به ویژه حوزه علمیه قم معنا پیدا می کند چون حوزه تنها در صورت انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن می تواند از نفوذ دشمن به حوزه های علمیه و از انحراف جامعه جلوگیری کنند از این رو بود که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که اگر می خواهیم نظام همچنان انقلابی و اسلامی بماند حوزه علمیه باید انقلابی باشد و انقلابی عمل کند وگرنه جامعه دچار انحراف می شود.

متأسفانه از طرف دیگر جریانی اندک در حوزه با توسل به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی ضدیت با انقلاب و ولایت را تئوری سازی می کنند و با استفاده از این رسانه ها سعی دارند که خود را چندین برابر نشان دهند که البته به دلیل انقلابی بودن بدنه حوزه علمیه به خود اجازه عرض اندام نمی دهند اما وجود این جریان و جریان بی تفاوت در حوزه هوشیاری بیشتر مسؤولان حوزه علمیه را می طلبد.

با توجه به اهمیت مسأله انقلابی ماندن حوزه علمیه، خبرگزاری رسا، در گفت وگو هایی با مسؤولان، علما، فضلا و اساتید حوزه علمیه به بررسی چرایی مطرح شدن این موضوع می پردازد و سعی دارد که در فضایی واقع بینانه به دنبال راهکارهایی برای تحقق مطالبات حکیمانه رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید باشد.

متن پیش رو حاصل گفت وگوی سرویس سیاسی خبرگزاری رسا با آیت الله سید هاشم بطحائی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری است که تقدیم خوانندگان گرامی خبرگزاری رسا می شود:

رسا ـ رهبر انقلاب در دیدارهای مختلف نسبت به خطر تضعیف روحیه انقلابی در حوزه علمیه هشدار دادند، تحلیل حضرتعالی در این باره چیست؟ چرا رهبر انقلاب موضوع حوزه انقلابی و لزوم انقلابی مانده حوزه های علمیه را مطرح کردند، مطالبه حضرت آقا از روحانیت چیست که این موضوع را مطرح کردند؟

بسم الله الرحمن الرحیم، ما اصلی در اصول اعتقادی به نام تولی و تبری داریم که این دو اصل باید کاملاً به موازات هم رعایت شود، تولی یعنی دوستی با آرمان های الهی و تبری به معنای بیزاری جستن از راه کفر، شرک و نفاق است، این مسأله مبنایی در زندگی خداگرایان و الهیون است.

در انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل و همراهی ملت به وقوع پیوست، رسالت انبیا این بود که تولی یعنی گرایش به خوبی ها و بندگی باید تجلی پیدا کند و همچنین بیزاری از شیطان و کفر باید صورت گیرد؛ متأسفانه در زمان هیچ پیامبری این مقوله شکل نگرفت، در زمان رسول اکرم(ص) مختصری شکل گرفت که با رحلت ایشان مجدداً تا این زمان از بین رفت.

در زمان هیچ یک از ائمه معصومین هم این مقوله شکل نگرفت تا جایی که امام معصوم ناگزیر به غیبت به معنای فاصله گرفتن ظاهری از امت شد، در این برهه از زمان امام خمینی(ره) به عنوان سلاله پیغمبر وارث همان فرهنگ ها بود و ندایی سر داد و ملت شریف ایران نیز در طول تاریخ برنده این مسابقه شد و به فرمان امام لبیک گفت تا انقلاب به وجود آید که زیربنای آن تولی و تبری است؛ تولی به معنای پیروی از کتاب و فرهنگ ائمه اطهار(ع) در عرصه های گوناگون است.

تبری هم باید از کفر شرک باشد که در رأس آن آمریکا و دنباله روهای آنان همانند انگلیس، فرانسه و دولت های استعماری است، این ها عادت کردند که ملت ها را کوچک و تحقیر کنند و بر قدرت مالی و زور خود بیفزایند، انقلاب اسلامی آمد تولی و تبری را در مملکت تبلور بخشید؛ ما با کفر، شرک و نفاق بیزار بوده و از آن ها بیگانه هستیم.

