۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۹
کد خبر: ۷۵۷۱۵۰

مشخصات شخصیت اصلی داستان و رمان از زبان محمدرضا سرشار

مشخصات شخصیت اصلی داستان و رمان از زبان محمدرضا سرشار
بنیان‌گذار انجمن قلم ایران گفت: یکی از مشخصه‌های شخصیت اصلی این است که در پایان نسبت به آغاز در او تحولی صورت بگیرد. در رمان برای چندین شخصیت این اتفاق می‌افتد. آن کسی که بیشترین تحول در او صورت می‌گیرد، می‌شود اصلی‌ترین شخصیت.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، محمدرضا سرشار بنیان‌گذار انجمن قلم ایران، امروز در غرفه جوایز ادبی نمایشگاه کتاب، تفاوت رمان، داستان بلند و داستان کوتاه را توضیح داد. او در بخشی از سخنانش گفت: در رمان فقط یک درون مایه وجود ندارد. درون‌مایه‌ها هم عمیق هستند. در کنار آن‌ها مطالب جزئی هم وجود دارد.

شخصیت‌های رمان متعدد هستند که چندتا از آن‌ها شخصیت اصلی‌اند. با این حال در هر رمانی (اگر رمان محسوب شود) یکی برجسته‌تر از بقیه است‌. فکر کنم برجسته‌تر از رمان «جنگ و صلح» وجود ندارد. سرشار توضیح داد: در داستان کوتاه یک قله داریم؛ اما در رمان سلسله جبال داریم که یکی از آن‌ها قله دماوند است که قله اصلی محسوب می‌شود. داستان بلند دارای نقاط عطف متعدد و رمان دارای نقاط اوج متعدد است.

این نویسنده تلاش کرد با تصویرسازی سخنانش را توضیح دهد و گفت: پایین درخت نارون بسته است؛ وسط‌هایش باز می‌شود و شکمی توپی‌شکل و بزرگ درست می‌شود. بعد دوباره بالایش جمع می‌شود. رمان هم همین طور است. او سپس افزود: در داستان اما شاخه‌ها انشعاب پیدا می‌کنند و نوک هر شاخه به یک شاخه نازک‌تر می‌رسد. سرشار اظهار داشت: زمان جاری یک رمان حداقل به اندازه یک نسل است، یعنی ۸۰ـ۷۰ سال و چه بسا بیشتر از یک نسل. اما زمان جاری یک داستان بلند شاید ۱۰ سال باشد.

داستان کوتاه هم حداکثر ۶ ماه. داستان کوتاه برشی کوتاه از زندگی است که معمولاً رویداد مهمی که خیلی عمیق و بزرگ نیست را روایت می‌کند.

بنیان‌گذار انجمن قلم ایران تصریح کرد: در غرب کسی را پیدا نمی‌کنید که بگوید خدا نیست؛ اما آن‌ها دین و شریعت هم ندارند. اومانیست‌ها و سکولارها تضادی با باور به خدا ندارند. او شرح داد: بیشتر وقت‌ها دشوارترین کارها در رمان این است که درون‌مایه‌های اصلی داستان را کشف کرده و سپس آن‌ها را رتبه‌بندی کنیم.
 
سرشار توضیح داد: در رمان همه زیر و بالای زندگی یک شخص گفته می‌شود. زندگی فراز و نشیب دارد و پر از تلخی، شیرینی، گناه، تقوا و ... است. رمان همه زندگی را با زشت و زیبایی نشان می‌دهد؛ اما داستان یک فرازی از زندگی است. هر اثر هنری، همیشه عصاره‌ای از زندگی است. این نویسنده اظهار داشت: در رمان چندین شخصیت اصلی وجود دارد و گاهی ممکن است ده‌ها شخصیت اصلی داشته باشد.
 
یکی از مشخصه‌های شخصیت اصلی این است که در پایان نسبت به آغاز در او تحولی صورت بگیرد. در رمان برای چندین شخصیت این اتفاق می‌افتد. آن کسی که بیشترین تحول در او صورت می‌گیرد، می‌شود اصلی‌ترین شخصیت. او بیان کرد: در داستان کوتاه نمی‌شود به خوبی شخصیت‌پردازی کرد. در داستان به اندازه داستان بلند و رمان برای مخاطب همزادپنداری اتفاق نمی‌افتد. در داستان بلند در حد کافی از گذشته و حال و خود شخصیت اصلی اطلاعات داده می‌شود.
 
ارسال نظرات