بر مبنای مبارزه با کفر، شرک و نفاق انقلاب اسلامی صورت گرفت، دشمن از طرق مختلف درصدد بود تا به تولی و تبری ضربه وارد کند اما بحمدالله نتوانست و نه تنها که موفق نبود بلکه این دو اصل بیش از گذشته تقویت شدند، یکی از نمونه ها شعار مرگ بر آمریکا و بیزاری از استکبار است.

پس از این که دشمن در عرصه نظامی به شکست مواجه شد جنگ اقتصادی را آغاز کرد اما جوانان با همت خود بازهم دشمن را از این حربه پشیمان کردند، همین که دشمن حاضر به شرکت در مذاکرات شد به این دلیل بود که فهمیدند با مبارزه نمی توان کاری از پیش برد از همین رو حربه خود را تغییر داده و وارد در عرصه فرهنگی شدند.

اگر مقام معظم رهبری اظهار ناراحتی می کنند و می فرمایند که حوزه های باید انقلابی باشند یعنی دو مبنای تولی و تبری باید بیش از پیش تقویت شود، شاید ایشان احساس می کنند که این مسأله مقداری کمرنگ شده است؛ ایشان به عنوان سکاندار انقلاب و پرچمدار نهضت که خداوند وجود مقدسش را حفظ کند حق دارند که نگران باشند.

رسا ـ تعریف حضرتعالی درباره عملکرد انقلابی حوزه های علمیه چیست، طلاب و حوزه های علمیه در چه اموری باید انقلابی باشند و انقلابی عمل کنند؟

آرم مهم حوزه های علمیه تعلیم و تربیت است، در هر جبهه ای وقتی می توانیم مقابله کنیم که در برابر دشمن به اسلحه های روز مسلح شده و با قدرت و قوت فعالیت کنیم، حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم یک سنگر مهم دینی، اعتقادی و علمی است؛ حوزه علمیه قم در رأس همه حوزه های علمیه قرار دارد.

انقلابی بودن این است کسانی که  برای تحصیل در حوزه می آیند باید مجهز و ممحض در یادگرفتن عمقی باشند و در کنارش تهذیب اخلاق کنند، دین و دانش باید در کنار هم باشند چون دانش بی دین خطرناک و اسلحه به دست زنگی دادن است، دین بی دانش هم خطرناک است چون حالت ارتجاعی و تحجر دارد؛ اگر دین و دین باهم باشد تحرک و پویایی خواهد داشت.

جبهه امروز حوزه علمیه تنها عرصه داخلی نیست، پیش از انقلاب به دلیل محدودیت حادی که بر حوزه علمیه حاکم بود و استعمار به دست برخی ایرانی به دور خودمان کشیده شده بود اوضاع فرق داشت از این رو در آن زمان خواندن زبان خارجی ممنوع بود، اگر می خواهیم انقلاب را صادر کنیم باید به وسیله همین زبان باشد اما در آن زمان برای این که دشمن جلوی کار را بگیرد القا کرده بود که خواندن زبان  خارجی برای طلاب حرام است.

اما امروز فراگیری زبان خارجی واجب کفایی است و برای صدور اسلام ناب و انقلاب باید آن را بیاموزیم، حوزه پویا نه تنها باید حافظ انقلاب باشد بلکه باید انقلابیون را تغذیه اعتقادی، اخلاقی و دینی کند، رسالت حوزه علمیه این است که پیام اسلام و قرآن را به جهان و به غرب و شرق برساند؛ انقلابی بودن حوزه ضمن رعایت دو اصل تولی و تبری  مجهز کردن برای نفوذ در دشمن است؛ دشمن از طریق شیطانی نفوذ می کند و ما باید از طریق رحمانی نفوذ کنیم.

رسا ـ رهبر معظم انقلاب رابطه حوزه با نظام را رابطه مادر و فرزند تعریف می کنند که باید بر پایه حمایت ناصحانه باشد، از سویی دغدغه مراجع و بزرگانی از جمله شخص رهبر معظم انقلاب حفظ استقلال حوزه های علمیه است؛ چطور حوزه هم می تواند حمایت ناصحانه داشته باشد و هم به استقلال حوزه خدشه ای وارد نشود؟

خداوند رهبر معظم انقلاب را سلامت بدارد که به حق رئالیسم یعنی حقیقت گرا هستند، این گونه نیست که به ظاهر بیندیشد و فکر کنند، تعبیری دیگر به نام ایده آلیسم وجود دارد که کسی که پندار گرا بوده و در عالم خیالات باشد اما رئالیسم  یعنی در عالم حقایق وجود دارد و پس پرده ها را به خوبی می بیند.

حوزه علمیه قم پایگاه اصلی در انقلاب بوده و اگر رهبر معظم انقلاب از حوزه به عنوان مادر انقلاب یاد می کنند به این دلیل است که نظام اسلامی از حوزه علمیه برخاسته است، بنده یکی از کسانی بودم که در راهپیمایی 6 بهمن سال 41 یا 42 حضور داشتم؛ وقتی شاه می خواست به قم بیاید حضرت امام(ره) دستور دادند که مردم را در مسجد اعظم جمع کنید و به آن ها بگویید که به استقبال شاه نروند یعنی اینگونه نباشد که به قم بیاید و امتیاز بگیرد که این حرکت سبب عصبانیت شدید شاه شد.

حوزه علمیه اصل و اساس حرکت انقلاب بوده است، قم مرکز حضور مراجع و فرهیختگان علمی است؛ ام و مادر چند معنا دارد که یکی به معنای زادگاه و دیگری به معنای مقصد است؛ اگر بچه در جمعی رها شود به سمت مادر خود می رود، اگر از حوزه علمیه قم تعبیر به مادر می شود یعنی مقصد و زادگاه انقلاب، حوزه است.

این زادگاه باید بچه خود را به خوبی حفظ کند و همان‌گونه که علت محدثه بوده باید علت مبقیه هم باشد و الا زحمت خود را هدر داده است؛ اگر حوزه نتواند از بچه خود به خوبی نگهداری کند دشمن اثرگذاری می کند؛ حوزه علمیه در تولید انقلاب بسیار زیبا و خوب عمل کرد که در حفظ آن نیز باید با تمام قوت و قدرت عمل کند.

از ویژگی های مکتب تشیع و اهل بیت(ع) از آغاز این بوده که حوزه ها مستقل بودند، بالاخره دولت ها همواره وجود دارند، در میان دولت ها همه آن ها روحانی دارند، در دولت های عربی به ویژه در وهابیت روحانیت وابسته مطلق به حکومت است و به عبارت دیگر تریبون حکومت ها به شمار می روند از این رو استقلال نداشته و نظریه ای ندارند.

الان علمای سعودی اختیار ندارند و با تشخیص خود سخن نمی گویند بلکه به آن ها دیکته می شود به ویژه که از سوی آمریکا و اسرائیل دیکته به دولت صورت می گیرد و حکومت سعودی نیز آن ها را به علمای خود دیکته می کنند، در مکتب تشیع در آغاز تا امروز حوزه های علمیه مستقل بوده است.

قبل از انقلاب اسلامی ایران فاصله بسیار زیادی بین حکومت و روحانیت وجود داشت یعنی روحانیت هرگونه همکاری با طاغوت را کمک به ظلم می دانستند، روحانیت پیش از انقلاب تنها در قلب مردم بود و با طاغوت هیچ‌گونه همکاری نداشت و به همین دلیل بود که در انقلاب ندای روحانیت را لبیک گفتند.

وقتی انقلاب شد روحانیت و دولت یکی شد یعنی دولت برخاسته از حوزه علمیه روحانیت شد اما این بدان معنا نیست که روحانیت ابزار دولت باشد بلکه روحانیت حامی و تأمین کننده نیروهای دولت است، از این رو با حفظ استقلال از نظام اسلامی حمایت می کند یعنی در عین حمایت هضم نمی شود.

مسأله اقتصاد در حوزه های علمیه همانند سایر نهادها و با توجه به گستردگی که دارد مسأله ای مهم است، معاش در رأس همه امور نیست اما از جایگاه بالا و مهمی برخوردار است، رسول اکرم(ص) می فرماید که نان ما را زیاد کن که اگر نان نباشد نماز و روزه نیست.

حوزه علمیه از نظر اقتصادی منشأ و منبع درآمد مستقلی ندارد، یک درآمدی به نام سهمین وجود دارد آن هم همه ندارند که بدهند بلکه عده ای نزد حضرات مراجع حساب و کتاب کرده و پرداخت می کنند که جوابگوی هزینه امروز زندگی طلاب نیست، یکی از آفاتی که متوجه حوزه شده است که حوزه علمیه حالت ترانزیت به خود گرفته است.

یعنی در ابتدا شخصی به عشق آشنایی با علوم آل محمد و این که فرهیخته و عالم دینی باشد وارد حوزه می شود اما وسط راه می بیند که از عهده معاش بر نمی آید از این رو ناگزیر است به سمت و سوی دیگری برود و جذب ادارات شود، این آفت بزرگی برای حوزه است حال چه باید کرد تا کسانی که می آیند بمانند و عالم شده و پیام اسلام را آگاهانه و با استدلال و برهان به دنیا ارسال کند.

حتی سران آمریکا، نتانیاهو و شیمون پرز را با همه آلودگی ها، خباثت ها و پلیدی ها می توان مؤمن و مسلمان کرد، اگر عالمی داشته باشیم که با منطق و استدلال به فعالیت بپردازد می توان آن ها را نیز آدم کرد، هزینه علم برای آدم کردن انسان ها به مراتب کمتر از هزینه های تسلیحاتی و جنگ است.

باید فکری برای اقتصاد حوزه کرد، برای این که اقتصاد حوزه خب تأمین شود البته این خوب نسبی است چون روحانیت نمی خواهد کاخ نشین و عرش نشین باشد بلکه می خواهد زندگی آبرومندانه ای داشته باشد و با آرامش خاطر به تحصیل و تحقیق بپردازد، برای حفظ استقلال حوزه و در عین حال تأمین معاش نظر بنده این است که موقوفات عام را به حساب حوزه بریزند، موقوفه خاص نیز از باب الاهم فالاهم این‌گونه باشد، به عنوان مثال موقوفه ای صرفاً برای روضه خوانی وجود دارد روضه خوانی برای شکوفا کردن مکتب اهل بیت(ع) است اما مقدمه آن علم و دانش است که می توان در حوزه صرف کرد تا همان برنامه را اجرا کند.

تئوریسین ها نظام اسلامی باید از حوزه علمیه برخیزند که امکان ندارد مگر این که حوزه قدرتمند باشد، حوزه قدرتمند نیازمند اقتصاد استقلالی است؛ راه دیگر این است که درصدی از منابع اقتصادی همانند نفت همان‌گونه که به جاهای  دیگر اختصاص داده می شود به حوزه هم  اختصاص داده شود، به دانشگاه ها هم باید بدهند و از آن باید مراقبت کنیم.

یکی از آثار انقلاب این بود  که فاصله عمیق بین حوزه و دانشگاه از بین رفت، آنچنان بین حوزه و دانشگاه فاصله بود که حوزه می گفت دانشگاه بی دین است و دانشگاه می گفت که حوزه بی سواد است اما امروز حوزه و دانشگاه برادر یکدیگر هستند، حوزه علمیه مادر انقلاب است و روایات آمده که از قم علم به سایر بلاد صادر می شود.

رسا ـ پس از این که رهبر معظم انقلاب مطالباتی را مطرح می کنند، به صورت کلی در کشور و کم و بیش در حوزه شاهد شعار زدگی هستیم، ارزیابی حضرتعالی از عملکرد نهادهای عالی حوزوی همانند جامعه مدرسین و شورای عالی در تحقق مطالبات رهبر انقلاب و مراجع چیست و در راستای محقق کردن حوزه انقلابی چه برنامه هایی را باید در پیش بگیرند؟

متأسفانه و بی تعارف شعار بیش از عمل است، در حوزه نهادهای زیادی وجود دارد و تابلوهای بسیاری برافراشته شده که انصافاً خروجی با این تشکیلات عریض و طویل و با وجود شعارها بسیار اندک بوده و بی تعارف مطلوب نیست، حال باید چه کنیم که مطلوب باشد.

به جای این که از خود تعریف کنیم که فلان هیأت پیش فلان شخصیت رفته باید عمل کنیم، الان برخی از گزارشاتی که مثلاً از شرکت نفت می آید یا از جهاد کشاورزی گفته می شود که امسال چند میلیون تن گندم داشتیم به او گفته می شود که کی ما اینقدر گندم داشتیم و طرف می گوید چه کسی است که برود ببیند، این ها دروغ است؛ گزارش هایی که داده می شود آیا با خارج تطبیق می کند.

شعار فراوان بوده اما متأسفانه خروجی و بازدهی اندک است، باید از طلاب و اساتید نظر خواهی شود که وضعیت حوزه از نظر انقلابی بودن و وظایف محوله ای که به روحانیت و حوزه در رابطه با پاسداری از انقلاب، فرهنگ، حجاب و عفاف، عدالت و پیشبرد فرهنگی کشور چگونه است، شعار زیاد اما بازدهی کم است؛ باید علت را پیدا کرد که چرا این گونه است، یک دلیل به وضع اقتصادی روحانیت باز می گردد.

رسا ـ آیا معتقد هستید که جریان سکولار در حوزه وجود دارد و اگر هست برای مقابله چه باید کرد؟

ممکن است که برخی بگویند مگر خبری است که باید گفت بله چون دشمن جبهه ها دارد، امروز دشمن جبهه جنگ سخت و جنگ اقتصادی ندارد، در جبهه فرهنگی وضعیت دو گونه است یکی فیزیکی و دیگری متافیزیکی است که متافیزیک همان فضای مجازی و رسانه های اجتماعی به شمار می رود، در حال حاضر در حوزه از کشورهای غربی و غیر غربی داریم، دیگر این که کسانی که دانشمندان ما را ترور کردند که اسرائیلی نبودند بلکه ایرانی محسوب می شدند اما دشمن آن ها را خرید.

آقایی که وارد حوزه می شود و مدتی که می ماند دلسرد می شود و می بیند به آنچه که فکر می کرد و می خواست نمی رسد و دانش آن کند پیش می رود از این رو خسته می شود، دشمن نیز در این جا به دنبال یارگیری است، به عنوان مثال به شخصی که طلبه شده می گوید خانه و ماشین داری و ازدواج کردی که طلبه پاسخ می دهد خیر؛ به صورت ظاهر الصلاح به آن طلبه پیشنهاد همکاری می دهد و نمی گوید که می خواهم آرم آمریکا را بیاورم یا فلان کار را انجام دهم، می گویند با لا اله الا الله کار می کنیم دقیقاً همانند داعش که این راه نفوذ است.

پرسیده می شود آیا امکانش وجود دارد که باید گفت امروز امکانش بسیار است، امروز دروازه باز است، وقتی در کردستان که داد آقای منتظری بلند شد که خارجی ها از مراکز نظامی ما فیلم برداری می کنند مگر خوابشان برده است، خودی ها جرأت نمی کنند به مراکز نظامی نزدیک شوند حال چگونه غریبه این کار را انجام می دهد، مراکز نظامی جزو اسرار یک کشور است حال چگونه آن ها عکس و فیلم برداری می کنند.

وقتی بنا باشد چنین نفوذی باشد مملکت آسیب جدی می بیند، در گلپایگان ما که شهری کاملاً مذهبی است زرتشتی ها نفوذ کردند که اخیر چندتایی را گرفتند، وقتی ضعف اقتصادی و فرهنگی وجود داشته باشد دشمن راحت تر می تواند اهداف خود را با نفوذ دنبال کند؛ حال چه کنیم که حوزه در امان باشد، فیلتر ورودی حوزه باید قوی باشد.

متأسفانه آقایان در زمان ورود از طلبه سؤال می کنند که اصلاحاتی یا اصولگرا هستی، بنده خدا اصولگرا و اصلاحات یکی است، کدام اصولگرایی مصلح نیست و کدام مصلحی اصولگرا نیست؛ اگر بگوید اصلاحاتی هستم قبول نمی کنند، این ها را باید رها کرد بلکه باید به ریشه توجه داشت و پرسید که برای چه آمده طلبه شود.

انگیزه افراد را باید مورد بررسی قرار دهد، جوانی که می خواهد طلبه شود باید کاملاً مورد بررسی قرار گیرد که چه سوابقی دارد و چه کارهایی انجام داده است، راه جلوگیری از نفوذ این است که در ورودی دقت لازم صورت گیرد، ثانیاً باید مراقبت هایی جدی صورت گیرد گاهی در برخی مدارس مسائلی صورت می گیرد که اصلا قابل بیان نیست.

رسا ـ حضرتعالی چه رابطه ای را بین تحول و حوزه انقلابی متصور هستید و برنامه ریزی هایی که انجام می شود چه اندازه در این راستا است؟

انسان موجودی متولی است، دیروز در حوزه با محدودیت علمی و فکری زندگی می کردیم چون راه را بر روی خود بسته می دیدیم بسیاری از مسائل فقهی را از برنامه درسی خود حذف کرده بودیم به عنوان مثال بحث قضا، شهادات، حدود و دیات به دلیل این که رفتن در سیستم قضایی طاغوت کمک به ظلم و جور بود خوانده نمی شد؛ در زمینه بحث سیاسی درز پیدا می کرد آنچنان کاری نمی شد بنابراین در مباحث محدود فقهی حوزه فعالیت می کرد اما بحمدالله امروز فضا باز شده است.

زمینه های مختلفی برای ارائه احکام اسلامی برای حوزه فراهم است، حوزه باید آموزش سیاسی صحیح بدهد؛ یکی از اشتباهاتی که حاصل آمده این است که می گویند طلبه سیاسی است خب باید سیاسی باشد آیا می خواهید هالو باشد، در سفارت ائمه طاهرین(ع) نداریم که به سیاست نزدیک نشوید بلکه می فرمایند از ریاست دوری کنید.

سیاست به معنای مدیریت و تدبیر است که باید باشد از این رو معنا ندارد که بگویند فلان آخوند سیاسی است، تحول حوزه ها است که اوضاع و احوال زمان را بداند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب دشمن شناس باشد؛ امروز نباید جامعه را به دسته های گوناگون تقسیم کرد و بین افراد تقابل به وجود آورد، متأسفانه داد از تعامل می زنند و شعار تقابل می دهند.

آمریکا، اسرائیل و انگلیس در رأس دشمنان و وهابیت و تکفیری ها نیز نوچه های آنان هستند که باید آن ها را خوب بشناسیم، حال آیا این بدان معنا است که ما در را ببندیم، خیر اینگونه نیست اگر آن ها اسلحه را زمین گذاشتند و به جای اسلحه گرم و آتش مسلح به اسلحه عقل شدند می توان به گونه ای دیگر برخورد کرد.

از برکات انقلاب این بود که قرآن سیاسی وارد عرصه شد، سابقاً تصور می شد که قرآن فقط برای مراسم های ترحیم و یا قبرستان ها است اما امروز مشخص کننده خط است، قرآن می فرماید اگر به دشمن تکیه کردید به جهنم می روید، امروز سعودی ها با کمال تأسف به دشمن تکیه کردند و این بی انصاف های از خدا بی خبر در ماه حرام که به نص قرآن جنگ باید تعطیل شود به مسلمانان حمله می کنند.

حوزه باید خط را حفظ کند، اگر دشمنی که اعتماد کردن و تکیه کردن به آن مساوی نابود شدن است روش خود را تغییر دادند و به جای توپ و تانک و این که مثل این زنیکه انگلیسی بی عقل دیوانه بمب اتم را به رخ بکشد تعامل عقلی داشته باشند قرآن می فرماید که باید از آن پذیرایی و استقبال کرد، از این بهتر کجا دارید؛ ای سازمان ملل بی عقل دیوانه شما قانون اساسی بهتر از اسلام سراغ دارید؛ اسلام زیبا می فرماید که اگر ظالمی آتش افروزی می کند نباید یاری شود چون خود شخص یاری کننده را نیز نابود می کند اما اگر از آن کارها دست برداشت می تواند در دامان رحمت اسلام قرار گیرد.

رسا ـ مستحضرید که جریان های غیر انقلابی ولو اندک در حوزه علمیه وجود دارد، عده ای معتقد هستند که این جریان حوزوی بوده و باید از آن ها استفاده شود آیا این نظر را قبول دارید؟ برای مقابله با جریان های غیر انقلابی در حوزه چه باید کرد؟

انسان از دشمن توقع ندارد اما اگر دوست بخواهد کار دشمنی انجام دهد چه باید بکنیم، این گروه ها وجود دارند و بنده انکار نمی کنم، حتی بارها پیش من آمده اند و بنده به آن ها گفتم بس است دیگر، باید با این عده که کم هم نیستند صحبت کرد، این ها از فرعون که بدتر نیستند که خداوند می فرماید با فرعون باید قول لین باید صحبت شود، واقعاً قرآن کریم همواره نقشه راه است.

با این گروه هرکس که می خواهد باشد چه استاد و چه مرجع باید برخورد کرد، با انقلاب در افتادن با خود و خدا در افتادن است و تعارف ندارد، تصور نکنند که اگر این نظام از بین بروند دشمن اجازه می دهد که آن ها آب خنک و راحت بخورند نخیر نمی گذارند حتی وطن را می گیرند؛ انسان باید فکر کند و بداند که دشمن پر اشتها بوده و قانع نیست.

حتی اگر امروز دشمن موفق به براندازی نظام شود این گونه نیست که اوضاع به قبل از انقلاب بازگردد و به روحانیت بگوید شما بروید در حوزه ها درستان را بخوانید و نه شما به ما کار داشته باشد و نه ما به شما کار داریم، اگر این انقلاب آسیبی ببیند دشمن نمی گذارد که حوزه و وطنی باقی بماند.

باید کسانی با این ها به صورت هدفمند صحبت کند، حضرت امام در نجف به آقای خویی و حکیم گفته بودند که شما جلو بیفتید و ما طلبه ها دنبال شما باشیم، اینگونه باید فکر کرد امام نفرمود باید رهبر باشیم بلکه معتقد بودند این راه باید انجام شود، آیا این مرد چیزی از انقلاب برای خود ذخیره کرد که بگوییم به فکر آتیه و اقتصاد خود بوده است.

باید کسانی با منطق با این افراد و گروه ها صحبت کند که این‌گونه نیست که اگر جای خود را سوراخ کنند آسیبی ندارد اگر آب وارد کشتی شود آن را غرق می کند، دشمن در کمین غرق کردن کشتی این مملکت است، اگر این افراد مسأله و پیشنهادی دارند می توانند اعلام کنند اما اگر مشاهده شد که فردی دغدغه ندارد بلکه حرکات و سخنانش از بیرون آب می خورد به گونه ای دیگر باید برخورد کرد.

ـ از ابتدای انقلاب مدل های گوناگونی برای پیوند و وحدت حوزه و دانشگاه مطرح شد که عمدتاً به نتیجه مطلوب نرسید، با توجه به سوابقی که هم در حوزه و هم در دانشگاه دارید چه مدل و الگویی را برای پیوند حوزه و دانشگاه پیشنهاد می کنید که قابلیت اجرا و تحقق داشته باشد؟

اول انقلاب امام(ره) مسأله نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها را مطرح کردند و عده ای از آقایان در دانشگاه ها به عنوان نماینده ولی فقیه بودند و امروز هم هستند. متأسفانه برخی از روحانیان هضم در دانشگاه شده اند و خاصیت اصلی خود را از دست داده اند.

متأسفانه برخی دانشگاه به جای محل علم به محل دوستیابی و دیگر مسائل تبدیل شده است؛ آخر این چه وضعیتی است که وجود دارد، در چنین وضعی متاسفانه برخی از روحانیان فعال ما در دانشگاه ها به فکر استخدام خود هستند و کار خود را انجام نمی دهند؛ در اکثر جاها این افراد به جای انجام دادن وظایف به سمت آرمان های شخص خود رفتند که نتیجه این شده بسیاری از مسائل را نادیده می گیرند.

نکته دیگر این که بدون تعارف بسیاری از رؤسای دانشگاه ها نا مطلوب هستند در چنین شرایطی وظایف نمایندگان ولی فقیه در دانشگاه ها بسیار حساس است، نمایندگان ولی فقیه باید ببینند که رهبر انقلاب از آن ها چه می خواهند، بنده به رهبر انقلاب ارادت ویژه دارم به دلیل این که مخلص هستند و تنها به خداوند، پیامبر و دین فکر می کنند و به فکر مقام و منصب و شغل و اقتصاد نیستند.

رسا ـ ممنون از این که وقت شریفتان را در اختیار خبرگزاری رسا و مخاطبان قرار دادید.

بنده هم از شما عزیزان و مجموعه خبرگزاری رسا تشکر می کنم و امیدواریم که موفق و مؤید باشید./1323/گ401/ج

گفت وگو از حسین عجمی و محمد قمین

ارسال نظرات